رابطه حیا با دینداری
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
همان گونه که تقوا اولین و برترین وسیله رشد و تعالی انسان است، زن صالحه نیز در مرحله دوم وسیله رشد و تعالی انسان است که به واسطه آن بهره مادی و معنوی نصیب و روزی وی خواهد شد. یعنی اگر انسان نتوانست از راه تقوا به خدا نزدیک شود و خود را از فساد و آلودگی های اخلاقی و عقیدتی نجات دهد، لااقل از راه ازدواج با زن صالحه، می تواند راه رشد و تعالی انسانی را بپیماید و از این طریق به خدا نزدیک شود. همان گونه که زنان ناصالح می توانند زندگی را تباه سازند و عرصه را بر شوهر تنگ نموده راه انحراف و فساد را در خانه بارور سازند، زنان صالحه نیز می توانند زندگی را شیرین، شوهران را دلگرم و صفا و صمیمیت را در خانه به ارمغان آورند و راه را برایب رسیدن به اهداف عالیه انسانی و اسلامی باز نمایند.
چهلچراغ پیوند، حسین محمدیان امیری، ص 62
دیر شد آمدنت حضرت آیینه و آب
عالم از دوری و این فاصله ها پیر شده
ای تو را پاکترین حادثه سبز امید
آب کر درگذر جوی تو تطهیر شده
امام کاظم عليه السّلام فرمودند:
ثلاثةٌ يَستَظِلُّونَ بِظِلِّ عَرشِ اللّه يَومَ لا ظِلَّ إلاّ ظِلُّهُ: رَجُلٌ زَوَّجَ أخاهُ المسلمَ ، أو أخدَمَهُ ، أو كَتَمَ لَهُ سِرّا ؛
سه نفرند كه در روزى كه سايه اى جز سايه عرش خدا نيست در سايه عرش اويند: مردى كه برادر مسلمان خود را زن دهد ، يا به او خدمت كند ، يا رازش را بپوشاند .
الخصال: 141 / 162 منتخب ميزان الحكمه: 252
استادى از شاگردانش پرسید:
چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد میزنیم؟
چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند
صدایشان را بلند میکنند و سر هم داد میکشند؟
شاگردان فکرى کردند و یکى از آنها گفت:
چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از دست میدهیم
استاد پرسید: این که آرامشمان را از دست میدهیم
درست است امّا چرا با وجودى که طرف مقابل
کنارمان قرار دارد داد میزنیم؟
آیا نمیتوان با صداى ملایم صحبت کرد؟
چرا هنگامى که خشمگین هستیم داد میزنیم؟
شاگردان هر کدام جوابهایى دادند
امّا پاسخهاى هیچکدام استاد را راضى نکرد.
سرانجام او چنین توضیح داد:
هنگامى که دو نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند،
قلبهایشان از یکدیگر فاصله میگیرد.
آنها براى این که فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند.
هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد،
این فاصله بیشتر است و آنها باید صدایشان را بلندتر کنند.
سپس استاد پرسید:
هنگامى که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقى میافتد؟
آنها سر هم داد نمیزنند بلکه خیلى به آرامى با هم صحبت میکنند.
چرا؟چون قلبهایشان خیلى به هم نزدیک است.
فاصله قلبهاشان بسیار کم است.
استاد ادامه داد:هنگامى که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد،
چه اتفاقى میافتد؟ آنها حتى حرف معمولى هم با هم نمیزنند
و فقط در گوش هم نجوا میکنند و عشقشان
باز هم به یکدیگر بیشتر میشود.
سرانجام، حتى از نجوا کردن هم بینیاز میشوند
و فقط به یکدیگر نگاه میکنند. این هنگامى است که
دیگر هیچ فاصلهاى بین قلبهاى آنها باقى نمانده باش
این همان عشق خدا به انسان و انسان به خداست است
که خدا حرف نمی زند اما همیشه صدایش را در همه وجودت
می توانی حس کنی اینجا بین انسان و خدا هیچ
فاصله ای نیست می توانی در اوج همه شلوغی ها
بدون اینکه لب به سخن باز کنی با او حرف بزنی.
اکنون قریب یک سال از حوادث مُدهش منا میگذرد که در آن، چند هزار نفر در روز عید و در لباس احرام، در زیر آفتاب و با لب تشنه، مظلومانه جان باختند؛ اندکی پیش از آن در مسجدالحرام نیز جمعی در حال عبادت و در طواف و نماز به خاک و خون کشیده شدند. حکّام سعودی در هر دو حادثه مقصّرند.مقام معظم رهبری (مدظله العالی)