رابطه حیا با دینداری
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
بسم الله الرحمن الرحیم
پنج نفری که شیطان را بیچاره کردند
امام_صادق(علیه السلام) فرمود: شیطان گفته است؛ پنج نفر مرا بیچاره ساخته اند و سایر مردم در قدرت و اختیار من هستند.
کسی که از روی نیت صادق و درست به خدا پناه ببرد و در تمام کارها توکل به او کند.
کسی که در شبانه روز بسیار تسبیح خدا گوید.
کسی که هرچه برای خویشتن می پسندد برای برادر مؤمن خود نیز بپسندد.
کسی که به هنگام رسیدن مصیبت به او، ناله و فریاد نزند.
کسی که به آنچه خدا قسمت او کرده راضی باشد و برای رزق و روزیش غم و غصه نخورد.
بحار الانوار، ج63، ص248
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله؛
سركشى آفت شجاعت است، تفاخر آفت شرافت است، منت آفت سماحت است، خود پسندى آفت جمال است، دروغ آفت سخن است فراموشى آفت دانش است، سفاهت آفت بردبارى است، اسراف آفت بخشش است، هوس آفت دين است.
نهج الفصاحه
آیة اللّه سیّد ابوالحسن اصفهانی از مراجع بزرگ و وارسته ای است که هم به محضر مبارک امام عصر (ع) نائل آمده و هم به افتخار دریافت نامه و توقیع از سوی آن حضرت، مفتخر شده است.
شیخ محمود حلبی می گوید: «من در عصر آن بزرگوار از کسانی بودم که گاه اشکال و ایراد به سبک معظّم له در رهبری معنوی و مذهبی جهان تشیّع داشتم و این ایراد تا هنگام تشّرف به عتبات عالیات و دیدار خصوصی با آن مرحوم ادامه داشت.
به همین جهت هم، آنجا وقتی به محضرش رفتم اشکالات خود و دیگران را گفتم و آن بزرگوار با کمال سعه صدر و گشادگی چهره، جواب همه اشکال و ایرادهای مرا داد و سر انجام فرمود: «من دستور دارم که اینگونه عمل کنم.»
گفتم: «از کجا و چه کسی دستور دارید؟»
فرمود: «از چه کسی می خواهید دستور داشته باشم؟»
گفتم: «یعنی از امام عصر (ع).»
فرمود: «آری.» و برخاست درب صندوق خود را گشود و پاکتی را از آنجا برگرفت و به دست داد.
من به مجّرد این که پاکت را گرفتم مضطرب و منقلب شدم با حالتی وصف ناپذیر کاغذ را از پاکت در آوردم و آن را خواندم که از جمله این عبارت در آن نوشته شده بود:
بسم اللّه الرحمن الرحیم
یا سیّد ابوالحسن ارخص نفسک و اجلس فی دهلیز بیتک و لا ترخ سترک (و اعن اواغث شیعتنا و موالینا) نحن ننصرک انشاءاللّه. «المهدی»
(یعنی: بنام خداوند بخشاینده مهربان. ای سیّد ابو الحسن! خود را ارزان کن و در اختیار همگان قرار بده و در بیرونی منزلت بنشین و درب را به روی کسی نبند و پرده بین خود و مردم قرار مده و بداد و کمک پیروان و دوستان ما برس که ما ترا یاری می کنیم انشاء اللّه.)
پرسیدم: «این توقیع شریف را به وسیله چه کسی دریافت داشته اید؟»
فرمود: «به وسیله مردی عابد و پارسا و با تقوا به نام شیخ محمّد کوفی که از هر جهت مورد وثوق و اطمینان است.»
اجازه گرفتم تا از آن نسخه ای بردارم مشروط بر اینکه تا سیّد در قید حیات است ابراز نکنم.»
(- کرامات صالحین)
از امام حسن علیهالسلام سخنان پندآموز بسیاری در کتب نقل شده است که به برخی از آنها اشاره میشود:
قال علیهالسلام:
لا أدب لمن لا عقل له، و لا مروة لمن لا همة له، و لا حیاء لمن لا دین له، و رأس العقل
[صفحه 274]
معاشرة الناس بالجمیل و بالعقل تدرک الداران جمیعا، و من حرم من العقل حرمهما جمیعا [375].
امام حسن علیهالسلام فرمود:
(آن کس که عقل ندارد، ادب ندارد و آن کس که همت ندارد، مردانگی ندارد و آن کس که دین ندارد، حیا ندارد. رفتار خوب با مردم، اصل دانایی است و به وسیلهی عقل، هر دو جهان با هم به دست میآیند و هر کس که از عقل محروم باشد از هر دوی آنها محروم خواهد بود.)
و در حدیث دیگری آمده است:
قال علیهالسلام:
حسن السؤال نصف العلم، و مداراة الناس نصف العقل و القصد فی المعیشة نصف المؤونة [376].
امام حسن علیهالسلام فرمود:
(نیک پرسیدن، نیمی از دانایی است و خوش رفتاری با مردم نیمی از عقل است و میانهروی در معاش نیمی از هزینه است.)
و در حدیث دیگری آمده است:
قال علیهالسلام:
ان أشد الناس حسرة یوم القیامة رجلان: رجل نظر الی ماله فی میزان غیره سعد به و شقی هو به، و رجل نظر الی علمه فی میزان غیره سعد به و شقی هو به [377].
امام حسن علیهالسلام فرمود:
[صفحه 275]
(افسوس خورنده ترین مردم در روز قیامت دو نفرند: یکی آن کسی که مال خود در ترازوی دیگری ببیند که او با آن رستگار شده و خود آن شخص با داشتن آن «همه مال، اکنون در قیامت» بدبخت است. و آن کس که دانش خویش را در ترازوی دیگری بنگرد که وی بدان سعادتمند شده و خود آن شخص که در اختیار دیگران قرار داد، اکنون خودش «در قیامت» بدبخت است.)
نهضتها در برخى از عوامل مشترک بوده و در برخى اصول و عوامل تفاوت دارند.
قیام امام حسین به رغم این که یک حادثه تاریخى است، اما از برخى مؤلفهها و ویژگىها برخوردار است که آن را از سایر نهضتها متمایز کرده و آن را جاودانه و مقدس گردانیده است.
مهمترین آن عناصر و مؤلفه ها را در موارد ذیل می توان جستجو کرد:
1 - خدا محورى و اخلاص:
انجام فعالیتها بر اساس اخلاص و جلب رضایت خدا مهمترین عامل قداست و بقا است. پیوند عمل با مقدس ترین و جاودانه ترین حقیقت که حقیقت وجود الهی است ، عمل را ماندگار و جاودانه میسازد. خدا فرمود:«ما عندکم ینفد و ما عند الله باق؛(1) آنچه نزد شما است از بین میرود و آنچه نزد خدا است ، باقی می ماند.» امام حسین حرکت و قیام خود را برای خدا و رضای او به انجام رسانید و با خداوند پیوند برقرار کرد ؛ پس او و قیام و حماسه اش ، مقدس و جاودان است .
هنگامی که عمل رنگ خدایی یافت ، جاودانه ترین رنگها را خواهد داشت و از بین رفتنی نیست.
بیتردید یکى از ویژگىهای مهم قیام امام حسین(ع) در خدا محورى ، معنویت و اخلاص ظهور یافته است. امام براى خدا و بر اساس انجام تکلیف الهى قیام نمود و به صراحت و با کمال اخلاص به خدا عرض نمود : «الهی رضا برضائک و تسلیماً لأمرک لامعبود سواک؛(2) خدایا راضیم به رضایت . تسلیم فرمان توام و هیچ معبودی جز تو نیست». امام در وصیتنامه سیاسى - الهى و خطبههای خویش شائبه هر گونه قدرت گرایى و دنیا پرستى را نفى نمود. (3) در آخرین لحظات زندگى، به خدا عرض کرد:
«مالی سواک ولا معبود غیرک یا غیاث من لاغیاث له … ؛خدایا! جز تو کسی را ندارم و غیر تو معبودی نیست، تو یاور کسانی هستی که یاری ندارند».(4)
2 - آزادى خواهى و عزتمندى:
آزادگی زیباترین واژهاى است که همگان، حتى ستمگران آن را دوست دارند. عزتمندى ریشه در آزادى خواهى دارد. یکى از علل مهم حرمت و قداست قیام امام، آزادى خواهى است. همه جهانیان آزادى را دوست داشته و آن را ارمغانى بزرگ مىدانند که طلایه دار و پرچمدار آن امام حسین (ع) رهبر آزادگان است که به منظور ستم ستیزى و حاکمیت حق و عدالت قیام نمود. از این رو محبوب جهانیان بوده و انقلاب او مقدسترین انقلابها است. امام در یک جنگ نابرابر اثبات نمود که مرگ در راه خدا و رهایی از بندگی ستمگران ، افتخار است (5) و مرگ عزتمند بهتر از زندگى ننگین است.
الموت اولى من رکوب العار و العار اولى من دخول النار (6)
3 - پاسدارى از دین تا ایثار جان:
دین وارزشهاى آن میان مسلمانان جایگاه بس مهم دارد؛ از این رو هر فعالیتى به منظور حفظ دین و ارزشهاى آن صورت گیرد، مقدسترین عمل بوده و همیشه قداست خواهد داشت. بى تردید یکى از اهداف قیام امام حسین (ع) حفظ دین و سنت پیامبر اسلام(ص) است.(7) دین ستیزى امویان و دیگر حاکمان جابر به اوج خود رسیده بود، تا آن جا که یزید شعار کفر سر مىداد (8) و به اعمال خلاف دین عمل میکرد. دین در معرض تحریف و نابودی قرار میگرفته، مسلمانان از معارف دین فاصله گرفته بودند. در چنین فضایى امام حسین (ع) مرگ در راه دین را زینت خواند.(9) جاودانگی او در آن است که در این راه و هدف مقدس ، گرانبها ترین دارایی خود (جان ) را نثار کرد و از جان فرزندان عزیز و برادر و… نیز مایه گذاشت و به اسارت اهل بیت که بسیار سخت بود رضایت داد.
4- بصیرت و روشن بینی:
یکی از ویژگی های فکری و عملی در نهضت عاشورا بصیرت و بینش امام(ع) و یارانش بود. این موضوع راه و عمل آنان را بسیار بزرگ و برجسته و جاودانه نمود. آنان به خوبی می دانستند که در یک جنگ نابرابر شرکت کردند و هیچ احتمال پیروزی ظاهری در آن نمی رفت ؛ از این رو یاران امام با رشد فرهنگی و با شناخت عمیق از امام و حجت خدا، نیز شناخت دشمنان دین و معرفت به حق و باطل به امام حسین(ع) پیوستند. جهاد و قیام آنان مکتبی و عقیدتی بود و بر اساس انجام تکلیف الهی به دور از هر گونه تعصبات قومی و جاهلی صورت گرفت. در حالی که عموم مسلمانان در غفلت و بیخبری بودند، حتی کسانی که سالها در کنار علی جنگیده بودند، امروز در صف دشمن بودند! انقلاب حسین و یارانش همانند انفجار نور در تاریکی بود و چنین نوری هم مقدس است و هم جاودانه. امام سجاد(ع) یکی از ویژگی های عموی خود حضرت عباس (ع) را بصیرت و آگاهی او معرفی میکند: «کان عمّنا العباس بن علیّ نافذ البصیره صلب الایمان».(10)
نافع بن هلال شب عاشوار پس از سخنان امام حسین(ع) برخاست و ضمن اعلام وفاداری گفت: «فانّا علی نیّاتنا و بصائرنا؛(11) همان انگیزه ها و بصیرت ها را داریم و از دست نداده ایم».