از فرزندم و نور چشمم مهدي موعود عليهالسلام آنچه ميخواهي سؤال کن...
امام حسن عسگري صلوات الله عليه متوجّه من شد و فرمود: اي سعد بن عبداللّه! براي چه از قم به اين جا آمدهاي؟ عرضه داشتم: يا ابن رسول الله! چون عشق زيارت و ديدار شما را داشتم، بدين جا آمدهام. حضرت فرمود: پس بقيهي سؤالهايي را که تهيه و تنظيم نموده بودي، چه شد؟ پاسخ دادم: آماده و موجود ميباشد. فرمود: از فرزندم و نور چشمم مهدي موعود عليهالسلام آنچه ميخواهي سؤال کن. و من بعضي از سؤالهاي باقي مانده را مطرح کردم، از آن جمله عرضه داشتم: يا ابن رسول الله! تأويل و تفسير کهيعص چيست؟ کودک در حالي که روي زانوي پدر نشسته بود، فرمود: اين حروف، رموز و اخبار غيبي الهي است که خداوند متعال در رابطه با حضرت زکرياي پيغمبر عليهالسلام بيان نموده است؛ چون زکريا از خداوند متعال درخواست نمود تا اسامي خمسهي طيبه - پنج تن آل عبا عليهم السلام - را تعليم او نمايد. لذا جبرئيل عليهالسلام نازل شد و آن اسامي مقدّس را به او تعليم داد؛ و هر زمان حضرت زکريا عليهالسلام يادي از آن اسامي: محمّد، علي، فاطمه، حسن، حسين عليهم السلام ميکرد، هر نوع مشکل و ناراحتي که داشت، حلّ و بر طرف ميگرديد. امّا هرگاه نام حسين عليهالسلام بر زبان جاري مينمود و به ياد آن حضرت ميافتاد، غم و اندوه فراواني بر او عارض ميشد؛ و افسرده خاطر ميگرديد. پس روزي اظهار داشت: خداوندا! علّت چيست که هر موقع چهار نفر اوّل را يادآور ميشوم، دلم آرام ميگيرد؛ و چون پنجمين نفر را ياد ميکنم محزون گرديده و در چشمانم اشک حلقه ميزند؟! خداوند متعال کهيعص را در جواب حضرت زکريا عليهالسلام برايش فرستاد؛ و تمامي اخبار و جرياناتي را که بر امام حسين عليهالسلام مقدّر شده بود، به وسيلهي آن رموز کلّي برايش بيان نمود:کاف يعني؛ کربلاء و حوادث آن، هاء اشاره به هلاکت و شهادت اهل بيت سلام اللّه عليهم، ياء يزيد - بن معاويه است - که بر امام حسين عليهالسلام ظلم نمود، اين راه عطش و تشنگي آن حضرت و اصحاب ميباشد؛ و صاحب صبر و استقامت آن حضرت خواهد بود.سپس آن کودک در ادامهي فرمايشات گهربارش فرمود: چون حضرت زکريا عليهالسلام اين خبر را - از فرشتهي الهي يعني جبرئيل امين عليهالسلام - دريافت نمود، وارد مسجد شد و به مدّت چند روز در مسجد ماند و مرتّب گريه و زاري ميکرد. و در پايان افزود: حضرت يحيي پيغمبر و امام حسين عليهماالسلام، هر دو به مدّت شش ماه در رحم مادر بودند؛ و در شش ماهگي به دنيا آمدند.
منبع:کمال الدين/ ح21/ ص452ارشاد القلوب ديلمي/ص422احتجاج طبرسي/ ج2/ ص423/ ح341بحارالانوار/ ج52/ ص87-88