رابطه حیا با دینداری
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
هوش و حافظه اگر چه در موفقیت کودکان نقش دارد اما خلاقیت چیز دیگریست. خلاقیت توانایی متفاوت دیدن است. همین تفاوت در نگاه باعث میشود انسان بهتر از پس مشکلات زندگی بر آمده و زندگی شیرین تری را تجربه نماید. برای پرورش فرزندانی خلاق باید به چند اصل مهم توجه کرد:
نباید کودک را بخاطر کاری که اشتباه انجام داده سرزنش کرد. کودکی که از اشتباه کردن می ترسد خلاقیت کمتری از خود نشان می دهد.
اجازه بدهیم کودک بعضی از کارها را به شیوه خودش انجام دهد. هیچ چیز مانند قوانین خشک و دست و پاگیر والدین و دیکته کردن الگوهای تکراری و تجربه شده به کودکان مانع پرورش خلاقیت نیست. چه اشکالی دارد که ماست خوردن با چنگال را هم امتحان کند. چاره ای نیست باید کمی بی نظمی و کثیفی را تحمل کرد. اگر خیلی نگران خراب شدن بعضی از وسائل منزل هستید آنها را از جلوی چشم کودک بردارید تا مجبور نباشید دائماً کودک را از دست زدن به آنها منع کنید. زیرا امر و نهی زیاد احساس آزاد بودن را از کودک سلب می کند و خلاقیت او را از بین می برد.
تخیل اساس خلاقیت است. از خیال پردازی کودکان واهمه نداشته باشید و آن را انکار نکنید. با تخیلات کودک همراه شوید و اجازه بدهید با خیال راحت تخیلاتش را برای شما به تصویر بکشد.
نباید کارهای خلاقانه و متفاوت کودک را بیش از حد تشویق کرد. تشویق زیاد باعث می شود کودک خودش را در قله پیشرفت احساس کند و انگیزه خود را برای حرکت از دست بدهد.
خودباوری را در کودک خود تقویت کنید. به کودک اجازه اظهار نظر بدهید. بگذارید احساس کند نظرش برای شما مهم است. در کارهای خانه او را مشارکت دهید. یادمان باشد تحقیر, سرزنش, امر و نهی زیاد و نظارت مستقیم والدین بر جزئی ترین کارهای فرزندان استقلال و خودباوری فرزندان را از بین می برد.
. دنیا برای کودکان مجهولات زیادی دارد پس از سوالات پی در پی آنها کلافه نشوید. پاسخ مناسب به کنجکاوی های کودکان از آنها شخصیتی پرسشگر و خلاق می سازد.
✍امام صادق (ع) آفات علما را برشمرده و در حقیقت آسیبشناسی علم و عالم کرده است: آفت عالمان ده چیز است: طمع، بخل، ریا، تعصب و جانب داری کورکورانه، دوست داشتن مدح و ستایش، پرداختن به اموری که به کنه و حقیقت آن نرسیدهاند، آرایش سخنان با کلمات پر طمطراق و پر زرق و برق، کم حیا بودن نسبت به خدا، فخرفروشی، عمل نکردن به دانستهها.
مصباح الشریعه، ص 21
شناخت در دو آفت، نیمی از درمان است که میتواند متناسب با نوع آفت، سم مناسب را برگزید و ریشه آفت را زدود. جوینده دانش برای درمان دردهای خویش، باید به داروهای تلخ و درمان های سخت تن دهد تا سلامت یابد و در کوره حوادث قرار گیرد. و پست و بلند روزگار را بچشد تا به اوج سعادت و کمال برسد.
پرتو دانش، سیدجعفر پورموسوی، ص 113 و 112
پیامبر اکرم(ص) در شأن و منزلت علی (ع) فرمودند: «من شهر علمم و علی در آن» ????تحف العقول، ص 430
✍ جمعی از منافقین چون این سخن را شنیدند به آن حضرت حسادت کردند. نقشه کشیدند بلکه بتوانند با پرسشهای خویش علی (ع) را درمانده کنند. نقشه آنها این بود که ده نفر از میانشان جداگانه نزد حضرت بروند و بپرسند: آیا علم بهتر است یا مال؟ و به چه دلیل؟ اگر پاسخ هر کدام از آنها را یکسان داد فهمیده می شود که علم او اندک است. یکی پس از دیگری آمدند و هر کدام از آن حضرت چنین سؤال کردند: علم بهتر است یا مال؟ چرا؟ حضرت در پاسخ اولی فرمود: علم، زیرا میراث انبیاء است، ولی مال میراث قارون و هامان و فرعون و عاد و شداد است. در پاسخ دومی فرمود: تو باید مال را حفظ کنی ولی علم تو را حفظ میکند. در پاسخ سومی فرمود: ثروتمند دشمنان بسیار دارد ولی عالم دوستان بسیار دارد. در پاسخ چهارمی فرمود: مال با استفاده از آن کاسته میشود، ولی با استفاده از علم بر آن افزوده میشود. در پاسخ پنجمی فرمود: صاحب مال به صفاتی مانند بخل و لئامت خوانده میشود اما از صاحب علم با احترام و تجلیل نام برده میشود. در پاسخ ششمی فرمود: در مال ترس دزدیده شدن هست ولی در مورد علم چنین ترسی نیست. تا ده نفر که جواب هر کدام را متفاوت دادند. دهمین نفر نزد دوستان خود بازگشت و پاسخ علی (ع) را برای آنها بیان داشت. در این وقت همه آنها گفتند که خدا و رسولش راست گفتند و بی تردید علی (ع) باب همه علوم است. در این هنگام حضرت فرمود: سوگند به خدا تا زنده هستم اگر همه مردم تا پایان روزگار از من بپرسند در پاسخ آنها درمانده نمیشوم و به هر کدام پاسخی جداگانه غیر از پاسخی که به دیگری داده ام خواهم داد.
????شیخ یوسف بحرانی، ????کشکول،???? ج 1، ????ص 26
عدهای از اهالی خراسان خدمت امام صادق(علیه السلام) مشرف شدند، حضرت قبل از آنکه مسئلهای را بپرسند فرمودند: هر کس مالی از راههای غیرمشروع به دست آورده، خداوند متعال آن مال را در راههای حرام و بیهودهای تباه میسازد که نفعی به او نداشته باشد. عرض کردند: ما معنای سخن شما را نفهمیدیم، حضرت به فارسی فرمودند:«از باد آید به دم شود» یعنی مال باد آورده با فوتی از دست می رود.
????«دخل علیه قوم من اهل خراسان فقال ابتدا من غیر مساله: من جمع مالا من مهاوش، اذهبه الله فی نهابر، فقالوا: جعلنا فداک لانفهم هذاالکلام، فقال علیه السلام : «از باد آید به دم شود»
????(بصائر الدرجات : ج 7 ص 96 و بحارالانوار، ج47، ص84)
روایت از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) منقول است که حضرت فرمودند: هرگاه روز قیامت بیاید، بنده قدم از قدم بر ندارد، مگر اینکه از او درباره چهار چیز پرسیده مىشود:
1 - از عمرش که در چه راه نابود کرده است؛
2 - از جوانیش که در چه راه فرسوده است؛
3 - از کسبش که از کجا بدست آورده و در چه راهى مصرف کرده است؛
4 - و از دوستى ما اهل بیت.
چهار سوالی که در قیامت از بنده می پرسند در حالی که قدم از قدم بر نداشته است.
«إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ لَمْ تَزَلْ قَدَمَا عَبْدٍ حَتَّى یُسْأَلَ عَنْ أَرْبَعٍ»؛ این تعبیری که می فرماید: «لَمْ تَزَلْ قَدَمَا عَبْدٍ»، کنایه است از اینکه قدم از قدم بر نمی دارد؛ قیامت که بر پا می شود، بنده هنوز قدم از قدم بر نداشته، از او درباره این چهار چیز پرسش می شود.
جوانی را چگونه ذرّه ذرّه و به تدریج از دست دادی؟
✔️سؤال اول: «عَنْ عُمُرِهِ فِیمَ أَفْنَاهُ»؛ از تو سؤال می کنند مدّتی که در نشئه دنیا بودی، عمرت را در چه راهی فنا کردی؟ چهطور مصرف کردی؟ اینجا در واقع یک سؤال کلّی از سراسر عمر انسان است؛ بگو هر چند سال که در دنیا بودی، چکار کردی؟
✔️سؤال دوم: «وَ عَنْ شَبَابِهِ فِیمَ أَبْلَاهُ»؛ نه تنها از سراسر عمر سؤال می کنند، از یک بخش خاصّ عمر هم سؤال میشود؛ یعنی از جوانی؛ معلوم می شود این بخش از عمر، از آن بخشهایی است که روی آن نظر بیشتری هست؛ «أَبْلَاهُ»، کنایه از کهنه کردن است؛ مثل لباسی که آرام آرام کهنه می شود؛ سؤال میشود که این جوانی را چگونه ذرّه ذرّه و به تدریج از دست دادی؟ در چه راهی این جوانی را فرسوده کردی؟
✔️سؤال سوم: «وَ عَمَّا اکْتَسَبَهُ مِنْ أَیْنَ اکْتَسَبَهُ وَ فِیمَ أَنْفَقَهُ»؛ هر مقدار مال در دنیا به دست آوردی، چه کم چه زیاد، از چه راه به دست آوردی و در چه راه مصرف کردی؟ خوب دقت کنید! این خودش دو سؤال است: از چه راهی به دست آوردی؟ در چه راهی مصرف کردی؟
حب اهل بیت در قیامت کارسازی می کند
✔️سؤال چهارم: «وَ عَنْ حُبِّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ»؛ و از پیوند قلبی و دوستی با ما اهل بیت نیز سؤال می شود؛ آیا پیوندی با ما برقرار کردی یا نه؟ معلوم می شود این سؤال چهارم در قیامت برای انسان جنبه سرنوشتی دارد؛ یعنی اگر کسی در دنیا محبّت اهل بیت را واقعاً در دلش جاسازی کند، این حبّ در قیامت کارسازی می کند؛ این سؤالات را از انسان می پرسند، پس جواب هایش را حاضر کنید! بالأخره باید جواب بدهیم دیگر.
——————————————
پی نوشت :
1 - بحارالانوار، جلد74، صفحه 162؛