رابطه حیا با دینداری
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
حضرت آيت الله مجتهدی تهرانی:
من علمای بسياری را درک كردم ،
از امام خمينی گرفته تا آيت الله بروجردی و آيت الله شاه آبادی و آيت الله حایری و …
و اگر بخواهم در يک كلام نصيحت تمام بزرگان را بگويم
می گويم :
اگر دنيا و آخرت می خواهيد ، اگر رزق و روزی می خواهيد و در يک كلام اگر همه چيز می خواهيد ،
نماز اول وقت بخوانيد.
کلام رهبری
جلوی بچه ها قرآن بخوانید!
جلوی بچهها دعابخوانید!
مقابل چشم بچه ها از خدای متعال بخواهید!
دعا کردن و حرف زدنِ با خدا را عملاً یاد بدهید!
جلوی بچه ها دروغ نگویید!
غیبت نکنید!
اظهار ذلتّ در پیش غیر خدا نکنید!
طمع به مال را نشان ندهید!
اگر اینطور شد، فرزند ما هم اینطوری بار می آید…
زن مسلمان آن زنی است که:
هم دین خود را
هم حجاب خود را
هم زنانگی خود را
هم ظرافت ها و رقت ها و لطافت های خود را حفظ میکند
هم از حق خود دفاع میکند،
هم در میدان معنویت و علم و تحقیق و تقرب به خدا پیشروی میکند
وشخصیت های برجسته ای را نشان میدهد
و هم در میدان سیاسی حضور دارد.
این میشود الگویی برای زنان.
مقام معظم رهبری(حفظه الله)
لقمان حکیم به فرزندش می فرماید :
فرزندم بوسیله کسب حلال بر فقر فائق شو
که هرکس مبتلا به فقر شود هم در دینش خدشه ایجاد میشود و هم عقلش ضعیف میشود و هم مروتش بر باد میرود و بالاتر اینکه پیش مردم خوار و خفیف می گردد.
اهمیت این موضوع تا به این حد است که در قرآن کریم خداوند میفرماید که آنگاه که نماز پایان یافت در پی کسب حلال روی زمین پراکنده شوید و از فضل و کرم خداوند روزی بطلبید.(سوره جمعه) یعنی از تو حرکت و از خدا برکت.
معنی فقر فقط معنای مادی نیست
چه آنهایی که ثروتمند هستند ولی از روزی های معنوی فقیرند …. فافهم
اگر از کرامات ایشان میگفتی به شدت عصبانی میشدند و میگفتند من گدا هستم
پسر ایشان عنوان کرد : یک موضوعی که به شدت ایشان را عصبانی میکرد این بود که بگویید من فلان کرامت را از شما دیدهام این حرف باعث ناراحتی و عصبانیت ایشان میشد طوری که با ناراحتی میگفتند من چه کارهام؟ من کارهای نیستم من گدا هستم؛در صورتی که فرد میدانست این از کرامات آقا بوده است.
علی بهجت با بیان خاطرهای گفت : یک بار فردی به نزد آقا آمد و گفت به تازگی نورسیدهای دارم آقا گفتند نامش را زینب بگذار من گفتم آقا از کجا میدانید دختر است پس شما میدانید که فرزند ایشان دختر است آقا حرف را عوض میکردند و میگفتند من مگر گفتم دختر است؛در حقیقت ایشان هرگز دوست نداشتند کسی ایشان را بشناسد.