رابطه حیا با دینداری
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
حاج آقا پناهیان
ﺑﻪ ﻣﺮﺩ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﺯﻥ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﺤﺒﺖ ﮐﻨﺪ.
ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﺤﺒﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ممکن است برایت ﺳﺨﺖ ﺑﺎﺷد ﺍﻣﺎ ﺍﺭﺯﺷﺶ ﻫﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺎﻻﺳﺖ.
ﭼﻪ ﺟﻮﺭ مردها ﮔﺎﻫﯽ برایشان سخت است همسرشان ﺭا ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ باشند؟ ﯾﺎ ﺩﻭﺳﺖ دارند همسرشان را؛
ﺍﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﻣﺮﺩﻫﺎ یادشان می رود ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮشان ﺑﮕویند ﮐﻪ ﻣﻦ دوستت ﺩﺍﺭﻡ. ﯾﺎ غرورشان به آن ها ﺍﯾﻦ ﺍﺟﺎﺯه را نمی دهد ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ را بگویند.
ﻣﺮﺩﻫﺎ ﺩﭼﺎﺭ ﺍﯾﻦ ﺁﺳﯿﺐ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﺩﭼﺎﺭ ﺍﯾﻦ ﺧﻄﺎ می شوند. ﺧﯿﻠﯽ ﻫﻢ ﺧﻄﺎﯼ ﺑﺪی است.
ﺍﯾﻦ ﺧﻄﺎ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﻫﺎﯼ ﮔﺰﺍﻓﯽ ﺭا ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺗﺤﻤﯿﻞ می کند. مثلا ﺑﺪ ﺍﺧﻼﻗﯽ ﻫﺎ؛ خودشان ﺍﺯ ﺑﺪ ﺍﺧﻼﻗﯽ ﻫﻤﺴﺮﺷان ﺯﺟﺮ می کشند. ﻭ ﺑﻌﺪ ﮐﻪ ﭼﯽ ﺁﺧﻪ ؟ یک ﺗﻮﺻﯿﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺎﺩﻩ ﺭا ﺭﻋﺎﯾﺖ ﻧﮑﺮﺩﯼ.
ﺍﺯ این باب ﻣﺤﺒﺖ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻻﺯم است ﻣﺮﺩ ﺣﺮﻑ ﺯﻧﺶ را ﻫﻢ ﮔﻮﺵ کند.
ﻣﺜﻼ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﯾﺎﺕ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺣﺮﻑ ﺧﺎنم ات ﺭا ﮔﻮﺵ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺩﻟﺶ ﺭا ﺑﺒﺮﯼ.
ﺑﮕﻮ ﻋﺰﯾﺰﻡ! ﺗﻮ ﭼه ﻣﯿﺨﻮﺍهی؟
ﺍﯾن را؟ ﻫﻤﯿن را؟ ﺁﻗﺎ ﻫﻤﯿن را ﺑﺪهید. ﺧﺎﻧﻡ ﻣﺎ ﻫﻤین را ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭد.
ﺯﻥ ﻫﺎ ﻧوﻋﺎٌ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺮﺩ ﺍﺯ آنها ﺍﻃﺎﻋﺖ بکند،
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﺎﺯ در ﺭﻭﺍﯾﺖ، ﺍﻃﺎﻋﺖ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻣﺤﺒﺖ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﯾﻢ. ﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﻌﻀﯽ ﻭقت ها ﺣﺮﻑ ﺩﻝ ﺧﺎنم ات ﺭﺍ ﮔﻮﺵ ﺑﺪﻩ. ﺣﺮﻑ ﺩﻟﺶ ﺣﺮﻑ ﻣﻨﻄﻘﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﻧﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺣﺮﻑ ﻏﻠﻄﯽ ﺑﺎﺷد.
ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﮔﻞ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ؛ ﺑﮕﻮ ﺧﺎﻧﻢ ﻫﺮ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ. ﻣﺮﺩ ﻧﮕﻮﯾﺪ ﺁﻗﺎ ﻣﻦ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ ﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺭﺋﯿﺲ ﺑﺎﺷﻢ.
ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺩﻝ ﺧﺎﻧم ات ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﯼ. آنقدر ﺷﯿﺮین است ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻤﯽ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﺵ، ﻣﺮﺩ ﻣﻘﺘﺪﺭی است.
ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻤﺶ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻣﺤﺒﺖ ﺑﮕوید:
“ﭼﺸﻢ". ﮐﯿﻒ ﻣﯽ کند. ﯾﮏ ﻧﻮﻉ ﺭﯾﺎﺳﺖ ﺭﺍ ﻃﺒﯿﻌﺖ ﺑﻪ ﻣﺮﺩ ﺩﺍﺩﻩ است.
ﺭﯾﺎﺳﺖ ﻋﺎﻃﻔﯽ ﺑﺎ ﺯن است. ﺭﯾﺎﺳﺖ ﺣﻘﻮﻗﯽ، ﺭﯾﺎﺳﺖ ﺩﺭ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺑﺎ ﻣﺮﺩ است.
ﺍین ها ﺭﻭﺣﯿﺎﺗﺸﺎﻥ ﺑﺎ ﻫمدیگر ﻣﺘﻔﺎﻭت است.
ادامه دارد…
هر گاه جوانی را میبینم که با افتخار پرچم دینش را به دست گرفته و حتی در فضای مجازی نیز خود را متصل به اسلام میداند و پروفایلش را با نام ها و عکسهای مذهبی می آراید بوی ایمان را استشمام میکنم
چه هنر بزرگی!
چه اراده ی عظیمی!
خدایا تو شاهدی!
دوستانش همه در فکر ارتباط نامشروع ،
اما او در فکر تو!
تو شاهدی که او تو را یاد دیگران می اندازد پس ای الله در صحرای قیامت که مادر فرزند را از ترس نمیشناسد، او را به یاد آور.
تو شاهدی که دوستانش همه در مستی جوانی سرگردان اند اما او انگشتانش را برای تایپ نام تو بر صفحه ی موبایلش می نوازد،پس تو هم در ان روز سخت دست نوازشت را بر سر او بکشان.
خدایا تو شاهدی که او از مسلمان بودن شرم ندارد !
تو شاهدی که او با افتخار و احساسی وصف ناشدنی احادیث و ایات را روایت میکند.
خدایا خودت فرمودی در آن روز سخت و سوزان ۷ گروه در زیر سایه ی عرش من جای میگیرند که یکی از انها جوانیست که از همان ابتدا دستش را به ریسمان دینم گرفته باشند.
پس ای قادر مطلق تو شاهد باش که او چنین عملی دارد .
وعده ات را با او عملی نما که تو در وعده خلاف نمیکنی.
بسم الله الرحمن الرحیم
يكى از بزرگان ايران خدمت امام علی _عليه السلام_رسيد.
آن حضرت پرسيد: بهترين پادشاهان شما نزد شما چه كسى بود؟
او در پاسخ عرض كرد: اردشير در كشوردارى پيشگام بود ولى بهترين روش را انوشيروان داشت.
امام(عليه السلام) سؤال كرد: كدام يك از فضايل اخلاقى در وى برجسته تر بود؟ عرض
كرد: بردبارى و عدم شتاب در كارها.
آنگاه امام(عليه السلام) فرمود:
بردباری و درنگ هم آهنگند، و نتیجه آن بلند همتی است.
/حکمت 460/
این گفتار حکیمانه امام علی علیه السلام سه پند را با خود بهمراه دارد؛
اول اینکه هنگامى كه مى بينيم براى انجام كارى نقشه هاى فراوان مى كشيم، مشورت بسيار و مديريت كافى مى كنيم ولى به آن
نمى رسيم آگاه مى شويم كه پشت اين دستگاه خلقت، دست باعظمتى است كه چرخه جهان را
مى چرخاند؛
پيام دوم پيام توكل بر خداست و آن اين كه
تنها به تقدير و تدبير و قوت فكر خود اعتماد نكنيم بلكه در همه چيز و در هر كار توجه به مسبب الاسباب داشته باشيم و از او مدد بخواهيم و كمك بگيريم.
پيام سوم اين كه: غرور بر ما غلبه پيدا نكند. هنگامى كه مى بينيم صاحب قدرت ظاهرى شده ايم و گروه عظيمى سر بر فرمان ما هستند و مشاوران تيزهوشى داريم كه در همه كار به ما كمك مى كنند مبادا غرور، ما را بگيرد و از خدا غافل شويم.
❗️چراكه گاه مى بينيم همه اسباب فراهم است ولى كارى از پيش نمى رود. يعنى مقدرات طرح ديگرى براى ما ريخته و تلاش هاى ما دربرابر تقدير الهى همچون نقش
بسم الله الرحمن الرحیم
امام امیرالمومنین _علیه السلام_ توصیف می کنند:
غیبت ، تلاش انسان عاجز است!
/حکمت 461/
اما حقیقت غیبت چیست؟ ⁉️
حقيقت غيبت اين است كه از ديگرى در غياب او چيزى بگويد كه اگر بشنود ناراحت
شود!
❗️گفته مى شود كه غيبت، افشاى عيوب و گناهان پنهانى افراد در غياب آن ها نزد كسانى است كه از آن آگاهى ندارند و اين كه بعضى از عوام مى گويند: آنچه گفتيم، صفت اوست و غيبت نيست؛ اشتباه روشنى است.
زيرا غيبت همان بيان صفت زشت پنهانى
در غياب افراد است و اگر صفت آن ها نباشد مصداق تهمت و بهتان مى باشد!
و نيز آنچه بعضى از عوام مى گويند: حاضريم همين مطلب را نزد خود شخص بگوييم؛ اين هم اشتباه ديگرى است كه خيال مى كنند اگر چيزى واقعيت داشته باشد غيبت نيست.