رابطه حیا با دینداری
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
آمدن حضرت معصومه(س) همراه با کاروانی از اهل بیت به قم نشان از آوازه این شهر در آشنایی با تشیع و دلدادگی به اهل بیت بود و حضرتش به جهت این شهرت از کاروانیان خواستند تا ایشان را به قم منتقل کنند.
به گزارش خبرنگار بلاغ، دکتر زهرا روح اللهی امیری استاد حوزه ودانشگاه در یادداشتی به مناسبت وفات حضرت فاطمه معصومه(س) به بیان فرازی از زندگی این بانوی بزرگوار وآثار وبرکات ورود ایشان به شهر قم پرداخت.
ورود حضرت معصومه (س) به قم
ربیع الاول سال ۲۰۱ هجری با ورود کاروانی از اهل بیت پیامبر به شهر قم سرنوشت این سرزمین دگرگون شد و عطر وجودی پاک، عاشقان و شیفتگان این خاندان را چنان سرمست نمود که قم را قبله گاه عشاق قرار داد.
این حضور ۱۷ روزه در قم اگر چه بسیار کوتاه می نماید اما برکات عظیمی را نصیب این زمین نمود که تا به امروز نمایان است.
آمدن حضرت معصومه(س) همراه با کاروانی از اهل بیت به قم نشان از آوازه این شهر در آشنایی با تشیع و دلدادگی به اهل بیت بود و حضرتش به جهت این شهرت از کاروانیان خواستند تا ایشان را به قم منتقل کنند.
شهر قم در زمان ائمه معصومین (علیهم السلام)
اشعری ها از سالهای پایانی قرن اول هجری با سختگیری های فراوان حجاج بن یوسف ثقفی به این شهر مهاجرت می کنند و همینان بذر عشق به اهل بیت را در دل مردمان این سرزمین بارور می کنند.
از دوران امام صادق (ع) شخصیت های برجسته ای از این شهر جزء شاگردان امام صادق بودند بزرگانی از خاندان اشعری همچو موسی بن عبدالله اشعری که بعد از کسب معارف از امام ششم (ع) به قم برگشتند و با تاسیس مسجد و بیان معارف شیعی سنگ بنای حوزه علمیه را در قرن دوم نهادند.
وارثان بعدی کسانی چون زکریا بن آدم، زکریا بن ادریس و عبدالله اشعری تا زمان امام رضا متکفل امور حلال و حرام مردم بودند و از امینان حضرتش محسوب می شدند. سلسله بزرگ و جلیل فقها از آن پس نامهای بزرگی را در قم به یادگار دارد کسانی چون علی بن ابراهیم قمی صاحب تفسیر علی بن ابراهیم، احمد بن اسحاق وکیل امام حسن عسگری(ع) و علی بن حسین بن موسی بن بابویه که همگی صاحبان علوم و معارف و از روات و محدثان برجسته شیعه محسوب می شوند.
برکات شهر مقدس قم
برکت قبری مطهر و پاک که سرچشمه خیرات فراوان برای مردم این سرزمین و همه جهان شیعه شد چنان که این دلدادگان را بسان پروانه بر گرداگرد خود جمع نمود. امروز که قرن ها از رحلت این بانوی بزرگ و عظیم القدر گذشته اثرات علمی و معنوی این قبر مطهر نمایان و روشن است.
حضور طلاب و روحانیون از سراسر جهان در این نقطه از سرزمین ایران، قم را تبدیل به قرارگاه صاحبان اندیشه و خرد نموده است. به گونه ای که این حوزه را در طراز اول مراکز علمی جهان تشیع قرار داده است به جهت علمی تاثیر حوزه علمیه در جهان تشیع به عنوان اولین مرکز نشر معارف اهل بیت و مذهب شیعه انکار ناپذیر است.
این تاثیر به همراه معرفی خط اصیل اسلامی یکی از مهمترین نتایج و ثمرات آن بوده که البته این امر منحصر به زمان کنونی نبوده است. علما و فقهای قم در گذشته تاریخی خود امتیاز مبارزه با هرگونه انحراف در تفکرات دینی را در کارنامه خود داشتهاند. مبارزه با تفکر تنقیص در مقام امامان و هم هرگونه تفکرات غالیانه از افتخارات این حوزه علمیه و فقهای آن میباشد.
امروز هم حوزه علمیه در مبارزه با عقاید انحرافی جریان شیعیان انگلیسی و هم مبارزه با تفکرات تکفیری یک بار دیگر نقش تاریخی خود را بیشتر و پیشتر از دیگران و از هر زمان دیگر نشان داده است.
دو نکته در نقل و ترویج حدیث توسط مبلغان:
۱. کاربردی و اجرایی بودن
پیام حدیث نباید مبهم یا خیلی کلّی باشد. اگر صد بار بگوییم: «اتقوا الله»، ولی جزئیات بیان نشود، اجرایی و کاربردی نخواهد بود. باید مثال هایی از مصادیق تقوا، اسباب تقوا، راه های تقویت، موانع، آثار و برکات تقوا، مشخص شود تا شنونده آن را به کار گیرد.
۲.دوره های متفاوت سنّی
مخاطبان حدیث در سنین و سطوح گوناگونی قرار دارند. بهتر است شنوندگان، به سطوح کودک، نوجوان، جوان، میان سال، مونث و مذکر تقسیم و تفکیک شوند.
بدیهی است گزینش و تبلیغ حدیث برای هر مقطعی باید با همان دوره متناسب باشد.
برای جوانان، احادیثی گزینش می شود که کوتاه، روان و دارای پیام مناسب با سن آن ها باشد. احادیث غرر الحکم و کلمات قصار ائمه( و نهج الفصاحه اکثراً کوتاه هستند. از نظر مضمون، آموزش آداب اسلامی و آشنایی با مفاهیم ساده اخلاقی مثل معنای گناهان، خداترسی، احترام به والدین، توکل، امید، اعتدال، فرصت شماری، در کنار بهره گیری از قصه های ساده و شیرین تناسب دارد.
به تازگی رساله های فقهی جداگانه ای بر اساس نیاز اصنافی مانند پزشکان، بازرگانان، رانندگان و… تهیه شده که کار بسیار مناسبی است. شایسته است همین کار برای دسته بندی احادیث نیز صورت گیرد.
گذشته از محتوا، شیوه بیان احادیث نیز برای همه اصناف، یکسان نیست. مثلاً بیشتر میانسالان، متأهّل و به شدّت با مشکلات کاری و معیشتی گوناگون درگیرند. از این رو، اوقات فراغت و فرصت شان، کوتاه و گرفتاری های شان، متعدد است.
از طرفی، به دلیل ازدواج، زمینه انحراف اخلاقی آنان، نادر است. اینان نیازمند آشنایی با مفاهیم کارساز و کاربردی در اخلاق و زندگی هستند.
در اخلاق، به باب های مربوط به تکامل معنوی، همسرداری، تربیت فرزند، کسب و افزایش روزی، موفقیت بیشتر، آداب معاشرت و… بیشتر علاقه و نیاز دارند.
از این رو، لازم است احادیث بیشتر درباره موضوع های یاد شده انتخاب و تبیین شود.
کهن سالان در پی تاریخ و قصه و فضایل و مناقب و امثال آن هستند که شیرین و سرگرم کننده اند. هم چنین به اموری که مرتبط به آخرت است، بیشتر تمایل دارند. جوانان نیز به مسائل سیاسی و انقلابی و ایجاد تحول یا بررسی مکاتب و فلسفه های سیاسی بیشتر علاقه نشان می دهند.
بیان احادیث و سخنرانی برای بزرگ سالان شیوه خاص خود را دارد. چنان که می دانید، طبع انسان ها معمولاً نمی پذیرد که کوچک ترها، آنان را نصیحت و موعظه کنند.
از طرفی، در بیشتر محافل دینی، افراد بزرگ تر از گوینده، نیز حضور دارند و برایشان دشوار است شنوای درس اخلاق کوچک ترها باشند.
در این موارد، راه حل آن است که برخی معارف و نصایح از مقام های عالی و زبان فحول مطرح و بیان شود. اگر شیوه نقل احادیث به صورت زیر باشد، مناسب است. علامه مجلسی در بحارالانوار از مرحوم کلینی از حضرت امام علی بن حسین(ع) نقل می کند که از علی(ع) درخواست حدیث شد.
فرمود: شعیب(ع) تبلیغ می کرد تا آن گاه که بزرگسال و فرتوت شد. سپس آن مدتی که خدا می خواست، از مردم غایب شد.
ثُمَّ عادَ إلَیهِم شابّاً، فَدَعاهُم إلی اللهِ عزَّ و جلَّ، فَقالُوا: ما صَدَّقْناکَ شیخاً فَکیْفَ نُصدّقُک شابّاً؟… ؛ آن گاه در سیمای جوانی به سوی مردم بازگشت و آنان را به سوی خدای عزّ و جلّ فراخواند. مردم گفتند: زمانی که تو پیر بودی، سخنت را نپذیرفتیم، چگونه اکنون که جوانی، تصدیق کننده ات باشیم؟
برنامه امام علی(ع) چنین بود که این حدیث را برای مردم زیاد تکرار می فرمود.
پیرمردی توی حرم به جوانی گفت سواد ندارم برایم زیارت نامه بخوان…
جوان شروع کرد به خواندن زیارت نامه:
السلام علیک یا بن رسول الله…
سلام دهد به معصومین تا رسید به امام حسن عسکری علیهم السلام.
جوان پرسید: امام زمانت را میشناسی؟
پیرمرد جواب داد: چرا نشناسم؟
جوان گفت : پس به او سلام کن.
پیرمرد دستش را روی سینه اش گذاشت و گفت:
“السلام علیک یا حجة بن الحسن العسكري”
جوان نگاهی به پیرمرد کرد و با لبخند گفت:
“و علیک السلام و رحمة الله و بركاته”
.
.
.
مبادا امام زمان کنارمان باشد و او رانشناسیم…
آقا سلام باز منم خاک پایتان
دیوانه ای که لک زده قلبش برایتان
در این کلاس سرد حضور تو واجب است
این بار چندم است که استاد غایب است؟
نرگس شکفته است تو را داد میزند
آقا بیا که فاصله فریاد میزند
این روزها نمیشود اندوهگین نبود
دلواپس نهایت تلخ زمین نبود
تب کرده مادرم ز غمت مدتی مدید
هذیان مادرم شده : “آقا خوش آمدید”
آقا دلم عجیب تو را درد میکشد
دستم مدام واژه “برگرد"میکشد
امضا:دوچشم خیس و دلی در هوایتان
دیوانه ای که لک زده قلبش برایتان..
زندگینامه شهیده نسرین افضل
نسرین افضل در سال 1338 در خانواده مذهبی در استان فارس پا به عرصه وجود نهاد و روزها و سالهای کودکی را به عطر رأفت و عطوفت مادری نیکروش و به همت و اهتمام پدری مخلص و متدین با شریفی گذراند.
وی در دوران تحصیل به عنوان یکی از دانشآموزان پرشعور و باشعور، بر بسیاری از نابسامانیها در رژیم طاغوت، خردمندانه اعتراض کرد، تا جایی که مورد تعقیب نیروهای امنیتی قرار گرفت. این شهیده، پس از پایان تحصیل در دوره دبیرستان با روحی سرشار از پیوستگی به درگاه احدیت با حضور مؤثر در کمیته امداد سپاه و جهاد سازندگی با خدمت به محرومان روستایی، بیشترین قرب به پروردگار را برای خود کسب میکرد.
شهیده افضل، در آغاز سال 1360 با مشورت برادر بزرگوارش شهید «احمد افضل» با فراخوان جهادسازندگی شیراز، به همراه جمعی از خواهران متعهد به کردستان رفت و همه وقت خویش در مهاباد به مجاهدت پرداخت. وی مدتی مسئولیت تبلیغات و انتشارات سپاه مهاباد را بر عهده گرفت و در عین حال، با دیگر ارگانها همکاری داشت.
وی به خاطر نیاز شدید آموزش و پرورش به مربی، با عنوان مربی تربیتی در مهاباد مشغول به کار شد و همزمان معلمان نهضت سوادآموزی نیز تحت تعلیم او قرار گرفتند. وی در سال 1361 با یکی از پاسداران ازدواج کرده و پس از ازدواج با وجود فعالیت زیاد اجتماعی، آنگاه که به کاشانهاش بازمیگشت، با ذوق و ظرافتی ستودنی، خانه ساده و بیپیرایه را به بهشتی روح بخش تبدیل کرد.
این شهیده در آخرین شب فروزندگیاش، با وجود تب شدید و بیماری از همسرش خواست که او را به مجلس دعای توسل برساند؛ با وجود پافشاری همسرش برای استراحت، در مراسم دعا حضور یافت و به گفته دوستانش آن شب مثل همیشه او به شدت منقلب بود.
مراسم دعا و نیایش به پایان رسید و این شهیده، در حالی که برای مراجعت به منزل سوار اتومبیل بود، در مسیر به کمین عوامل پلید آمریکا افتاد و در آن جمع تنها، شهیده نسرین مورد اصابت گلوله دشمن قرار گرفت و از آنجاکه همیشه آرزو داشت مانند شهید مطهری به شهادت برسد، پس از یک سال حضور در مهاباد، در شامگاه دهم تیر 61 در اوج خلوص و خدمت به اسلام به آرزوی دیرین خود رسید.
اللهم صل علی محمدوال محمدوعجل فرجهم
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله فرمودند:
کسی که با زنی ازدواج کند و ازدواج نكرده باشد مگر برای زیبایی آن زن، آنچه را که دوست می دارد در او نخواهد دید و کسی که با زنی به خاطر مالش ازدواج کند، خداوند متعال او را به همان مال وی واگذارد، پس بر شما باد به ازدواج با زن با ایمان.
(وسائل الشیعه، ج 3، ص 6)