رابطه حیا با دینداری
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
جالب توجه اين است كه تمام مسائل مربوط به حضرت مهدى (عليه السلام )، در ميان توده مردم در هر عصرى مشهور و زبانزد خاص و عام بود و حتى در هر جنبه آن كتابهاى مستقلى نوشته شده است . اگر روزى بتوانيم كتابهايى را كه در هر عصرى پيرامون حضرت مهدى نوشته شده احصاء كنيم خود يكى از مستدل ترين راههاى اثبات ((اصالت مهدويت )) خواهد بود، نگارنده تصميم داشت اين روش بحث را در مورد يكى از مسائل مربوط به حضرت مهدى (عليه السلام ) در اين گفتار دنبال كند و قرعه فال به نام ((مسئله غيبت )) زده شد، هنگامى كه به بحث و تحقيق در اين زمينه شروع كرد، فقط به بحث از كتابهايى پرداخت كه پيش از ولادت حضرت مهدى (عليه السلام ) كتاب مستقلى پيرامون ((غيبت آن حضرت نوشته اند:
1- ابواسحاق ، ابراهيم بن صالح انماطى كوفى اسدى ، از اصحاب حضرت موسى بن جعفر (عليه السلام ) بوده و كتابى در ((غيبت )) نوشته و ابن قولويه با يك واسط اين كتاب را از او روايت كرده است .(349)
2- ابوالحسن ، على بن حسن بن محمد طائى جرمى شاطرى ، معاصر حضرت موسى بن جعفر (عليه السلام ) و كتابى به نام ((الغيبه )) نوشته است .(350)
3- ابوالحسن على بن عمر اعرج كوفى ، از ياران حضرت موسى بن جعفر (عليه السلام ) و مؤ لف كتابى به نام ((الغيبه )).(351)
4- حسن بن على بن ابى حمزه بطاينى ، كه در عصر امام رضا (عليه السلام ) مى زيسته و كتابى پيرامون ((غيبت )) نوشته است .(352)
5- ابوالفضل عباس بن هشام ناشرى ، از اصحاب امام رضا (عليه السلام ) و متوفاى 220 ه و صاحب كتاب ((الغيبه )).(353)
6- ابو محمد فضل بن شاذان ازدى ، از اصحاب امام رضا (عليه السلام ) و متوفاى 260 ه و صاحب 180 جلد كتاب در حمايت از حريم مقدس ولايت ، كه يكى از آنها كتاب ((الغيبه )) است .(354)
7- همچنين كتابهاى فراوانى از معاصرين امام حسن عسكرى (عليه السلام ) مانند ((ابراهيم بن اسحاق ))(355) و معاصرين نواب اربعه ، مانند ((محمد بن قاسم بغدادى )) متوفاى 332(356) به نام ((الغيبه )) به يادگار مانده است .
فهرست بالا مربوط به كسانى است كه پيش از ولادت حضرت مهدى (عليه السلام ) كتاب مستقلى در موضوع ((غيبت )) نوشته اند، وگرنه در صدها كتاب پيش از ولادت آن حضرت موضوع غيبت مطرح شده است ، مثلا حسن بن محبوب يكى از محدثين مورد اعتماد، صد سال پيش از ولادت حضرت مهدى ، احاديث مربوط به غيبت را در ((مشيخه )) خود آورده است .(357)
گشوده شدن زبان مناجات با خدا نیاز به تمرین دارد. تنها حال خوش و محبت به پروردگار نیست که زبان انسان را باز میکند. بعضیها از بس با خدا در خلوت خود حرف نزدهاند، زبان گفتگو با خدا ندارند و نطقشان به مناجات بسته شده است. مطالعۀ ادعیه زبان مناجات را باز میکند.
(استاد پناهیان)
پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند:
تبسّمک فی وجه أخیک لک صدقه، و أمرک بالمعروف و نهیک عن المنکر صدقه و إرشادک الرّجل فی أرض الضّلال لک صدقه و إماطتک الحجر و الشّوک و العظیم عن الطّریق لک صدقه؛
لبخند تو بر روى برادرت صدقه است امر به معروف و نهى از منکر کردنت صدقه است و راهنمائى کسى که راه را گم کرده صدقه است و دور کردن سنگ و خار و استخوان از راه صدقه است.
نهج الفصاحه
حضرت موسى (عليه السلام) عرض كرد: پروردگارا كدام يك از بندگان تو نزد تو عزيز و محترمند.
خطاب شد اى موسى! آن كسى كه در وقت قدرت و توانائى، عفو نمايد، و اگر ظلمى به او كردند صبر كند، و انتقام نگيرد و از آنها درگذرد.
امام سجاد (عليه السلام) فرمود: روز قيامت كه مردم در صحراى قيامت جمع مى شوند: منادى ندا مى كند، كجايند اهل فضل، جماعتى بر مى خيزند، خطاب مى شود: به سوى بهشت برويد. ملائكه به آنها مى رسند و مى گويند: شما كيستيد، كجا مى رويد؟ مى گويند: ما اهل فضل هستيم و رو به بهشت مى رويم.
ملائكه مى گويند: فضل شما در دنيا چه بود؟
مى گويند: ما كسانى هستيم كه هرگاه به ما ظلم مى كردند آنها را عفو مى كرديم، و از آنها در مى گذشتيم. ملائكه به آنها مى گويند: داخل بهشت شويد فنعم اجر العاملين همين قدر در شرافت و فضيلت اين صفت بس كه از نيكوترين صفات پروردگار است.
امام صادق عليه السلام فرمودند:
مَنْ عَرَفَ اللّه َ خافَهُ ، وَ مَنْ خافَ اللّه َ حَثَّهُ الْخَوفُ مِنَ اللّه ِ عَلَى الْعَمَلِ بِطاعَتِهِ وَالاَْخْذِ بِتَأدیبِهِ ، فَبَشِّرِ الْمُطیعینَ المُتَأَدِّبینَ بِاَدَبِ اللّه ِ وَ الاْآخِذینَ عَنِ اللّه ِ اَنَّهُ حَقٌّ عَلَى اللّه ِ اَنْ یُنْجیَهُ مِنْ مُضِلاّتِ الْفِتَنِ؛
آن که خدا را شناخت ، از او ترسید و آن کس که از خدا ترسید ، ترس از خدا او را به عمل به فرمان او و در پیش گرفتن ادبش واداشت . پس فرمان بردارانِ ادب شده به ادب خدا و اطاعت کنندگان دستورهاى او را بشارت ده که بر خداست که آنها را از فتنه هاى گمراه کننده برهاند.
بحار الأنوار، ج 67، ص 400، ح 73