رابطه حیا با دینداری
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
امام حسن مجتبی(ع):
كسى كه در دلش هوايى جز خشنودى خدا خطور نكند، من ضمانت مىكنم كه خداوند دعايش را مستجاب كند.[1]
امام حسن(ع) را به دليل صفات و فضايل اخلاقي، سخاوت و بخشش بينظيري كه داشت كريم اهل بيت ميناميدند. به صورتي كه بارها نیمي از مال خویش را به نيازمندان داد. گاه پيش از آنكه مستمندى اظهار احتياج كند و عرق شرم بريزد، احتياج او را برطرف مى ساخت و اجازه نمى داد رنج و مذلت درخواست را بر خود هموار سازد.[2]
امام حسن مجتبی علیه السلام بسیار باگذشت و بزرگوار بود و از ستم دیگران چشم پوشی می کرد. بارها پیش می آمد که واکنش حضرت به رفتار ناشایست دیگران، سبب تغییر رویه فرد خطاکار می شد.
درهمسایگی ایشان، خانواده ای یهودی می زیستند. دیوار خانه یهودی، شکاف برداشته و نجاست از منزل او به خانه امام نفوذ کرده بود. مرد یهودی از این ماجرا باخبر شد. روزی زن یهودی برای درخواست نیازی به خانه آن حضرت رفت و دید که شکاف دیوار سبب شده است که دیوار خانه امام نجس شود. بی درنگ، نزد شوهرش رفت و او را آگاه ساخت. مرد یهودی نزد حضرت آمد و از سهل انگاری خود پوزش خواست و از اینکه امام، در این مدت سکوت کرده و چیزی نگفته بود، شرمنده شد.
امام برای اینکه او بیش تر شرمنده نشود، فرمود: «از جدم رسول خدا(ص) شنیدم که گفت به همسایه مهربانی کنید».
یهودی با دیدن گذشت و برخورد پسندیده ایشان به خانه اش برگشت و دست زن و بچه اش را گرفت و نزد امام آمد و از ایشان خواست تا آنان را به دین اسلام درآورد.[3]
سلام، آشنایِ غریب، مهربانِ غریب، بزرگ زاده غریب
سلام، مزار بی چراغ، تربت بی زایر، بهشت گمشده
سلام، آتشفشان صبر، چشمان معصوم، بازوان مظلوم، زبان ستمدیده
سلام، سینه شعله ور، جگر سوخته، پیکر تیرباران شده
تاریخ شهادت امام حسن(ع):
در تاریخ شهادت امام حسن مجتبی(ع) دو قول نقل شده است:
1- بيست و هشتم ماه صفر سال 50 يا 49 هجرى در 47 يا 48 سالگى[4]
2- هفتم ماه صفر سال 49 يا سال 50 در 47 سالگى يا 48 سالگى
نامه امام زمان علیهالسلام به سیّد ابوالحسن اصفهانی
آیة اللّه سیّد ابوالحسن اصفهانی از مراجع بزرگ و وارسته ای است که هم به محضر مبارک امام عصر (ع) نائل آمده و هم به افتخار دریافت نامه و توقیع از سوی آن حضرت، مفتخر شده است.
شیخ محمود حلبی می گوید: «من در عصر آن بزرگوار از کسانی بودم که گاه اشکال و ایراد به سبک معظّم له در رهبری معنوی و مذهبی جهان تشیّع داشتم و این ایراد تا هنگام تشّرف به عتبات عالیات و دیدار خصوصی با آن مرحوم ادامه داشت.
به همین جهت هم، آنجا وقتی به محضرش رفتم اشکالات خود و دیگران را گفتم و آن بزرگوار با کمال سعه صدر و گشادگی چهره، جواب همه اشکال و ایرادهای مرا داد و سر انجام فرمود: «من دستور دارم که اینگونه عمل کنم.»
گفتم: «از کجا و چه کسی دستور دارید؟»
فرمود: «از چه کسی می خواهید دستور داشته باشم؟»
گفتم: «یعنی از امام عصر (ع).»
فرمود: «آری.» و برخاست درب صندوق خود را گشود و پاکتی را از آنجا برگرفت و به دست داد.
من به مجّرد این که پاکت را گرفتم مضطرب و منقلب شدم با حالتی وصف ناپذیر کاغذ را از پاکت در آوردم و آن را خواندم که از جمله این عبارت در آن نوشته شده بود:
بسم اللّه الرحمن الرحیم
یا سیّد ابوالحسن ارخص نفسک و اجلس فی دهلیز بیتک و لا ترخ سترک (و اعن اواغث شیعتنا و موالینا) نحن ننصرک انشاءاللّه. «المهدی»
(یعنی: بنام خداوند بخشاینده مهربان. ای سیّد ابو الحسن! خود را ارزان کن و در اختیار همگان قرار بده و در بیرونی منزلت بنشین و درب را به روی کسی نبند و پرده بین خود و مردم قرار مده و بداد و کمک پیروان و دوستان ما برس که ما ترا یاری می کنیم انشاء اللّه.)
پرسیدم: «این توقیع شریف را به وسیله چه کسی دریافت داشته اید؟»
فرمود: «به وسیله مردی عابد و پارسا و با تقوا به نام شیخ محمّد کوفی که از هر جهت مورد وثوق و اطمینان است.»
اجازه گرفتم تا از آن نسخه ای بردارم مشروط بر اینکه تا سیّد در قید حیات است ابراز نکنم.»
(- کرامات صالحین)
حجاب؛ عامل تحكيم خانواده:
تحكيم و اقتدار خانواده؛ خود عاملي است كه از فلسفه ي حجاب ناشي مي شود. در جامعه اي كه زنان آن بدون حجاب در برابر ديدگان نامحرم و غير خودي ظاهر مي شوند، ديگر نبايد انتظار داشت كه خانواده هايي با اقتدار و متين در آن جامعه شكل گيرد.
وقتي زني بدون حجاب ظاهر شد، ديگر قداست خانواده معنايي ندارد، چرا كه بينندگان يك زن بي حجاب تنها خانم ها نيستند، بلكه اين فيلم شوم و ويرانگر بينندگان ديگري هم دارد و آن مردان هستند كه بعضاً مجردند و هنوز ازدواج نكرده اند. وقتي اين مردان به راحتي مي توانند بيننده ي چنين فيلمي باشند كه بازيگر اصلي آن يك زن بي حجاب است و وقتي كه مي شود به راحتي از چنين زناني كام دل گرفت و تا زماني كه زنان هرزه و نيمه عرياني در اجتماع يافت مي شوند كه كالا را به قيمت بسيار ناچيز در اختيار مشتريان آلوده ي خود قرار مي دهند؛ نمي توان انتظار داشت كه افراد خانواده هايي كه اصول اخلاقي را رعايت مي كنند از اين بلا به دور بمانند. و چه دردناك است اگر با خودنمايي و ناز و كرشمه زهرآگين اين گونه افراد، جوانان پاك ما هم يك لحظه در دل قصد گناه كنند.
بنابراين يك فرد بي حجاب مسؤول بر باد رفتن قداست و استواري خانواده هاست. اگر بگوييم جوانان ما فقط به دليل مشكلات شغلي و اقتصادي ازدواج نمي كنند حق مطلب را به درستي ادا نكرده ايم، چون با استناد به گفته هاي فوق، بي حجابي و هرزگي زنان، خود تيشه اي است كه به ريشه درخت خانواده مي خورد و از طرفي مانع از آن مي شود كه نهال يك خانواده ي ديد با دستان جوانان سالم ما در گلستان اجتماع كاسته شود.
مهدی موعود علیه السلام از دیدگاه وسیعتر:
در عصر اخير دوشادوش پيشرفت همه جانبه اى كه در تمام مسائل عملى نصيب بشريت شده ، اين ايده و عقيده نيز از مرز اديان و مذاهب قدم فراتر نهاده و به عنوان يكى از مهمترى مسائل حياتى مورد بحث و بررسى قرار گرفته است .
انديشمندان بزرگ براى از بين بردن جنگها و خصومتها و بر طرف ساختن بحرانهاى منطقه اى و بالاخره جلوگيرى از جنگها و كشمكشهايى كه احتمالا به جنگ جهانى سوم خواهد انجاميد، تنها راهى كه پيدا كرده اند اين است كه بايد فكر پوسيده ((نژاد برتر)) را از مغزها بيرون ريخت ، ((جهان وطنى )) را جايگزين تبليغات ناسيوناليستى قرار داده ، مرزهاى جغرافيايى را در هم ريخته ، شالوده حكومت واحد جهانى را استوار ساخت . اينك عين گفته دو تن از انديشمندان مشهور جهان را در زير مى آوريم :
1-انيشتين :
يا بايد حكومت جهانى با كنترل بن المللى انرژى تشكيل شود، و يا حكوتهاى ملى جداگانه فعلى همچنان باقى بماند و منجر به انهدام بشرى گرد.(321)
2 - برتراندراسل :
چون هم اكنون خرابى جنگ بيش از قرون گذشته است ، يا بايد حكومت جهانى را بپذيريم و يا به عهد بربريت برگرديم و به نابودى نژاد انسانى راضى شويم )).(322)
يك دانشمند فرانسوى به نام : ((نوستر آداموس )) (متولد 1503 م . و متوفاى 1566 م .) پيشگوييهاى فراوانى در مورد حوادث آينده جهان به صورت رمز و اشاره گفته و بيشتر آنها به صورت دقيقى مطابق پيشگويى او تحقق يافته است .
پيشگوييهاى نوستر آداموس براى نخستين بار به سال 1555 م . منتشر شد.
اين پيشگوييها در طول چهار قرن از طرف دهها دانشمند تجزيه و تحليل شده است .
يكى از پيشگوييها تحقق نيافته او مربوط به يك مصلح جهانى است كه به تصور او پيش از سال 2000 ميلادى از آسمان نازل خواهد شد(323) و اينك متن پيشگويى :
((در سال هزار و نهصد و نود و نه و هفت ماه از آسمان ، يك پادشاه وحشتناكى نزول مى كند. پادشاه انگولم را دو مرتبه زنده مى كند، كمى بعد يا قبل از ظهور مشترى ، سعادت را همراه مى آورد)).
((هيچ زمانى مثل آن روز نخواهد آمد، از مركز آسيا قانون جديدى از ريشه عيسى و هرمس مصرى به داخل اورپا نفوذ خواهد كرد و سپس در تمام شرق سايه خواهد انداخت )).(324)
اين دو فراز كه قطعات 72 و 75 سانتورى دهم پيشگوييهاى اوست به صراحت از آمدن يك مصلح جهانى خبر مى دهد.
جالب توجه است كه تعبير: ((از آسمان .. نزول مى كند)) را در بر دارد و در قطعات بعدى از: قدرت فوق العاده او، حكومت قانون بر سر تا سر جهان ، سرور و شادى همگان ، پيوند ناگسستنى پيروان ، تغيير يافتن چهره جهان ، نفوذ عميق او در ميان دوستان و پراكنده شدن مخالفان سخن گفته است . اين فرازها از يك دانشمند فرانسوى بسيار جالب و اعجاب انگيز است .
م . ب . ادوارد، يكى از مفسران پيشگوييهاى نوستر آداموس در شرح دو فراز بالا مى نويسد:
((از اين دو قطعه به طور وضوح مستفاد مى شود كه پادشاه يا فرمانرواى بسيار مقتدرى براى پايان دادن اين همه بدبختى ها كه به دست بشر فراهم شده ، از آسمان نزول خوهد كرد و مخصوصا تاكيد مى كند كه اين فرمانروا حامل پيام آسمانى است كه مردم انتظار آن را دارند و سايه سعادت او مخصوصا بر سر پادشاهان مشرق افكنده خواهد شد)).(325)
ديگر مفسر اين پيشگوييها: بانو ((اريكا چاتهام )) در تفسير قطعه 75 مى نويسد:
در دوره هرمس HERMES، هرمس در برابر مركورى = تير ((27)) و ژوپيتر ((228)) = پدر آسمانى = زئوس قرار مى گيرد كه برابر با خيزش اسلام در جهان است ))(326).
اين مفسر انگليس پس از آن كه تصريح مى كند كه اين فرمانروا از آسيا بر خواهد خاست ، مى نويسد:
((البته آينده نشان خواهد داد كه او چه كسى است ؟)).(327)
اكنون بايد ديد كدام مصلحى خواهد توانست مرزهاى جغرافيايى را در هم كوبيده شالوده حكومت واحد جهانى را بر اساس عدالت و آزادى پى ريزى كند؟ و آن مهدى موعود و مصلح جهانى كه ضرورت ظهور آن را علم و دين خبر مى دهد و ميليونها انسان در انتظار وى دقيقه شمارى مى كنند، كيست ؟
پاسخ اين سؤ ال را، تنها از كسانى كه با منبع وحى و جهان ماوراء طبيعت ارتباط نزديك دارند، بايد شنيد.
ین اداریها هیچ وقت کسی ترورشان نمیکند.
2. ولا یظلّک سقف سجنٍ ابداً؛ سقف زندان هم بر تو سایه نیاندازد. قول میدهم که زندانی نشوی. بعضیها ده سال، بیست سال در زنداناند. زندان واقعا مشکل است، بعضیها ورشکست شدند. بعضی رانندهها تصادف کردهاند. الآن زندان افرادی هستند همهشان هم با گناه نیستند. تصادف کرده ندارد دیه بدهد. اگر دیه بدهد. میآید بیرون اما ندارد. زن و بچه هم ناراحت.
حالا شنیدهام که بعضیها کمک میکنند میروند دیه اینها را میدهند. این هم یک خدمتی است. کسانی که تمکن مالی دارند بروند بگویند که در این زندان اگر کسی به دیه گرفتار است من میدهم. چنانچه شنیدهام بعضیها این کار را میکنند. دولت هم میگوید که بیایید مراجعه کنید دیه افراد را که بی تقصیر بودهاند، بدهید. اینها غالبا خطری است، عمدی که نیست. لذا میشود گفت که شبیه بی گناهاند. لذا این هم یک کار خیری است که بعضیها میکنند.
3- ولا یدخل الفقر بیتک ابداً؛ فقر هم در خانهات نیاید.
آیة اللّه سیّد ابوالحسن اصفهانی از مراجع بزرگ و وارسته ای است که هم به محضر مبارک امام عصر (ع) نائل آمده و هم به افتخار دریافت نامه و توقیع از سوی آن حضرت، مفتخر شده است.
شیخ محمود حلبی می گوید: «من در عصر آن بزرگوار از کسانی بودم که گاه اشکال و ایراد به سبک معظّم له در رهبری معنوی و مذهبی جهان تشیّع داشتم و این ایراد تا هنگام تشّرف به عتبات عالیات و دیدار خصوصی با آن مرحوم ادامه داشت.
به همین جهت هم، آنجا وقتی به محضرش رفتم اشکالات خود و دیگران را گفتم و آن بزرگوار با کمال سعه صدر و گشادگی چهره، جواب همه اشکال و ایرادهای مرا داد و سر انجام فرمود: «من دستور دارم که اینگونه عمل کنم.»
گفتم: «از کجا و چه کسی دستور دارید؟»
فرمود: «از چه کسی می خواهید دستور داشته باشم؟»
گفتم: «یعنی از امام عصر (ع).»
فرمود: «آری.» و برخاست درب صندوق خود را گشود و پاکتی را از آنجا برگرفت و به دست داد.
من به مجّرد این که پاکت را گرفتم مضطرب و منقلب شدم با حالتی وصف ناپذیر کاغذ را از پاکت در آوردم و آن را خواندم که از جمله این عبارت در آن نوشته شده بود:
بسم اللّه الرحمن الرحیم
یا سیّد ابوالحسن ارخص نفسک و اجلس فی دهلیز بیتک و لا ترخ سترک (و اعن اواغث شیعتنا و موالینا) نحن ننصرک انشاءاللّه. «المهدی»
(یعنی: بنام خداوند بخشاینده مهربان. ای سیّد ابو الحسن! خود را ارزان کن و در اختیار همگان قرار بده و در بیرونی منزلت بنشین و درب را به روی کسی نبند و پرده بین خود و مردم قرار مده و بداد و کمک پیروان و دوستان ما برس که ما ترا یاری می کنیم انشاء اللّه.)
پرسیدم: «این توقیع شریف را به وسیله چه کسی دریافت داشته اید؟»
فرمود: «به وسیله مردی عابد و پارسا و با تقوا به نام شیخ محمّد کوفی که از هر جهت مورد وثوق و اطمینان است.»
اجازه گرفتم تا از آن نسخه ای بردارم مشروط بر اینکه تا سیّد در قید حیات است ابراز نکنم.»
(- کرامات صالحین)
حجاب؛ عامل تحكيم خانواده:
تحكيم و اقتدار خانواده؛ خود عاملي است كه از فلسفه ي حجاب ناشي مي شود. در جامعه اي كه زنان آن بدون حجاب در برابر ديدگان نامحرم و غير خودي ظاهر مي شوند، ديگر نبايد انتظار داشت كه خانواده هايي با اقتدار و متين در آن جامعه شكل گيرد.
وقتي زني بدون حجاب ظاهر شد، ديگر قداست خانواده معنايي ندارد، چرا كه بينندگان يك زن بي حجاب تنها خانم ها نيستند، بلكه اين فيلم شوم و ويرانگر بينندگان ديگري هم دارد و آن مردان هستند كه بعضاً مجردند و هنوز ازدواج نكرده اند. وقتي اين مردان به راحتي مي توانند بيننده ي چنين فيلمي باشند كه بازيگر اصلي آن يك زن بي حجاب است و وقتي كه مي شود به راحتي از چنين زناني كام دل گرفت و تا زماني كه زنان هرزه و نيمه عرياني در اجتماع يافت مي شوند كه كالا را به قيمت بسيار ناچيز در اختيار مشتريان آلوده ي خود قرار مي دهند؛ نمي توان انتظار داشت كه افراد خانواده هايي كه اصول اخلاقي را رعايت مي كنند از اين بلا به دور بمانند. و چه دردناك است اگر با خودنمايي و ناز و كرشمه زهرآگين اين گونه افراد، جوانان پاك ما هم يك لحظه در دل قصد گناه كنند.
بنابراين يك فرد بي حجاب مسؤول بر باد رفتن قداست و استواري خانواده هاست. اگر بگوييم جوانان ما فقط به دليل مشكلات شغلي و اقتصادي ازدواج نمي كنند حق مطلب را به درستي ادا نكرده ايم، چون با استناد به گفته هاي فوق، بي حجابي و هرزگي زنان، خود تيشه اي است كه به ريشه درخت خانواده مي خورد و از طرفي مانع از آن مي شود كه نهال يك خانواده ي ديد با دستان جوانان سالم ما در گلستان اجتماع كاسته شود.
مهدی موعود علیه السلام از دیدگاه وسیعتر:
در عصر اخير دوشادوش پيشرفت همه جانبه اى كه در تمام مسائل عملى نصيب بشريت شده ، اين ايده و عقيده نيز از مرز اديان و مذاهب قدم فراتر نهاده و به عنوان يكى از مهمترى مسائل حياتى مورد بحث و بررسى قرار گرفته است .
انديشمندان بزرگ براى از بين بردن جنگها و خصومتها و بر طرف ساختن بحرانهاى منطقه اى و بالاخره جلوگيرى از جنگها و كشمكشهايى كه احتمالا به جنگ جهانى سوم خواهد انجاميد، تنها راهى كه پيدا كرده اند اين است كه بايد فكر پوسيده ((نژاد برتر)) را از مغزها بيرون ريخت ، ((جهان وطنى )) را جايگزين تبليغات ناسيوناليستى قرار داده ، مرزهاى جغرافيايى را در هم ريخته ، شالوده حكومت واحد جهانى را استوار ساخت . اينك عين گفته دو تن از انديشمندان مشهور جهان را در زير مى آوريم :
1-انيشتين :
يا بايد حكومت جهانى با كنترل بن المللى انرژى تشكيل شود، و يا حكوتهاى ملى جداگانه فعلى همچنان باقى بماند و منجر به انهدام بشرى گرد.(321)
2 - برتراندراسل :
چون هم اكنون خرابى جنگ بيش از قرون گذشته است ، يا بايد حكومت جهانى را بپذيريم و يا به عهد بربريت برگرديم و به نابودى نژاد انسانى راضى شويم )).(322)
يك دانشمند فرانسوى به نام : ((نوستر آداموس )) (متولد 1503 م . و متوفاى 1566 م .) پيشگوييهاى فراوانى در مورد حوادث آينده جهان به صورت رمز و اشاره گفته و بيشتر آنها به صورت دقيقى مطابق پيشگويى او تحقق يافته است .
پيشگوييهاى نوستر آداموس براى نخستين بار به سال 1555 م . منتشر شد.
اين پيشگوييها در طول چهار قرن از طرف دهها دانشمند تجزيه و تحليل شده است .
يكى از پيشگوييها تحقق نيافته او مربوط به يك مصلح جهانى است كه به تصور او پيش از سال 2000 ميلادى از آسمان نازل خواهد شد(323) و اينك متن پيشگويى :
((در سال هزار و نهصد و نود و نه و هفت ماه از آسمان ، يك پادشاه وحشتناكى نزول مى كند. پادشاه انگولم را دو مرتبه زنده مى كند، كمى بعد يا قبل از ظهور مشترى ، سعادت را همراه مى آورد)).
((هيچ زمانى مثل آن روز نخواهد آمد، از مركز آسيا قانون جديدى از ريشه عيسى و هرمس مصرى به داخل اورپا نفوذ خواهد كرد و سپس در تمام شرق سايه خواهد انداخت )).(324)
اين دو فراز كه قطعات 72 و 75 سانتورى دهم پيشگوييهاى اوست به صراحت از آمدن يك مصلح جهانى خبر مى دهد.
جالب توجه است كه تعبير: ((از آسمان .. نزول مى كند)) را در بر دارد و در قطعات بعدى از: قدرت فوق العاده او، حكومت قانون بر سر تا سر جهان ، سرور و شادى همگان ، پيوند ناگسستنى پيروان ، تغيير يافتن چهره جهان ، نفوذ عميق او در ميان دوستان و پراكنده شدن مخالفان سخن گفته است . اين فرازها از يك دانشمند فرانسوى بسيار جالب و اعجاب انگيز است .
م . ب . ادوارد، يكى از مفسران پيشگوييهاى نوستر آداموس در شرح دو فراز بالا مى نويسد:
((از اين دو قطعه به طور وضوح مستفاد مى شود كه پادشاه يا فرمانرواى بسيار مقتدرى براى پايان دادن اين همه بدبختى ها كه به دست بشر فراهم شده ، از آسمان نزول خوهد كرد و مخصوصا تاكيد مى كند كه اين فرمانروا حامل پيام آسمانى است كه مردم انتظار آن را دارند و سايه سعادت او مخصوصا بر سر پادشاهان مشرق افكنده خواهد شد)).(325)
ديگر مفسر اين پيشگوييها: بانو ((اريكا چاتهام )) در تفسير قطعه 75 مى نويسد:
در دوره هرمس HERMES، هرمس در برابر مركورى = تير ((27)) و ژوپيتر ((228)) = پدر آسمانى = زئوس قرار مى گيرد كه برابر با خيزش اسلام در جهان است ))(326).
اين مفسر انگليس پس از آن كه تصريح مى كند كه اين فرمانروا از آسيا بر خواهد خاست ، مى نويسد:
((البته آينده نشان خواهد داد كه او چه كسى است ؟)).(327)
اكنون بايد ديد كدام مصلحى خواهد توانست مرزهاى جغرافيايى را در هم كوبيده شالوده حكومت واحد جهانى را بر اساس عدالت و آزادى پى ريزى كند؟ و آن مهدى موعود و مصلح جهانى كه ضرورت ظهور آن را علم و دين خبر مى دهد و ميليونها انسان در انتظار وى دقيقه شمارى مى كنند، كيست ؟
پاسخ اين سؤ ال را، تنها از كسانى كه با منبع وحى و جهان ماوراء طبيعت ارتباط نزديك دارند، بايد شنيد.
ین اداریها هیچ وقت کسی ترورشان نمیکند.
2. ولا یظلّک سقف سجنٍ ابداً؛ سقف زندان هم بر تو سایه نیاندازد. قول میدهم که زندانی نشوی. بعضیها ده سال، بیست سال در زنداناند. زندان واقعا مشکل است، بعضیها ورشکست شدند. بعضی رانندهها تصادف کردهاند. الآن زندان افرادی هستند همهشان هم با گناه نیستند. تصادف کرده ندارد دیه بدهد. اگر دیه بدهد. میآید بیرون اما ندارد. زن و بچه هم ناراحت.
حالا شنیدهام که بعضیها کمک میکنند میروند دیه اینها را میدهند. این هم یک خدمتی است. کسانی که تمکن مالی دارند بروند بگویند که در این زندان اگر کسی به دیه گرفتار است من میدهم. چنانچه شنیدهام بعضیها این کار را میکنند. دولت هم میگوید که بیایید مراجعه کنید دیه افراد را که بی تقصیر بودهاند، بدهید. اینها غالبا خطری است، عمدی که نیست. لذا میشود گفت که شبیه بی گناهاند. لذا این هم یک کار خیری است که بعضیها میکنند.
3- ولا یدخل الفقر بیتک ابداً؛ فقر هم در خانهات نیاید.
حجاب؛ عامل تحكيم خانواده:
تحكيم و اقتدار خانواده؛ خود عاملي است كه از فلسفه ي حجاب ناشي مي شود. در جامعه اي كه زنان آن بدون حجاب در برابر ديدگان نامحرم و غير خودي ظاهر مي شوند، ديگر نبايد انتظار داشت كه خانواده هايي با اقتدار و متين در آن جامعه شكل گيرد.
وقتي زني بدون حجاب ظاهر شد، ديگر قداست خانواده معنايي ندارد، چرا كه بينندگان يك زن بي حجاب تنها خانم ها نيستند، بلكه اين فيلم شوم و ويرانگر بينندگان ديگري هم دارد و آن مردان هستند كه بعضاً مجردند و هنوز ازدواج نكرده اند. وقتي اين مردان به راحتي مي توانند بيننده ي چنين فيلمي باشند كه بازيگر اصلي آن يك زن بي حجاب است و وقتي كه مي شود به راحتي از چنين زناني كام دل گرفت و تا زماني كه زنان هرزه و نيمه عرياني در اجتماع يافت مي شوند كه كالا را به قيمت بسيار ناچيز در اختيار مشتريان آلوده ي خود قرار مي دهند؛ نمي توان انتظار داشت كه افراد خانواده هايي كه اصول اخلاقي را رعايت مي كنند از اين بلا به دور بمانند. و چه دردناك است اگر با خودنمايي و ناز و كرشمه زهرآگين اين گونه افراد، جوانان پاك ما هم يك لحظه در دل قصد گناه كنند.
بنابراين يك فرد بي حجاب مسؤول بر باد رفتن قداست و استواري خانواده هاست. اگر بگوييم جوانان ما فقط به دليل مشكلات شغلي و اقتصادي ازدواج نمي كنند حق مطلب را به درستي ادا نكرده ايم، چون با استناد به گفته هاي فوق، بي حجابي و هرزگي زنان، خود تيشه اي است كه به ريشه درخت خانواده مي خورد و از طرفي مانع از آن مي شود كه نهال يك خانواده ي ديد با دستان جوانان سالم ما در گلستان اجتماع كاسته شود.
مهدی موعود علیه السلام از دیدگاه وسیعتر:
در عصر اخير دوشادوش پيشرفت همه جانبه اى كه در تمام مسائل عملى نصيب بشريت شده ، اين ايده و عقيده نيز از مرز اديان و مذاهب قدم فراتر نهاده و به عنوان يكى از مهمترى مسائل حياتى مورد بحث و بررسى قرار گرفته است .
انديشمندان بزرگ براى از بين بردن جنگها و خصومتها و بر طرف ساختن بحرانهاى منطقه اى و بالاخره جلوگيرى از جنگها و كشمكشهايى كه احتمالا به جنگ جهانى سوم خواهد انجاميد، تنها راهى كه پيدا كرده اند اين است كه بايد فكر پوسيده ((نژاد برتر)) را از مغزها بيرون ريخت ، ((جهان وطنى )) را جايگزين تبليغات ناسيوناليستى قرار داده ، مرزهاى جغرافيايى را در هم ريخته ، شالوده حكومت واحد جهانى را استوار ساخت . اينك عين گفته دو تن از انديشمندان مشهور جهان را در زير مى آوريم :
1-انيشتين :
يا بايد حكومت جهانى با كنترل بن المللى انرژى تشكيل شود، و يا حكوتهاى ملى جداگانه فعلى همچنان باقى بماند و منجر به انهدام بشرى گرد.(321)
2 - برتراندراسل :
چون هم اكنون خرابى جنگ بيش از قرون گذشته است ، يا بايد حكومت جهانى را بپذيريم و يا به عهد بربريت برگرديم و به نابودى نژاد انسانى راضى شويم )).(322)
يك دانشمند فرانسوى به نام : ((نوستر آداموس )) (متولد 1503 م . و متوفاى 1566 م .) پيشگوييهاى فراوانى در مورد حوادث آينده جهان به صورت رمز و اشاره گفته و بيشتر آنها به صورت دقيقى مطابق پيشگويى او تحقق يافته است .
پيشگوييهاى نوستر آداموس براى نخستين بار به سال 1555 م . منتشر شد.
اين پيشگوييها در طول چهار قرن از طرف دهها دانشمند تجزيه و تحليل شده است .
يكى از پيشگوييها تحقق نيافته او مربوط به يك مصلح جهانى است كه به تصور او پيش از سال 2000 ميلادى از آسمان نازل خواهد شد(323) و اينك متن پيشگويى :
((در سال هزار و نهصد و نود و نه و هفت ماه از آسمان ، يك پادشاه وحشتناكى نزول مى كند. پادشاه انگولم را دو مرتبه زنده مى كند، كمى بعد يا قبل از ظهور مشترى ، سعادت را همراه مى آورد)).
((هيچ زمانى مثل آن روز نخواهد آمد، از مركز آسيا قانون جديدى از ريشه عيسى و هرمس مصرى به داخل اورپا نفوذ خواهد كرد و سپس در تمام شرق سايه خواهد انداخت )).(324)
اين دو فراز كه قطعات 72 و 75 سانتورى دهم پيشگوييهاى اوست به صراحت از آمدن يك مصلح جهانى خبر مى دهد.
جالب توجه است كه تعبير: ((از آسمان .. نزول مى كند)) را در بر دارد و در قطعات بعدى از: قدرت فوق العاده او، حكومت قانون بر سر تا سر جهان ، سرور و شادى همگان ، پيوند ناگسستنى پيروان ، تغيير يافتن چهره جهان ، نفوذ عميق او در ميان دوستان و پراكنده شدن مخالفان سخن گفته است . اين فرازها از يك دانشمند فرانسوى بسيار جالب و اعجاب انگيز است .
م . ب . ادوارد، يكى از مفسران پيشگوييهاى نوستر آداموس در شرح دو فراز بالا مى نويسد:
((از اين دو قطعه به طور وضوح مستفاد مى شود كه پادشاه يا فرمانرواى بسيار مقتدرى براى پايان دادن اين همه بدبختى ها كه به دست بشر فراهم شده ، از آسمان نزول خوهد كرد و مخصوصا تاكيد مى كند كه اين فرمانروا حامل پيام آسمانى است كه مردم انتظار آن را دارند و سايه سعادت او مخصوصا بر سر پادشاهان مشرق افكنده خواهد شد)).(325)
ديگر مفسر اين پيشگوييها: بانو ((اريكا چاتهام )) در تفسير قطعه 75 مى نويسد:
در دوره هرمس HERMES، هرمس در برابر مركورى = تير ((27)) و ژوپيتر ((228)) = پدر آسمانى = زئوس قرار مى گيرد كه برابر با خيزش اسلام در جهان است ))(326).
اين مفسر انگليس پس از آن كه تصريح مى كند كه اين فرمانروا از آسيا بر خواهد خاست ، مى نويسد:
((البته آينده نشان خواهد داد كه او چه كسى است ؟)).(327)
اكنون بايد ديد كدام مصلحى خواهد توانست مرزهاى جغرافيايى را در هم كوبيده شالوده حكومت واحد جهانى را بر اساس عدالت و آزادى پى ريزى كند؟ و آن مهدى موعود و مصلح جهانى كه ضرورت ظهور آن را علم و دين خبر مى دهد و ميليونها انسان در انتظار وى دقيقه شمارى مى كنند، كيست ؟
پاسخ اين سؤ ال را، تنها از كسانى كه با منبع وحى و جهان ماوراء طبيعت ارتباط نزديك دارند، بايد شنيد.
ین اداریها هیچ وقت کسی ترورشان نمیکند.
2. ولا یظلّک سقف سجنٍ ابداً؛ سقف زندان هم بر تو سایه نیاندازد. قول میدهم که زندانی نشوی. بعضیها ده سال، بیست سال در زنداناند. زندان واقعا مشکل است، بعضیها ورشکست شدند. بعضی رانندهها تصادف کردهاند. الآن زندان افرادی هستند همهشان هم با گناه نیستند. تصادف کرده ندارد دیه بدهد. اگر دیه بدهد. میآید بیرون اما ندارد. زن و بچه هم ناراحت.
حالا شنیدهام که بعضیها کمک میکنند میروند دیه اینها را میدهند. این هم یک خدمتی است. کسانی که تمکن مالی دارند بروند بگویند که در این زندان اگر کسی به دیه گرفتار است من میدهم. چنانچه شنیدهام بعضیها این کار را میکنند. دولت هم میگوید که بیایید مراجعه کنید دیه افراد را که بی تقصیر بودهاند، بدهید. اینها غالبا خطری است، عمدی که نیست. لذا میشود گفت که شبیه بی گناهاند. لذا این هم یک کار خیری است که بعضیها میکنند.
3- ولا یدخل الفقر بیتک ابداً؛ فقر هم در خانهات نیاید.
در عصر اخير دوشادوش پيشرفت همه جانبه اى كه در تمام مسائل عملى نصيب بشريت شده ، اين ايده و عقيده نيز از مرز اديان و مذاهب قدم فراتر نهاده و به عنوان يكى از مهمترى مسائل حياتى مورد بحث و بررسى قرار گرفته است .
انديشمندان بزرگ براى از بين بردن جنگها و خصومتها و بر طرف ساختن بحرانهاى منطقه اى و بالاخره جلوگيرى از جنگها و كشمكشهايى كه احتمالا به جنگ جهانى سوم خواهد انجاميد، تنها راهى كه پيدا كرده اند اين است كه بايد فكر پوسيده ((نژاد برتر)) را از مغزها بيرون ريخت ، ((جهان وطنى )) را جايگزين تبليغات ناسيوناليستى قرار داده ، مرزهاى جغرافيايى را در هم ريخته ، شالوده حكومت واحد جهانى را استوار ساخت . اينك عين گفته دو تن از انديشمندان مشهور جهان را در زير مى آوريم :
1-انيشتين :
يا بايد حكومت جهانى با كنترل بن المللى انرژى تشكيل شود، و يا حكوتهاى ملى جداگانه فعلى همچنان باقى بماند و منجر به انهدام بشرى گرد.(321)
2 - برتراندراسل :
چون هم اكنون خرابى جنگ بيش از قرون گذشته است ، يا بايد حكومت جهانى را بپذيريم و يا به عهد بربريت برگرديم و به نابودى نژاد انسانى راضى شويم )).(322)
يك دانشمند فرانسوى به نام : ((نوستر آداموس )) (متولد 1503 م . و متوفاى 1566 م .) پيشگوييهاى فراوانى در مورد حوادث آينده جهان به صورت رمز و اشاره گفته و بيشتر آنها به صورت دقيقى مطابق پيشگويى او تحقق يافته است .
پيشگوييهاى نوستر آداموس براى نخستين بار به سال 1555 م . منتشر شد.
اين پيشگوييها در طول چهار قرن از طرف دهها دانشمند تجزيه و تحليل شده است .
يكى از پيشگوييها تحقق نيافته او مربوط به يك مصلح جهانى است كه به تصور او پيش از سال 2000 ميلادى از آسمان نازل خواهد شد(323) و اينك متن پيشگويى :
((در سال هزار و نهصد و نود و نه و هفت ماه از آسمان ، يك پادشاه وحشتناكى نزول مى كند. پادشاه انگولم را دو مرتبه زنده مى كند، كمى بعد يا قبل از ظهور مشترى ، سعادت را همراه مى آورد)).
((هيچ زمانى مثل آن روز نخواهد آمد، از مركز آسيا قانون جديدى از ريشه عيسى و هرمس مصرى به داخل اورپا نفوذ خواهد كرد و سپس در تمام شرق سايه خواهد انداخت )).(324)
اين دو فراز كه قطعات 72 و 75 سانتورى دهم پيشگوييهاى اوست به صراحت از آمدن يك مصلح جهانى خبر مى دهد.
جالب توجه است كه تعبير: ((از آسمان .. نزول مى كند)) را در بر دارد و در قطعات بعدى از: قدرت فوق العاده او، حكومت قانون بر سر تا سر جهان ، سرور و شادى همگان ، پيوند ناگسستنى پيروان ، تغيير يافتن چهره جهان ، نفوذ عميق او در ميان دوستان و پراكنده شدن مخالفان سخن گفته است . اين فرازها از يك دانشمند فرانسوى بسيار جالب و اعجاب انگيز است .
م . ب . ادوارد، يكى از مفسران پيشگوييهاى نوستر آداموس در شرح دو فراز بالا مى نويسد:
((از اين دو قطعه به طور وضوح مستفاد مى شود كه پادشاه يا فرمانرواى بسيار مقتدرى براى پايان دادن اين همه بدبختى ها كه به دست بشر فراهم شده ، از آسمان نزول خوهد كرد و مخصوصا تاكيد مى كند كه اين فرمانروا حامل پيام آسمانى است كه مردم انتظار آن را دارند و سايه سعادت او مخصوصا بر سر پادشاهان مشرق افكنده خواهد شد)).(325)
ديگر مفسر اين پيشگوييها: بانو ((اريكا چاتهام )) در تفسير قطعه 75 مى نويسد:
در دوره هرمس HERMES، هرمس در برابر مركورى = تير ((27)) و ژوپيتر ((228)) = پدر آسمانى = زئوس قرار مى گيرد كه برابر با خيزش اسلام در جهان است ))(326).
اين مفسر انگليس پس از آن كه تصريح مى كند كه اين فرمانروا از آسيا بر خواهد خاست ، مى نويسد:
((البته آينده نشان خواهد داد كه او چه كسى است ؟)).(327)
اكنون بايد ديد كدام مصلحى خواهد توانست مرزهاى جغرافيايى را در هم كوبيده شالوده حكومت واحد جهانى را بر اساس عدالت و آزادى پى ريزى كند؟ و آن مهدى موعود و مصلح جهانى كه ضرورت ظهور آن را علم و دين خبر مى دهد و ميليونها انسان در انتظار وى دقيقه شمارى مى كنند، كيست ؟
پاسخ اين سؤ ال را، تنها از كسانى كه با منبع وحى و جهان ماوراء طبيعت ارتباط نزديك دارند، بايد شنيد.
کانال اباصالح المهدی (عج), [14.11.16 20:17]
ین اداریها هیچ وقت کسی ترورشان نمیکند.
2. ولا یظلّک سقف سجنٍ ابداً؛ سقف زندان هم بر تو سایه نیاندازد. قول میدهم که زندانی نشوی. بعضیها ده سال، بیست سال در زنداناند. زندان واقعا مشکل است، بعضیها ورشکست شدند. بعضی رانندهها تصادف کردهاند. الآن زندان افرادی هستند همهشان هم با گناه نیستند. تصادف کرده ندارد دیه بدهد. اگر دیه بدهد. میآید بیرون اما ندارد. زن و بچه هم ناراحت.
حالا شنیدهام که بعضیها کمک میکنند میروند دیه اینها را میدهند. این هم یک خدمتی است. کسانی که تمکن مالی دارند بروند بگویند که در این زندان اگر کسی به دیه گرفتار است من میدهم. چنانچه شنیدهام بعضیها این کار را میکنند. دولت هم میگوید که بیایید مراجعه کنید دیه افراد را که بی تقصیر بودهاند، بدهید. اینها غالبا خطری است، عمدی که نیست. لذا میشود گفت که شبیه بی گناهاند. لذا این هم یک کار خیری است که بعضیها میکنند.
3- ولا یدخل الفقر بیتک ابداً؛ فقر هم در خانهات نیاید.
خدمت به خلق؛
حدیثی که برای اداریها خوب است
یک حدیث عالی که خودم در کتاب آقای صافی اصفهانی دیدم، در آنجا نوشته بود که این حدیث هم در مستدرک الوسائل حسین نوری طبرسی است، هم در بحارالانوار ذکر شده است. این حدیث برای اداریها خوب است اداریها باید کار کنند. اگر کار نکردند این حقوقشان اشکال دارد چون حقوق مال بیتالمال است و مردم راضی نیستند. چون شخص معینی به شما حقوق نمیدهد. از همین منافع نفت و صادرات غیر نفتی و چه و چه و درآمد بیتالمال است. پس اگر یک اداری نشست پشت میز و با تلفن فقط برای خودش حرف زد، یک کاری برای ملت نکرد حقوقش اشکال دارد.
علی بن یقطین وزیر هارون بود اما شیعه بود، هارون هم نمیدانست. یک روزی علی بن یقطین مراجعه کرد به موسی بن جعفر (ع)، حضرت یک جمله به او فرمودند. فرمودند من سه چیز برای تو ضمانت میکنم به شرطی که تو هم یک چیز را برای من ضمانت کنی. آن یک چیزی که تو باید به من قول بدهی این است که: لا یأتی أحدٌ من موالینا فی دارالخلافه إلّا قمت بقضاء حاجته. یعنی قول بده یک نفر از دوستان ما وارد دارالخلافه که میشود و کار دولتی دارد کارش را راه بیاندازی، هی امروز و فردا نکن.
الآن هم این اداریها باید قول بدهند کار مردم را راه بیاندازند. چرا هی میگویی برو فردا بیا، پس فردا بیا. ادرایهایی که میگویند امروز بیا، فردا بیا، پس فردا بیا، کار مردم را راه نمیاندازند مخصوصا دوستان، متدینین، تاجرهای مهم. شنیدم یک تاجری با پالتو و محاسن کار مالیاتی داشتهاند رفتهاند پیش او، گفته برو بگیر بشین اونجا!… اینگونه حرف زده است… همین یکی دوسال پیش. اینها حقوقشان اشکال دارد، بهشان بگویید.
اداریهایی که نوکر دولتاند، حقوق میگیرند، شخص معینی حقوق اینها را نمیدهد. این نیست که یک تاجری به اینها پول میدهد، نه اینها مال ماست. منافع نفت و بیت المال و اگر خدمت نکند حقوقش اشکال دارد، لذا حضرت به علی بن یقطین میفرماید: تو یک چیز برای من ضمانت بکن، من سه چیز برای تو ضمانت میکنم. این را حفظ کنید برای اداریها مخصوصا بگویید و آن یک چیز این است که هیچ کس در دارالخلافه وارد نشود مگر اینکه تو حاجت او را برآورده کنی.
کار یک ماهه را یک روزه راه بیاندازی مثل کسی که یک میلیون به تو رشوه میدهد چطور کارش را راه میاندازی! بدون رشوه کارش را راه بیانداز… حالا که رشوهها زیاد شده. منتهی حالا نمیگویند رشوه؛ میگویند حق حساب. این خارجیها، در سوریه میگفتند بخشش، همان رشوه را بخشش میگفتند. بعضیها اینجا حق حساب میگویند یا پاداش میگویند. هرجا اسمی دارد اما اینها رشوه است.
چه زمانی رشوه دادن ایرادی ندارد؟
الراشی و المرتشی کلهما فی النار؛ آن که رشوه میدهد، آن که رشوه میگیرد هر دو در جهنماند. منتهی آن که رشوه میدهد دو جور است یک جورش جهنم نمیرود، ولی رشوهای که بخواهم حقی را باطل کنم، باطلی را حق کنم مثلا با موتورم زدم یک جوانی را کشتهام رشوه میدهم که بگویند نه ایشان مقصر نبوده، او مقصر بوده. اینجا رشوه اشکال دارد؛ پس رشوه دادن در یک جا اشکال دارد، در یک جا ندارد.
میخواهم فرار از ظلم بکنم. زمان طاغوت میآمدند پسرت را برای سربازی ببرند. پسر هم در خانه بود، اما صد تومان به آن امنیه یا پلیس میدادی میرفت میگفت ندیدمش، نبود. پسر در خانه بود اما با صد تومان رشوه… حالا کی صد تومان رشوه میگیرند؟ الآن یک میلیون، دو میلیون، ده میلیون، بیست میلیون. قیمتها بالا رفته.
حتی من یک وقت از یکی از شخصیتهای مملکتی یک چیز عجیب شنیدم که این اداریها درآمد کمی دارند، به آنها رشوه بدهید. خیلی حرف بدی زده است. اینها حقوقشان کافی نیست زندگیشان تامین نمیشود رشوه بدهید به آنها. مجتهدی شما؟ فتوا میدهی؟ برو ببین مراجع چه میگویند.
در مکاسب محرّمه حدیثش هست: الراشی و المرتشی کلهما فی النار؛ آن که رشوه میدهد و آنکه رشوه میگیرد هر دو در آتشند. منتهی آن که رشوه میدهد یادتان باشد دو قسم است: یک وقت برای فرار از ظلم است، آنجا ایرادی ندارد. میخواهند به تو ظلمی بکنند. یک پولی میدهی رد میشوی. اما یک وقت میخواهی حقی را باطل کنی مال کسی را میخواهی بخوری، پول میدهی، مالش را بالا میکشی. این اشکال دارد. اینها را دقت کنید. اینها مثال شرعی است.
ضمانتهای امام کاظم (ع) برای کسی که کار شیعیان را راه بیاندازد
حالا حضرت فرمودند به علی بن یقطین که تو یک چیز را برای من ضمانت کن من سه چیز را برای تو ضمانت میکنم. آن یک چیزی که تو باید ضمانت کنی اینست که قول بده که هر کس از موالی ما و دوستان ما مراجعه میکند به دربار و دارالخلافه کارش را راه بیاندازی.
اگر قول بدهی من سه چیز را برای تو ضمانت میکنم:
1. أن لا یصیبک حرّ سیف؛ حرارت شمشیر به تو نرسد. به زبان ما یعنی ترورت نکنند. اگر کار راهانداز باشند ا
ین اداریها هیچ وقت کسی ترورشان نمیکند.
2. ولا یظلّک سقف سجنٍ ابداً؛ سقف زندان هم بر تو سایه نیاندازد. قول میدهم که زندانی نشوی. بعضیها ده سال، بیست سال در زنداناند. زندان واقعا مشکل است، بعضیها ورشکست شدند. بعضی رانندهها تصادف کردهاند. الآن زندان افرادی هستند همهشان هم با گناه نیستند. تصادف کرده ندارد دیه بدهد. اگر دیه بدهد. میآید بیرون اما ندارد. زن و بچه هم ناراحت.
حالا شنیدهام که بعضیها کمک میکنند میروند دیه اینها را میدهند. این هم یک خدمتی است. کسانی که تمکن مالی دارند بروند بگویند که در این زندان اگر کسی به دیه گرفتار است من میدهم. چنانچه شنیدهام بعضیها این کار را میکنند. دولت هم میگوید که بیایید مراجعه کنید دیه افراد را که بی تقصیر بودهاند، بدهید. اینها غالبا خطری است، عمدی که نیست. لذا میشود گفت که شبیه بی گناهاند. لذا این هم یک کار خیری است که بعضیها میکنند.
3- ولا یدخل الفقر بیتک ابداً؛ فقر هم در خانهات نیاید.