برای بدست آوردن یه صفت خوب، اگر ادای آدم دارای آن صفت را در آوریم به آن صفت میرسیم.
حضرت آیتالله جاودان؛
گزیده سخنرانی جلسه شب آخر ایام فاطمیه اول در هیئت محبان العباس (94/12/3)
وَ الَّذينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّه (165 بقره)
ما هر روز در عمرمان امتحان میشویم که خدا را در اولویت قرار میدهیم یا نه؟ هر کس خدا انتخاب اولش باشد و همه چیز را بر اساس رضایت و محبت خدا تعیین کند، مؤمن است. اگر کسی ایمانش درست باشد از آن لحظهی حساس که شیطان میخواهد بیاید و همه چیز را بگیرد، به سلامت عبور خواهد کرد. از امتحانات سخت، امتحان انتخاب میان خدا و آبروست که آیت الله مصباح از این امتحان موفق بیرون آمدند.
برای بدست آوردن یه صفت خوب، اگر ادای آدم دارای آن صفت را در آوریم به آن صفت میرسیم. مثلا اگر ادای زهد یا حلم را دربیاوریم زاهد و حلیم میشویم.
اگر امام به معنی اسوه باشد ما 14 امام داریم و البته قبل از این بزرگوران حضرت ابراهیم امام ماست. اما اگر به معنای خلیفهی پیامبر باشد، 12 امام داریم. خلیفه کسی است که کار نفر قبلی(مستخلف عنه) را انجام میدهد. حضرت امیر همان کاری را میکرده که پیامبر میکرده و کلا ائمه در کار پیامبر شریک هستند. خلافت ادامهی رسالت است. مثلا پیامبر وظیفه دارد آنچه از دین است به مردم برساند. 2حالت وجود دارد: یا امام یاور دارد که به تمام وظایف خود عمل میکند یا یاوری پیدا نمیکند که به یک سری وطایف حداقلی که در توانش هست عمل میکند و پای آن وظیفه اگر خطر مرگ هم باشد، انجام میدهد.
اولین جمعهی بعد از وفات پیامبر امیرالمؤمنین قرآن تفسیرداری را که حاصل زحمت جمع زیادی از اصحاب بود، جمع آوری کردند و به مسجد آوردند و عرضه کردند و گفتند این قرآن پیامبر است. گفتند ما این قرآن را نمیخواهیم و خودمان قرآن داریم. قرآنهاشان را در زمان عثمان بیرون آوردند و تمام قرآنهای تفسیردار را سوزاندند! فقط در را آتش نزدند. قرآنها را هم سوزاندند و این قضیه در کتبشان موجود است.