رابطه حیا با دینداری
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
خدمت به خلق؛
حدیثی که برای اداریها خوب است
یک حدیث عالی که خودم در کتاب آقای صافی اصفهانی دیدم، در آنجا نوشته بود که این حدیث هم در مستدرک الوسائل حسین نوری طبرسی است، هم در بحارالانوار ذکر شده است. این حدیث برای اداریها خوب است اداریها باید کار کنند. اگر کار نکردند این حقوقشان اشکال دارد چون حقوق مال بیتالمال است و مردم راضی نیستند. چون شخص معینی به شما حقوق نمیدهد. از همین منافع نفت و صادرات غیر نفتی و چه و چه و درآمد بیتالمال است. پس اگر یک اداری نشست پشت میز و با تلفن فقط برای خودش حرف زد، یک کاری برای ملت نکرد حقوقش اشکال دارد.
ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ (ﺹ) : ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻬﺎﺭﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭼﻬﺎﺭ ﭼﯿﺰ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ : 1.ﺑﺮﮐﺖ ﻋﻠﻢ ﺭﺍ دﺭ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩ 2.ﺑﻘﺎﯼ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﻌﻈﯿﻢ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﯽ ﭼﻮﻥ ﭼﺮﺍﯼ ﺩﺳﺘﻮﺭﺍﺗﺶ 3.ﻟﺬﺕ ﻭ ﺑﺮﮐﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﯿﮑﯽ ﺑﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ 4.ﻭ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﺍﺯ ﺟﻬﻨﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﺯﺍﺭ ﻧﺪﺍﺩﻥ ﻣﺮﺩﻡ.
مهدی موعود علیه السلام از دیدگاه وسیعتر:
در عصر اخير دوشادوش پيشرفت همه جانبه اى كه در تمام مسائل عملى نصيب بشريت شده ، اين ايده و عقيده نيز از مرز اديان و مذاهب قدم فراتر نهاده و به عنوان يكى از مهمترى مسائل حياتى مورد بحث و بررسى قرار گرفته است .
انديشمندان بزرگ براى از بين بردن جنگها و خصومتها و بر طرف ساختن بحرانهاى منطقه اى و بالاخره جلوگيرى از جنگها و كشمكشهايى كه احتمالا به جنگ جهانى سوم خواهد انجاميد، تنها راهى كه پيدا كرده اند اين است كه بايد فكر پوسيده ((نژاد برتر)) را از مغزها بيرون ريخت ، ((جهان وطنى )) را جايگزين تبليغات ناسيوناليستى قرار داده ، مرزهاى جغرافيايى را در هم ريخته ، شالوده حكومت واحد جهانى را استوار ساخت . اينك عين گفته دو تن از انديشمندان مشهور جهان را در زير مى آوريم :
1-انيشتين :
يا بايد حكومت جهانى با كنترل بن المللى انرژى تشكيل شود، و يا حكوتهاى ملى جداگانه فعلى همچنان باقى بماند و منجر به انهدام بشرى گرد.(321)
2 - برتراندراسل :
چون هم اكنون خرابى جنگ بيش از قرون گذشته است ، يا بايد حكومت جهانى را بپذيريم و يا به عهد بربريت برگرديم و به نابودى نژاد انسانى راضى شويم )).(322)
يك دانشمند فرانسوى به نام : ((نوستر آداموس )) (متولد 1503 م . و متوفاى 1566 م .) پيشگوييهاى فراوانى در مورد حوادث آينده جهان به صورت رمز و اشاره گفته و بيشتر آنها به صورت دقيقى مطابق پيشگويى او تحقق يافته است .
پيشگوييهاى نوستر آداموس براى نخستين بار به سال 1555 م . منتشر شد.
اين پيشگوييها در طول چهار قرن از طرف دهها دانشمند تجزيه و تحليل شده است .
يكى از پيشگوييها تحقق نيافته او مربوط به يك مصلح جهانى است كه به تصور او پيش از سال 2000 ميلادى از آسمان نازل خواهد شد(323) و اينك متن پيشگويى :
((در سال هزار و نهصد و نود و نه و هفت ماه از آسمان ، يك پادشاه وحشتناكى نزول مى كند. پادشاه انگولم را دو مرتبه زنده مى كند، كمى بعد يا قبل از ظهور مشترى ، سعادت را همراه مى آورد)).
((هيچ زمانى مثل آن روز نخواهد آمد، از مركز آسيا قانون جديدى از ريشه عيسى و هرمس مصرى به داخل اورپا نفوذ خواهد كرد و سپس در تمام شرق سايه خواهد انداخت )).(324)
اين دو فراز كه قطعات 72 و 75 سانتورى دهم پيشگوييهاى اوست به صراحت از آمدن يك مصلح جهانى خبر مى دهد.
جالب توجه است كه تعبير: ((از آسمان .. نزول مى كند)) را در بر دارد و در قطعات بعدى از: قدرت فوق العاده او، حكومت قانون بر سر تا سر جهان ، سرور و شادى همگان ، پيوند ناگسستنى پيروان ، تغيير يافتن چهره جهان ، نفوذ عميق او در ميان دوستان و پراكنده شدن مخالفان سخن گفته است . اين فرازها از يك دانشمند فرانسوى بسيار جالب و اعجاب انگيز است .
م . ب . ادوارد، يكى از مفسران پيشگوييهاى نوستر آداموس در شرح دو فراز بالا مى نويسد:
((از اين دو قطعه به طور وضوح مستفاد مى شود كه پادشاه يا فرمانرواى بسيار مقتدرى براى پايان دادن اين همه بدبختى ها كه به دست بشر فراهم شده ، از آسمان نزول خوهد كرد و مخصوصا تاكيد مى كند كه اين فرمانروا حامل پيام آسمانى است كه مردم انتظار آن را دارند و سايه سعادت او مخصوصا بر سر پادشاهان مشرق افكنده خواهد شد)).(325)
ديگر مفسر اين پيشگوييها: بانو ((اريكا چاتهام )) در تفسير قطعه 75 مى نويسد:
در دوره هرمس HERMES، هرمس در برابر مركورى = تير ((27)) و ژوپيتر ((228)) = پدر آسمانى = زئوس قرار مى گيرد كه برابر با خيزش اسلام در جهان است ))(326).
اين مفسر انگليس پس از آن كه تصريح مى كند كه اين فرمانروا از آسيا بر خواهد خاست ، مى نويسد:
((البته آينده نشان خواهد داد كه او چه كسى است ؟)).(327)
اكنون بايد ديد كدام مصلحى خواهد توانست مرزهاى جغرافيايى را در هم كوبيده شالوده حكومت واحد جهانى را بر اساس عدالت و آزادى پى ريزى كند؟ و آن مهدى موعود و مصلح جهانى كه ضرورت ظهور آن را علم و دين خبر مى دهد و ميليونها انسان در انتظار وى دقيقه شمارى مى كنند، كيست ؟
پاسخ اين سؤ ال را، تنها از كسانى كه با منبع وحى و جهان ماوراء طبيعت ارتباط نزديك دارند، بايد شنيد.
امام صادق عليه السّلام فرمودند:
اذا ادرکتَ هذا الزمان فادع بهذا الدعاء:
اَللّهُمَّ عَرِّفْنی نفسَک فانّک اِنْ لَم تُعَرِّفْنی نَفسَکَ لَمْ أعرفْ نبیّک. اَللّهم عَرِّفْنی رَسُولَکْ فانّک اِنْ لَم تُعَرِّفْنی رَسُولَکْ لَمْ أعرفْ حُجَّتَک. اللهم عَرِّفْنی حُجَّتَک فانّک اِنْ لَم تُعَرِّفْنی حُجَّتَک ضَلَلْتُ عَنْ دینی.
هر گاه زمان غیبت را درک کردی پس این دعا را بخوان:
خداوندا شناخت خودت را به من عطا کن، چرا که اگر تو خود را به من نشناسانی، نبیّت را نخواهم شناخت، خداوندا رسولت را به من بشناسان، چرا که اگر شناخت رسولت را به من عطا نکنی، حجت تو (امام زمان) را نخواهم شناخت، خداوندا حجتت را به من بشناسان، چرا که اگر او را به من نشناسانی از دینم گمراه می شوم.
الکافي، ج 1، ص 337
تحكيم و اقتدار خانواده؛ خود عاملي است كه از فلسفه ي حجاب ناشي مي شود. در جامعه اي كه زنان آن بدون حجاب در برابر ديدگان نامحرم و غير خودي ظاهر مي شوند، ديگر نبايد انتظار داشت كه خانواده هايي با اقتدار و متين در آن جامعه شكل گيرد.
وقتي زني بدون حجاب ظاهر شد، ديگر قداست خانواده معنايي ندارد، چرا كه بينندگان يك زن بي حجاب تنها خانم ها نيستند، بلكه اين فيلم شوم و ويرانگر بينندگان ديگري هم دارد و آن مردان هستند كه بعضاً مجردند و هنوز ازدواج نكرده اند. وقتي اين مردان به راحتي مي توانند بيننده ي چنين فيلمي باشند كه بازيگر اصلي آن يك زن بي حجاب است و وقتي كه مي شود به راحتي از چنين زناني كام دل گرفت و تا زماني كه زنان هرزه و نيمه عرياني در اجتماع يافت مي شوند كه كالا را به قيمت بسيار ناچيز در اختيار مشتريان آلوده ي خود قرار مي دهند؛ نمي توان انتظار داشت كه افراد خانواده هايي كه اصول اخلاقي را رعايت مي كنند از اين بلا به دور بمانند. و چه دردناك است اگر با خودنمايي و ناز و كرشمه زهرآگين اين گونه افراد، جوانان پاك ما هم يك لحظه در دل قصد گناه كنند.
بنابراين يك فرد بي حجاب مسؤول بر باد رفتن قداست و استواري خانواده هاست. اگر بگوييم جوانان ما فقط به دليل مشكلات شغلي و اقتصادي ازدواج نمي كنند حق مطلب را به درستي ادا نكرده ايم، چون با استناد به گفته هاي فوق، بي حجابي و هرزگي زنان، خود تيشه اي است كه به ريشه درخت خانواده مي خورد و از طرفي مانع از آن مي شود كه نهال يك خانواده ي ديد با دستان جوانان سالم ما در گلستان اجتماع كاسته شود.