رابطه حیا با دینداری
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
چرا میگن: «دروغگو کم حافظه هستش»؟
این یک دلیلِ علمی داره!…
یعنی دروغ چهطور میتونه تو سیستمِ مغزیِ انسان اختلالات ایجاد بُکنه؟
دلیلِ علمیِ کم حافظه بودنِ دروغگو:
تحقیقات ِ علمیِ جدید نشان داده که قسمتِ بالایی و جلوییِ مغز(پیشانی) مسئولِ دروغ گفتن است.
این قسمت از بدن در زبانِ عربی ’ناصیة‘ نامیده میشود؛ یعنی بالا و جلوی سر، یعنی همان جایی که مسئولِ دروغ گفتن در مغز است.
آزمایشاتِ متعددی ثابت کرده است که این قسمت از مغز اعمال، رهبری، هوشیاری و توجّه، انجامِ کارها و رفتار را انجام میدهد و مهمترین بخشِ مغز در انسان و حیوان است.
دروغ گفتن انرژیِ بسیار زیادی از مغز را مصرف میکُنَد و باعثِ آسیب دیدنِ این قسمت از مغز کهگ مرکزِ اصلیِ هوشیاری و تصمیمگیری است می.شود و به خاطرِ آسیب دیدنِ این قسمت از مغز، کم حافظی اتفاق میافتد.
به همین خاطر گفته میشود: «دروغگو کم حافظه است.».
???? تـعـجـیـل در فـرجِ قـطـبِ عـالَـم امـکـان حـضـرت صـاحـب الـزمـان (عـج)
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
رجبعلی خیاط می گوید: «در ایّام جوانی دختری رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته مَنْ شد و سرانجام در خانه ای خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم: «رجبعلی! خدا می تواند تو را خیلی امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام آماده و لذّت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن. سپس به خداوند عرضه داشتم: «خدایا! من این گناه را برای تو ترک می کنم، تو هم مرا برای خودت تربیت کن!»
آن گاه یوسف گونه پا به فرار می گذارد و نتیجه این ترک گناه، باز شدن دیده برزخی او می شود؛ به گونه ای که آنچه را که دیگران نمی دیدند و نمی شنیدند، می بیند و می شنود و برخی اسرار برای او کشف می شود
کیمیای محبت، محمدی ری شهری، دار الحدیث، چاپ سوم، ص79
بعضی از خانمهای جامعه ی ما با خود فکر می کنند تنها با یک پوشیه زدن حجابشان کامل می شود و بس، یعنی هم اینکه محرم و نا محرمی چهره ی آنها را نبینند و نشناسند برایشان در حفظ حجاب کفایت می کند، این در حالی است، نوع پوششی که زیر چادر خود دارند اصلاً شایسته ی یک زن محجبه نیست. چادر آنها با راه رفتن باز شده و باعث جلب نظر دیگران به پوشش زیر چادر می شود، پوششی رنگی، گاهی تنگ و کلاً غیر برآزنده. شاید اینها فکر می کنند زیبایی های یک زن در چهره او خلاصه می شود و بس و پنهان داشتن این زیبایی از نگاه دیگران مصونیتی برای آنها ایجاد می کند که این مصونیت نیاز های دینی آنها را بر طرف می کند.
اما هم شما و هم نویسنده خوب می دانیم که نه تنها حجاب کامل داشتن یک زن به پوشیه نیست که هیچ به چادر داشتن تنها هم نیست، آنچه که حجاب کامل و واقعی را برای یک زن با خود به همراه دارد نوع پوشش پس زمینه ای چادر یک زن می باشد که اگر آن پوشش همخوانی با چادر و حجاب ظاهری خانم ما نداشته باشد و با کنار رفتن لحظه ای و حتی غیر عامدانه بی حجابی را برای خانم ما به بار بیاورد در حقیقیت این خانم ما هم در لیست بی حجاب ها قرار گرفته است چون آنچه را تلاش کرده با پوشیدن چادر و زدن پوشیه از نگاه نامحرم پنهان دارد به طرز ناشایسته ای در معرض نگاه نامحرم قرار گرفته و آنچه نباید اتفاق بیافتدد افتاده.
امام باقر عليه السلام فرمودند:
کانَ أَبى عَلىُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام یَقُولُ: اَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فیهِ کَمُلَ اِیمانُهُ، و مُحِّصَتْ عَنْهُ ذُنُوبُهُ، وَ لَقِىَ رَبَّهُ وَ هُوَ عَنْهُ راضٍ: مَنْ وَفى لِلّهِ بِما جَعَلَ عَلى نَفْسِهِ لِلنّاسِ، وَ صَدَقَ لِسانُهُ مَعَ النّاسِ، وَاسْتَحْیى مِنْ کُلِّ قَبیحٍ عِنْدَاللّهِ وَ عِنْدَ النّاسِ، وَ حَسُنَ خُلْقُهُ مَعَ أَهْلِهِ.
پدرم امام على بن الحسین علیهماالسلام مى فرمودند: هرکس داراى چهار ویژگى باشد، ایمانش کامل است، و گناهانش از او خواهد ریخت و پروردگارش را در حالى که از او خوشنود است ملاقات خواهد کرد:
1 ـ کسى که حق مردم را به خاطر خدا ادا کند
2 ـ با مردم راست سخن گوید
3 ـ از زشتی ها پیشخدا و مردم حیا و پرهیزکند
4 ـ با خانوادهاش با اخلاق خوب برخورد کند.
امالى مفيد، ص 299
پنج مورد از نشانه هاي ظهور در بسياري از روايات كه از حدّ تواتر گذشته است؛ از جمله نشانه هاي حتمي ظهور برشمرده شده اند: خروج سيّد خراساني و يماني، نداي آسماني مبني بر حقّانيت حضرت مهدي(ع)، شهادت نفس زكيّه و فرو رفتن سپاهيان سفياني در منطقة بيداء (بيابان بين مدينه و مكّه).14 اين نشانه هاي پنج گانه را احاديث از علايم حتمي شمرده و هيچ گونه احتمال بدايي در مورد تحقّق آنها نداده اند وگرنه خلاف حتمي بودن آنها مي شد. اين نشانه ها شديداً با مسئلة ظهور ارتباط داشته و همگي مقارن ظهور رخ خواهند داد ان شاءالله. بزرگواراني چون مرحوم آيت الله خويي در پاسخ به نويسندة كتاب سفياني و علامات ظهور15، علّامه سيّد جعفر مرتضي عاملي، در كتاب خويش و شيخ طوسي، در غيبت خويش16 نسبت به اين موضوع تصريح و اذعان كرده اند كه: هر چند بنابر تغيير مصلحت ها با تغيير شروط اخباري كه به حوادث آينده مي پردازند، ممكن است دچار تغيير و تبديل شوند؛ جز آنكه روايت تصريح كرده باشد كه وقوع آن جريان حتمي است كه (با توجه به اعتماد ما به معصومين(ع)) ما هم يقين به حدوث آنها در آينده پيدا مي كنيم و قاطعانه مي گوييم در آينده چنين خواهد شد.17 اشكال اساسي كه به اين نظر گرفته مي شود؛ متكي به حديثي است كه نعماني در كتاب خويش آورده است كه: ابوهاشم داوود بن قاسم جعفري گفته است: نزد امام جواد(ع) بوديم و صحبت از حتمي بودن آمدن سفياني شد، از آن حضرت پرسيدم: آيا در مورد امور حتمي هم بداء رخ مي دهد؟ فرمودند: آري. گفتم: مي ترسم در مورد خود حضرت مهدي(ع) بداء رخ دهد. حضرت فرمودند: ظهور حضرت مهدي(ع) وعدة الهي است و خداوند خلف وعده نمي كند.18 علّامه مجلسي، هم در بحارالانوار پس از نقل اين حديث اين توضيح را اضافه كرده اند كه: شايد محتوم، معاني مختلفي داشته باشد كه با توجه به اختلاف در تعاريف ممكن است در مورد برخي از آنها بداء رخ بدهد. مضاف بر اينكه شايد منظور از بداء در مورد خصوصيات آن حادثة محتوم و حتمي باشد و نه اصل تحقّق آن، كه مثلاً پيش از زوال حكومت بني عباس سفياني جنبش هاي خويش را آغاز مي كند.19 اين فرضيه چندان قابل قبول نيست؛ زيرا در صورت پذيرفتن آن، چه فرقي بين حتمي و غير حتمي خواهد بود؟ مضاف بر اينكه روايت مورد بحث ما از حيث سند، ضعيف است.20 در ضمن نمي توان از آن همه حديث و روايتي كه به شدت بر حتمي بودن اين پنج نشانه و امتناع احتمال رخ دادن بداء در آنها تأكيد مي كنند، چشم پوشي كرد و به احاديث انگشت شماري از اين دسته تمسك نمود؛ چون ممكن است در شرايط خاصي (به فرض قوت و اعتبار سندي آنها) معصوم(ع) مجبور شده باشند از روي تقيه، چنين سخني بگويند. عبدالملك بن اعين گويد: به امام باقر(ع) در مورد حضرت مهدي(ع) گفتم: مي ترسم كه زود بيايند و سفياني نباشد. حضرت فرمودند: والله نه. سفياني از حتمياتي است كه حتماً خواهد آمد.21 امور يا موقوفه اند يا حتميه كه سفياني از دستة حتمياتي است كه حتماً خواهد بود.22 يا امام صادق(ع) فرمودند: از حتمياتي كه پيش از قيام حضرت مهدي(ع) خواهند بود اينهاست: شورش سفياني، فرو رفتن در بيداء، شهادت نفس زكيّه و منادي كه از آسمان ندا در دهد.23 حمران بن اعين از امام باقر(ع) راجع به آية: ثمّ قضي اجلاً و اجلٌ مسمّي عنده؛24 مي پرسد. حضرت مي فرمايند: دو اجل وجود دارد: محتوم و موقوف. - محتوم چيست؟ - جز آن نخواهد شد. - و موقوف؟ - مشيت الهي در رابطة آن جاري مي شود. - اميدوارم كه سفياني جزء موقوف ها باشد. - والله كه نه و از محتومات است.