رابطه حیا با دینداری
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
انواع نگاه های حرام
نگاه به چهره آرایش کرده زن. نگاه به زیور آلات زن. نگاه به عکس بی حجاب زن آشنا. نگاه با ریبه (ترس افتادن به حرام). نگاه به بدن مرد نامحرم (به جز صورت و دستها)، البته در این مسئله بین مراجع اختلاف نظر وجود دارد. نگاه به تمام بدن زن نامحرم (به جز صورت و دستها تا مچ). نگاه هوس آلود (هرچند به صورت و دستها و یا به بدن هم جنس).[5]
بد حجابی و بی حجابی زنان علاوه بر این که خود یک گناه است، زمینه گناه دیگران را نیز فراهم میکند، اما این نکته دلیل نمیشود که مردان نامحرم مجاز باشند به آنها نگاههای هوس آلود و شهوانی داشته باشند.! بلکه هر انسان بالغ و عاقلی خود پاسخ گوی اعمال خود میباشد؛ چرا که انسان دارای اختیار است و میتواند با وجود مهیا بودن زمینههای گناه خود را کنترل کرده و مرتکب گناه نشود. چنان که بسیاری از افراد مؤمن به ویژه جوانان مؤمن در روز با موارد زیادی از این صحنهها مواجه میشوند، ولی از آنها چشم برداشته و مرتکب گناه نمیشوند.
امام علی (ع) میفرمایند:«هر کس چشم خویش را آزاد گذارد، همیشه اعصابش ناراحت است».[10]
امام صادق (ع) می فرمایند :نگاه پیاپی [به نامحرم]، بذر شهوت را در دل میافشاند و همین امر برای هلاکت بینندهاش کافی است».[12]
(5) رساله دانشجویی، احکام نگاه، صد و نود و هفت
(10) ثقة الاسلام کلینی، کافی، ج 8، ص 23، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365 ش.
[12] . شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 18، ح 4970، انتشارات جامعه مدرسین قم، 1413 ق.
اگر در دنیای واقعی تا به حال با هیچ نامحرمی همکلام نشدهایم ، چت با نامحرم در اینترنت برای شخص خودمان یک نوع هنجارشکنی به حساب میآید.
اگر در زندگی دوست نداریم کسی عکس هر چند با حجابمان را نداشته باشد، با گذاشتن تصویرمان در پروفایل، برخلاف عرف خودمان عمل کردهایم و این عمل ممکن است به لغزشهای عملی منجر شود.
درست است که کلا در اینترنت رفتارها بازتر شدهاست؛
اما بد نیست هر از گاهی رفتارهای مجازیمان را با برخوردهایمان در دنیای حقیقی محک بزنیم و ببینیم چقدر غرق این مجازی صفر و یک شدهایم؟
چقدر بر ارزشهایی که به آنها معتقدیم پافشاری میکنیم و چقدر تابع شرایط محیطی هستیم؟
آیا آنچه به دست میآوریم ارزشمندتر است یا آنچه از دست میدهیم؟
هیچ وقت به خودمون خیلی مطمئن نباشیم که: ما؟ اصلا! ابدا…!! امکان نداره!
اگر بپذیریم که در زمانه کنونی، مهمترین سلاح در مقابل تهدیدات گوناگون به ویزه تهدیدات نرم، مطالعه و کتابخوانی است، مطمئنا همه هم و وغم خود را بر رواج این سنت مهجور خواهیم نهاد که در میان همه امکانات و رفاه امروز آدمی، گم شده و مغفول مانده است. چنین امری، نیازمند درک ضرورت تامین کتاب در شرایطی است که انسان مدرن با انبوهی از اطلاعات رو به رو شده است که نه تنها از منبع مطمئنی سرچشمه نمی گیرد بلکه توان شناخت صحت و سقم آنها را نیز ندارد.
اگر در دهه های گذشته، نیازمند وقف و اجرای صدقات در زمینه دفاع و سازندگی بوده ایم، امروز نیازمند قدم هایی ویژه در زمینه فرهنگ هستیم. در این میان کتاب سنت حسنه ای است که اگر مبناها و زیرساخت های فرهنگی آن به درستی بنا شود، زمینه های حضور آن در جامعه و در برنامه های زندگی روزمره اشخاص فراهم خواهد گردید.
ایده:
در داخل مسجد، صندوقی(شبیه به صندوق صدقه، اما نه عین آن) با عنوان"صندوق صدقه کتاب” تعبیه شود. و روی آن درج شود که صدقات شما در این صندوق، صرف مخارج تولید، توزیع و ترویج کتاب در جامعه میشود.
شیخ بهایی رحمة الله علیه می گوید ، روز ها به پنج قسمت تقسیم می شوند:
1. روز مفقود و گمشده
2. روز مشهود و حاضر
3. روز مورود و آینده
4. روز موعود و وعد داده شده
5. روز ممدود و ادامه دار
منظور از مفقود و گمشده، دیروز تو بودکه با زیاده روی، آن را از دست دادی.
منظور از روز مشهود و الآن و حاضر همان است که الآن در آن زندگی می کنی که فرصتی برای ذخیره کردن توشه برای آخرت است.
منظور از روز مورود و آینده، فردای تو می باشد که نمی دانی آیا از روز های تو حساب می شود یا خیر؟
منظور از روز موعود و وعده داده شده آخرین روز های عمر تو می باشد که سعی کن همیشه آن را در مقابل خود داشته باشی و فراموشش نکنی.
منظور از روز ممدود و ادامه دار، آخرت تو می باشد که وقتی آمد، همیشه ماندگار است، پس درباره این روز، تمام تلاش خود را به کار ببر، زیرا در آن روز یا به نعمت و یا به عذاب همیشگی می رسی.
[ کشکول شیخ بهایی، صفحه 227و226 ]
علامه طباطبایی همواره می گفتند : بنده خدا بایستی حق شناس باشد ، اگر آدمی حق مردم را نتواند ادا کند حق خدا را هم نمی تواند ادا کند .
ملّا محسن فیض کاشانی، آن عارف بالله، صاحب کتاب کلمات مکنونه و کتب عرفانی و اخلاقی و علمی دیگر، در عالم رؤیا یا مکاشفه، شیخ الطائفه، شیخ طوسی را می بیند، به شیخ طوسی عرضه می دارد که آقا! آن جا چه خبر است؟
شیخ طوسی می فرماید: آن جا چه خبر است؟ این جا خبری نیست، خبرها آن جاست،
ملّا محسن فیض کاشانی تعجّب می کند و می گوید من عرض کردم: آقا! خبر آن طرف است، این طرف که خبری نیست،
شیخ طوسی می گوید: خیر، اتّفاقاً بر عکس متوجّه شدید، خبر آن جاست و این طرف، خبری نیست، هر چه این طرف هست از آن جا آمده است.
فقط به تو بگویم: ای محسن! بدان، هر چه هست در دنیاست و من امروز مغموم هستم و افسوس می خورم که می توانستم کار بیشتری انجام بدهم و انجام ندادم، تعبیر عجیبی دارد، می فرماید: اگر می دانستید که این جا، فقط یک ذکر صلوات بر محمّد و آل محمّد(ص) چقدر ارزش دارد، آن وقت می فهمیدید، چرا در ماه مبارک رمضان، اوّلین دعا، این است «اَللّهُمَّ اَدْخِلْ عَلی اَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُور».
درس اخلاق استاد قرهی
علامه طباطبایی : در امور دنیوی رضای خدا را مراعات کنیم تا نفع آخرت را نصیب خود کنیم .