رابطه حیا با دینداری
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
در محضر آیت الله بهجت
ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻣﺎ ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ
ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ،
ﺍﺳﻢ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ.
ﻋﻨﺎﻭﻳﻦ ﻣﺮﺩﻡ،
ﭘﺴﺖ ﻭ ﻣﻘﺎﻡ ﻣﺮﺩﻡ
و ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺁﻳﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ،
ﻭﺯﻳﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ
ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ
ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺍﺻﻼ ﻣﻼﮎ ﻧﻴﺴﺖ
ﺑﻠﮑﻪ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺯﻳﺮ ﺍﺳﺖ
ﺍﻭﻝ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ ﺁﻧﻬﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺷﺎﻥ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍﺿﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺑﻬﺸﺖ.
دوم ﺁﻧﻬﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍﺿﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻨﻔﻌﺖ ﺭﺳﺎﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻴﺰ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺑﻬﺸﺖ.
سوم ﺁﻧﻬﺎﻳﻲ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺍﺷﮏ ﺑﺮﺍﻱ امام حسین و ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍ ﺭﻳﺨﺘﻪ ﺍﻧﺪ و عمل صالح انجام دادند ﺁﻧﻬﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺑﻬﺸﺖ.
ﺳﭙﺲ ﻣﻼﺋﮑﻪ ﻣﻴ ﮕﻮﻳﻨﺪ :
ﺍﻱ ﺧﺪﺍﻱ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﭘﺲ ﺷﻬﺪﺍ ﻭ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ وایثارگران ﭼﻪ؟
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﻴﻔﺮﻣﺎﻳﻨﺪ
ﻣﻘﺎﻡ ﻭ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻧﻴﺴﺖ
ﻣﺎ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﮐﻨﻴﻢ،
ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﻴﻢ ﻭ ﺑﺒﻴﻨﻴﻢ ﮐﺠﺎ ﺧﻮﺷﺸﺎﻥ ﻣﻲ ﺁﻳﺪ ﻭ ﮐﺠﺎﻱ ﺑﻬﺸﺖ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺮﻭﻧﺪ؟
ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﮐﻨﻴﻢ ﻭ ﺭﺿﺎﻳﺘﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺟﻠﺐ ﮐﻨﻴﻢ.
در صحبت گروهی آشنایی با نکات زیر، لازم است:
1 ـ روانشناسی
آگاهی از روحیات افراد حلقه و کششها و گرایشها و زمینههای «اثرپذیری» و شیوههای «اثر گذاری»، از عوامل موفقیّت یک سرگروه است. روانشناسی آگاهیهای مفیدی در این زمینه میدهد.
2 ـ معلومات عمومی و اسلامی
هرچه دانش عمومی، ذخایر فکری و معلومات سرگروه در زمینههای مختلف، به ویژه در زمینهی موضوعات مورد بحث بیشتر باشد، سخنانش از غنا و محتوای بیشتری برخوردار خواهد بود و قدرت «جذب مخاطب» بیشتر خواهد شد و هرچه با معارف گستردهی دین آشناتر باشد، میدان سخن برای او بازتر است. سرگروه باید به بهترین وجه، توان بهرهگیری از آیات و احادیث را داشته باشد.
3 ـ ادبیّات
از آن جا که در جلسات گروهی، استفاده از کلمه، کلام و جملهبندی لازم است، سرگروه هر چه بر ادبیات تسلّط بیشتری داشته باشد، سخنان او صحیحتر و استفاده از تعبیرات، بیغلطتر خواهد بود. آگاهی از اشعار، ضربالمثلها و تمثیلات نیز در همین مقوله است.
4 ـ تاریخ
چاشنی سخن، حکایات است. سرگروه باید هر چه بیشتر از تاریخ (تاریخ اسلام، ایران، جهان، زندگینامهی صحابهی پیامبر و ائمه و علما و دانشمندان و عارفان و مشاهیر جهان و بزرگان علم و صنعت) آگاه باشد تا بتواند با استفادهی بجا از آنها، تأثیر سخن خویش را افزون کند.
5 ـ معانی و بیان
در این علم، فصاحت و بلاغت که عهده دار شیوههای درستی سخن و رسایی کلام است، مطرح میگردد. آگاهی از علوم بلاغی و شیوههای سخن آرایی و زیباییهای گفتاری، صحبت سرگروه را زیبایی و تأثیر بیشتری میبخشد.
6 ـ شناخت زمان
نیازهای موجود در هر عصر و شرایطی، نوعی سخن میطلبد. سرگروه موفّق کسی است که با درک بهتر نیازهای اعضای گروه، سخنانی مفید و جهت دهنده و مرتبط با زمینههای موجود، ایراد کند و پا به پای زمان حرکت داشته باشد.
7 ـ منبع شناسی
از مهمترین نیازهای سرگروه آن است که با کتب گوناگون در زمینههای مختلف آشنا باشد و بداند برای تهیهی مواد بحث گروهی به چه منابعی مراجعه کند. البته مطالعهی مستمر سرگروه، به طور طبیعی او را کتاب شناس بار میآورد، ولی دانستنِ منابع خاصّ هر موضوع، برای وی بسیار مهمّ است.
“مردم را با رفتار خود به سوی حق دعوت کنید نه با زبانهای خود”
این سخن که به عبارتهای گوناگون از معصومین(ع) نقل شده، بیانگر اهمیت ارائه الگو و اسوه تربیت است.
با توجه به وجود غریزه نیرومند تقلید در انسان، یکی از بهترین روشهای تربیتی این است که انسان در عمل مربی دیگران باشد.
این نقش به ویژه در افرادی از قبیل مربی، معلم ، والدین و روحانی بسیار حساس تر می باشد و متعلم، معلم را موجود ایده آل خود می پندارد خودآگاه و ناخودآگاه از او تقلید می کند .
حتی در امور جزئی از قبیل سخن گفتن ، لباس پوشیدن ، راه رفتن و …
اینجاست که نقش مربی و معلم آشکار می شود و باید مواظب تمام حالات و اعمال و رفتار خود باشد ، حتی در امور ریز و به ظاهر غیر قابل توجه. بهترین و متعالی ترین الگوها ، مربیان بشریت یعنی پیامبران و ائمه(ع) می باشند که دیگر مربیان باید زندگی خود را بر سیره و روش آنان منطبق سازند.
قرآن کریم می فرماید : « لقد کان فی رسول الله اسوه حسنه » یعنی « به درستی که رسول خدا الگوی نیکویی برای شماست ».
و بعد از پیامبر (ص) اهل بیت (ع) او الگو راهنما و سرمشق مردم می باشد . بعد از اهل بیت (ع ) علماء نقش الگویی دارند همچنین افرادی که عناوین خاصی دارند از قبیل رهبران ، شهدا، و…. البته باید توجه داشت که الگو دو جنبه دارد . مثبت و منفی ، اگر مربی یا عالم صفت ناپسندی نیز داشته باشد برای دیگران الگو قرار می گیرد .
و در آخر اینکه نقش الگو اینست که به متربی می فهماند وصول به رشد و کمال همچنان که برای او (الگو) میسر شد، برای من نیز ممکن است، و نیز از باب «ره چنان رو که رهروان رفتند» او را از تردید و سرگردانی در انتخاب مناسب ترین و نزدیکترین راه نجات می دهد…
خلاصه کلام :
مربی مومن و متدین در قلب متربی جا داره و با رفتار خودش تربیت میکنه
امام خمینی رحمه الله علیه فرمودند:
با اراده و عزم راسخ خود به طرف علم و عمل و کسب دانش و بینش حرکت نمایید، که زندگی زیر چتر علم و آگاهی آنقدر شیرین و انس با کتاب و قلم و اندوختهها آنقدر خاطره آفرین و پایدار است که همه تلخی ها و ناکامی های دیگر را از یاد میبرد.
۲۸/ ۰۶/ ۱۳۶۷
صحیفه امام جلد ۲۱ صفحه ۱۳۸