رابطه حیا با دینداری
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
ﮐﺘﯿﺒﻪ ﻫﺎ, ﺳﮑّﻪ ﻫﺎ, ﺗﻨﺪﯾﺲ ﻫﺎ, ﻧﻘﺎﺷﯽ ﻫﺎ, ﻓﺮﺵ ﻫﺎ, ﻇﺮﻭﻑ ﻧﻘﺮﻩ ﺍﯼ ﻭ ﻧﻘﺶ ﻫﺎﯼ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ ﺣﺎﮐﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﭘﺎ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﮐﺮﻩ ﺧﺎﮐﯽ ﻧﻬﺎﺩﻩ ﺍﻧﺪ, ﭘﻮﺷﺶ ﺭﺍ ﻣﺮﺍﻋﺎﺕ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ.
ﺍﺯ ﮐﺘﺎﺏ ﻣﻘﺪّﺱ ﺑﺮﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻋﻬﺪ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﯿﻤﺎﻥ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺯﻧﺎﻥ ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﭘﻮﺷﺶ ﺑﺪﻥ, ﺭﻭﺑﻨﺪ ﺑﺮ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ.(1) ﻭ ﺑﺮ ﻃﺒﻖ ﮔﻔﺘﻪ ﯼ ﻗﺮﺁﻥ ﺩﺭ ﻋﻬﺪ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﯿﻤﺎﻥ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺣﺘﯽ ﻣﻠﮑﻪ ﺳﺒﺎ, ﮐﻪ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪﭘﺮﺳﺖ ﺑﻮﺩ, ﭘﻮﺷﺶ ﮐﺎﻣﻞ ﺩﺍﺷﺖ; ﺯﯾﺮﺍ ﺍﺯ ﺁﯾﺎﺕ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻣﻠﮑﻪ ﺳﺒﺎ ﭼﻨﯿﻦ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻭ ﻭﺍﺭﺩ ﻗﺼﺮ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﯿﻤﺎﻥ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺷﺪ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺗﺨﺖ ﺍﻭ ﺑﺮﻭﺩ, ﭼﻮﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﯿﻤﺎﻥ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﺎﺥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﻨﮕﯽ ﺁﺑﮕﯿﻨﻪ ﻓﺮﺵ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ, ﺑﻠﻘﯿﺲ ﺩﺍﻣﻨﺶ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﮐﺸﯿﺪ ﺗﺎ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺭﺩ ﺷﺪﻥ ﺧﯿﺲ ﻧﺸﻮﺩ.
ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻧﯿﺰ ﺣﺠﺎﺏ ﺭﺍﯾﺞ ﺑﻮﺩ. ﻧﺎﻣﺰﺩ ﺍﺳﺤﺎﻕ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ , ﺑﺮﻗﻊ ﺑﺮ ﺻﻮﺭﺕ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ.(2)
ﺯﻧﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﻩ ﻫﺎﯼ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ, ﺍﺯ ﻣﺎﺩﻫﺎ, ﻫﺨﺎﻣﻨﺸﯿﺎﻥ, ﺍﺷﮑﺎﻧﯿﺎﻥ ﻭ ﺳﺎﻣﺎﻧﯿﺎﻥ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﭘﻮﺷﺶ ﺑﻮﺩﻧﺪ.
ﻃﺒﻖ ﻗﺮﺍﯾﻦ ﻭ ﺷﻮﺍﻫﺪ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﯾﻬﻮﺩ ﻭ ﺍﺣﺘﻤﺎﻻ ﺩﺭ ﻫﻨﺪ , ﺣﺠﺎﺏ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺍﺳﻼﻡ ﺁﻣﺪﻩ, ﺑﻪ ﻣﺮﺍﺗﺐ ﺳﺨﺖ ﺗﺮ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ
سعی کنید قرآن انیس و مونستان باشد،نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود؛بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید/شهید علمدار
آیتالله بهجت؛
هم به بتخانه میرویم و هم به مسجد.
بایدملتفت باشیم که به غیرخداتوجه نکنیم وحرفهای ماحسابی باشد.
گمان میکنم هرکس همین یک کلمه را رعایت کند،کارش تمام است،ولی ما بااینکه به این مطلب علم داریم،برخلاف آن عمل میکنیم.
آقای مصباح می گوید:
آیت الله بهجت از مرحوم آقای قاضی (ره) نقل می کردند که ایشان می فرمود:
« اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند! و یا فرمودند: به صورت من تف بیندازد. »
اول وقت سرّعظیمی است.
« حافظوا علی الصلوات: در انجام نمازها کوشا باشید. »
خود یک نکته ای است غیر از « أقیموا الصلوة: و نماز را بپا دارید. »
و همچنین که نماز گزار اهتمام داشته باشد و مقید باشد که نماز را اول وقت بخواند فی حدّ نفسه آثار زیادی دارد، هر چند حضور قلب هم نباشد. »
۱. کاربردی و اجرایی بودن
پیام حدیث نباید مبهم یا خیلی کلّی باشد. اگر صد بار بگوییم: «اتقوا الله»، ولی جزئیات بیان نشود، اجرایی و کاربردی نخواهد بود. باید مثال هایی از مصادیق تقوا، اسباب تقوا، راه های تقویت، موانع، آثار و برکات تقوا، مشخص شود تا شنونده آن را به کار گیرد.
۲.دوره های متفاوت سنّی
مخاطبان حدیث در سنین و سطوح گوناگونی قرار دارند. بهتر است شنوندگان، به سطوح کودک، نوجوان، جوان، میان سال، مونث و مذکر تقسیم و تفکیک شوند.
بدیهی است گزینش و تبلیغ حدیث برای هر مقطعی باید با همان دوره متناسب باشد.
برای جوانان، احادیثی گزینش می شود که کوتاه، روان و دارای پیام مناسب با سن آن ها باشد. احادیث غرر الحکم و کلمات قصار ائمه( و نهج الفصاحه اکثراً کوتاه هستند. از نظر مضمون، آموزش آداب اسلامی و آشنایی با مفاهیم ساده اخلاقی مثل معنای گناهان، خداترسی، احترام به والدین، توکل، امید، اعتدال، فرصت شماری، در کنار بهره گیری از قصه های ساده و شیرین تناسب دارد.
به تازگی رساله های فقهی جداگانه ای بر اساس نیاز اصنافی مانند پزشکان، بازرگانان، رانندگان و… تهیه شده که کار بسیار مناسبی است. شایسته است همین کار برای دسته بندی احادیث نیز صورت گیرد.
گذشته از محتوا، شیوه بیان احادیث نیز برای همه اصناف، یکسان نیست. مثلاً بیشتر میانسالان، متأهّل و به شدّت با مشکلات کاری و معیشتی گوناگون درگیرند. از این رو، اوقات فراغت و فرصت شان، کوتاه و گرفتاری های شان، متعدد است.
از طرفی، به دلیل ازدواج، زمینه انحراف اخلاقی آنان، نادر است. اینان نیازمند آشنایی با مفاهیم کارساز و کاربردی در اخلاق و زندگی هستند.
در اخلاق، به باب های مربوط به تکامل معنوی، همسرداری، تربیت فرزند، کسب و افزایش روزی، موفقیت بیشتر، آداب معاشرت و… بیشتر علاقه و نیاز دارند.
از این رو، لازم است احادیث بیشتر درباره موضوع های یاد شده انتخاب و تبیین شود.
کهن سالان در پی تاریخ و قصه و فضایل و مناقب و امثال آن هستند که شیرین و سرگرم کننده اند. هم چنین به اموری که مرتبط به آخرت است، بیشتر تمایل دارند. جوانان نیز به مسائل سیاسی و انقلابی و ایجاد تحول یا بررسی مکاتب و فلسفه های سیاسی بیشتر علاقه نشان می دهند.
بیان احادیث و سخنرانی برای بزرگ سالان شیوه خاص خود را دارد. چنان که می دانید، طبع انسان ها معمولاً نمی پذیرد که کوچک ترها، آنان را نصیحت و موعظه کنند.
از طرفی، در بیشتر محافل دینی، افراد بزرگ تر از گوینده، نیز حضور دارند و برایشان دشوار است شنوای درس اخلاق کوچک ترها باشند.
در این موارد، راه حل آن است که برخی معارف و نصایح از مقام های عالی و زبان فحول مطرح و بیان شود. اگر شیوه نقل احادیث به صورت زیر باشد، مناسب است. علامه مجلسی در بحارالانوار از مرحوم کلینی از حضرت امام علی بن حسین(ع) نقل می کند که از علی(ع) درخواست حدیث شد.
فرمود: شعیب(ع) تبلیغ می کرد تا آن گاه که بزرگسال و فرتوت شد. سپس آن مدتی که خدا می خواست، از مردم غایب شد.
ثُمَّ عادَ إلَیهِم شابّاً، فَدَعاهُم إلی اللهِ عزَّ و جلَّ، فَقالُوا: ما صَدَّقْناکَ شیخاً فَکیْفَ نُصدّقُک شابّاً؟… ؛ آن گاه در سیمای جوانی به سوی مردم بازگشت و آنان را به سوی خدای عزّ و جلّ فراخواند. مردم گفتند: زمانی که تو پیر بودی، سخنت را نپذیرفتیم، چگونه اکنون که جوانی، تصدیق کننده ات باشیم؟
برنامه امام علی(ع) چنین بود که این حدیث را برای مردم زیاد تکرار می فرمود.