رابطه حیا با دینداری
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
امام خامنه ای:
در صدر اسلام آن کسانی که ممدوح واقع شدند بیش از آنچه که بخاطر نماز و عبادتشان ممدوح واقع شدند، بخاطر موضع گیری های سیاسی شان، اجتماعی شان و مجاهدت شان ممدوح واقع شدند. ما ابوذر را یا عمار را یا مقداد را یا میثم تمار را یا مالک اشتر را کمتر به عبادت شان مدح میکنیم. تاریخ اینها را به آن مواضعی می شناسد که این مواضع تعیین کننده بود. خیلی از بزرگان که مورد مذمت قرار گرفتند بخاطر شرب خمر مذمت نشدند، بخاطر بی نمازی مذمت نشدند، بخاطر عدم حضور در آنجایی که حضورشان لازم بود مذمت شدند؛ تاریخ اینجوری ثبت کرده. نگاه کنید ببینید.
۱۳۸۹/۱/۱۶
مقام معظم رهبری می فرمایند:
كانون خانواده، جايى است كه عواطف و احساسات بايد در آنجا رشد و بالندگى پيدا كند؛ بچه ها محبت و نوازش ببينند؛ شوهر كه مرد است و طبيعت مرد، طبيعت خامترى نسبت به زن دارد و در ميدان خاصى، شكننده تر است و مرهم زخم او، فقط و فقط نوازش همسر است حتّى نه نوازش مادر - بايد نوازش ببيند.
نه ویژگی همسر خوب
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله فرمود: بهترین زنان، زنی که دارای این ویژگی های نه گانه باشد:
آمادگی ( ذاتی و ارادی ) برای بارداری بسیار داشته باشد؛
با محبت باشد؛
با عفت و پاکدامن باشد؛
در میان بستگانش سربلند و در نزد شوهرش فروتن باشد؛
خود را در نزد شوهر بیاراید؛
در نزد دیگران، حجاب و وقار و شرم خود را حفظ کند؛
سخن شوهر را بشنود و از او اطاعت کند؛
وقتی با شوهر خلوت کرد، آنچه او خواست دریغ نکند؛
همانند مرد شوخ و بذله گو نباشد
عنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: كَانَ سَبَبُ وَفَاتِهَا أَنَّ قُنْفُذاً مَوْلَى عُمَرَ لَكَزَهَا بِنَعْلِ السَّيْفِ بِأَمْرِهِ فَأَسْقَطَتْ مُحَسِّناً وَ مَرِضَتْ مِنْ ذَلِكَ مَرَضاً شَدِيداً. (دلائل الإمامة، ص134)
حضرت صادق علیه السلام فرمود: علّت وفات حضرت زهرا علیهاالسلام آن ضربه ای بود که قنفذ، غلام عمر، به دستور عمر و با آهن نوک غلاف شمشیر، با شدّت بر آن حضرت زد، پس آن بانو، محسن را سقط کرد و از این ماجرا، به شدّت، بیمار شد.
قالَ سُلَيْم: فَأَغْرَمَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ تِلْكَ السَّنَةَ جَمِيعَ عُمَّالِهِ أَنْصَافَ أَمْوَالِهِمْ لِشِعْرِ أَبِي الْمُخْتَارِ، وَ لَمْ يُغْرِمْ قُنْفُذَ الْعَدَوِيِّ شَيْئاً، وَ قَدْ كَانَ مِنْ عُمَّالِهِ. فَلَقِيتُ عَلِيّاً صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَسَأَلْتُهُ عَمَّا صَنَعَ عُمَرُ؟ فَقَالَ: هَلْ تَدْرِي لِمَ كَفَ عَنْ قُنْفُذٍ وَ لَمْ يُغْرِمْهُ شَيْئاً؟! قُلْتُ: لَا. قَالَ: لِأَنَّهُ هُوَ الَّذِي ضَرَبَ فَاطِمَةَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهَا بِالسَّوْطِ حِينَ جَاءَتْ لِتَحُولَ بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ، فَمَاتَتْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهَا، وَ إِنَّ أَثَرَ السَّوْطِ لَفِي عَضُدِهَا مِثْلُ الدُّمْلُجِ. (كتاب سليم بن قيس الهلالي، ج2، ص673-674)
سليم گفت: عمر بن خطاب در آن سال از همه کارگزارانش، نصف اموالشان را به خاطر شعر ابو المختار، به عنوان مالیات گرفت، ولى از قنفذ هيچ مالیاتی نگرفت، در حالى كه او هم از عمّالش بود. لذا على عليه السّلام را ملاقات كردم و در باره اين كار عمر از آن حضرت سؤال كردم. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: آیا می دانی چرا عمر خوددارى كرد و از قنفذ، مالیات نگرفت؟ عرض كردم: نه. فرمود: زيرا قنفذ بود كه وقتی فاطمه علیهاالسلام آمد و بین من و آنها فاصله شد، آن بانو را با تازيانه زد.
پس فاطمه عليها السّلام از دنيا رفت در حالى كه اثر آن تازيانه در بازويش، مانند بازوبند باقى مانده بود.
شخصی به دیگری کمکی کرده بود اتفاقا هر دو در یک مجلسی حاضر بودند
آن شخص که به او کمک شده بود حواسش نبود و به کمک کننده سلام نکرد
آن شخص بعدا به او گفت : ای نمک نشناس یک سلام هم به ما نمی کنی؟ کمک های ما یادت رفته است؟
اگر هم صدقه دادی یا هدیه ای دادی، یا کاری برای کسی کردی ،
هیچ انتظاری نباید داشته باشی و منت نباید بگذاری
این گونه اعمال صحیح نیست ‼️