رابطه حیا با دینداری
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
بسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
طاووس يمانى گويد: سالى به حج رفتم، خواستم ميان صفا و مروه حج كنم؛ چون به كوه صفا رسيدم، جوانى را با جامهاى كهنه ديدم كه آثار صالحان را در روى او مشاهده مىشد. چون چشمش بر كعبه افتاد، رو به آسمان كرد و گفت: «أنا عريان، كما ترى، أنا جائع كما ترى، فيما ترى يا من يَرى ولا يُرى». لرزه بر اعضاى من افتاد، نگاه كردم، دو طبق ديدم كه از آسمان فرود آمد كه دو پارچه بر آن نهاده شده بود. طبقها در پيش وى گذاشته شد. ميوه هايى بر آن طبقها ديدم كه هرگز مثل آن نديده بودم. وى بر من نگريست و گفت: يا طاووس! گفتم: لبيك يا سيدى و تعجبم زياد شد از آن كه وى مرا شناخت. گفت:
تو را بدين حاجت هست؟ گفتم: به جامه حاجتم نيست؛ اما بدان چه كه در طبق است آرى. وى مشتى از آن به من داد، من آن را بر طرف جامه احرام بستم. آن گاه وى، يكى از آن پارچهها را رداى خود ساخت و ديگرى را ازار خود كرد و آن كهنه كه داشت به صدقه داد و روى بر مروه نهاد و مىگفت: «رب اغفر وارحم وتجاوز عما تعلم وإنك أنت الأعزّ الاكرم»، من در عقب وى رفتم. شلوغى انبوه خلق ميان من و او جدايى افكند. يكى از صالحان را ديدم و از او پرسيدم كه آن جوان كيست؟ گفت: يا طاووس! تو او را نمىشناسى، او راهب عرب است، او مولانا زين العابدين على بن الحسين عليه السلام است.[i]
پی نوشت:
مصابيح القلوب، ص 128 و 129 .[i]
منبع : کارگر، رحیم، داستانها و حكايتهاى حج، ص 21
در روانشناسی، بحثی هست با عنوان «کوچک های بزرگ». یعنی ای بسا انسان، مسئله ای را کوچک می شمارد در حالی که در واقعیت، بسیار بزرگ است. یکی از این کوچک های بزرگ در خانواده، هدیه دادن است.
کودکان دارای روح بزرگ و الهی ومومن هستند , و درک والایی دارند.برخی والدین در فهم کودک تردید می کنند و با عادی جلوه دادن کم پوششی خود , با عادی جلوه دادن مناظر نامتعارف و پست , بدون آنکه نگران قدم های بعدی او باشند راه انحراف را بر کودک معصوم هموار میکنند . مادری که در مقابل فرزند شرم وحیارا حفظ کند ؛ تصویر زیبا ودلنشین و آبرومندانه ای از خود در آینه ی ذهن کودک منعکس کرده ,و اسباب سعادت او را فراهم آورده است .
پوشش نامناسب مادر وپدر تا قبل از سن شش سالگی نگران کننده نیست. اما بین سن شش الی دوازده سالگی کودک با گرافیک بالا تصویر برداری می کند . یعنی او را مبتلا به انحراف اخلاقی نمی کند اما در ذهن کودک ثبت شده باقی می ماند .
با ورود به سن دوازده سالگی وبلوغ پوشیدن لباس های نیمه عریان و باز, تنگ , نازک و بدن نما ی والدین تاثیر سوء دارد وکودک را اذیت می کند . این یک واقعیت است و از بزرگسالان بسیاری نقل شده است .
همیشه محبت کردن لذت بخش تر از محبت گرفتن است به سه شرط !!
اول / محبت باید عاشقانه و خالصانه باشد . اگر طمع دریافتی و یا توقع جبران و تشکر کردن و.. . دارید این ناخالصی کار را ضعیف می کند . محبت کردن برای پاسخ گرفتن نباشد .
دوم / محبت کردن بی منت باشد . نباید محبت و خوبی های انجام شده را مطرح کرد و منت گذاشت یا با اذیت کردن انجام داد. در یک کار بی منت می توان گفت : ” این کارهای نیک کم وکوچک است ؛ نسبت به آنچه وظیفه دارم , نسبت به امر خدای متعال و نعمت هائی که به من داده است , کاری نکرده ام !”
سوم / سبقت و فوریت انجام در محبت کردن ملاحظه شود . اهل سبقت گرفتن باشیم . سریع انجام دهیم . به فرمایش امام حسین علیه السلام : در خوبىها با یکدیگر رقابت کنید و در بهره گرفتن از فرصتها شتاب نمایید و کار نیکى را که در انجامش شتاب نکردهاید، به حساب نیاورید.
(بحارالأنوار، ج 75، ص 121)
کاری که دیر انجام شود و با تانی , به حساب نیارید . مثلا مادر از پسرش یک لیوان آب خواسته. ایشان پنج دقیقه بعد می گوید :الان می آرم . یک ربع بعد : وایسا رفتم ! نیم ساعت بعد : رفتم دیگه … ! این کار را نباید به عنوان کار خوب ثبت کرد . چون بنده ی خدا خون به جگر شد .
پس اگر کاری را سریع انجام دادی … کار کردی ! گرنه مثل نماز های آخر وقت فقط رفع واجبه و از فضیلت آن کم شده است .
خدائی که از روح خود در من دمید , سر انگشتانم را فارغ از پشتوانه های ارث گونه , منحصر به فرد آفرید و من این حضور و توجه را , در هر سختی با لمس سر انگشتانم به خاطر می سپارم !
این خطوط , کد شناسایی ِ من , آیه ی او , و شناسنامه ای متعالی است که به من می فهماند , تنها به خواست پدر و مادر تعقیب نشده ام , من درهیچ تولدی , مشابه ندارم ! خلقت من , بی هدف نیست ؛ من رها شده ای برای مردن و فنا نیستم . من خدائی مهربان , پاک و منزه ! مصوّر و طراح دارم!