باطن برزخی زن بی حجاب
10 مرداد 1395 توسط بهرامی
آقای محمود نکوگویان می گوید : یکی از دوستان پدرم می گفت یک روز با جناب شیخ به جایی می رفتیم. یک دفعه من دیدم جناب شیخ با تعجب و حیرت به زنی (بی حجاب) که موی بلند و لباس شیکی داشت نگاه می کند !
از ذهنم گذشت که جناب شیخ به ما می گوید چشمتان را از نامحرم برگردانید و حالا خودش این طور نگاه می کند! فهمید! گفت: تو هم می خواهی ببینی که من چه می بینم ؟ ببین!
من نگاه کردم . دیدم همین طور از بدن آن زن مثل سرب گداخته آتش و سرب مذاب به زمین می ریزد و آتش او به کسانی که چشمهایشان به دنبال اوست سرایت می کند.
جناب شیخ گفت: این زن راه می رود و روحش یقه مرا گرفته. او راه می رود و مردم را همین طور با خودش به آتش جهنم می برد.
کیمیای محبت- شرح احوال مرحوم شیخ رجبعلی خیاط