تشرف علامه طباطبایی به حرم امام رضا عليه السلام
علامه طباطبایی وقتی به مشهد، مشرف میشد، خیلیها از او تقاضا میکردند به دليل گرماي بيش از حد هوا در خارج از مشهد چون طرقبه و … سکونت داشته باشد و گهگاهی برای زیارت مشرف گردد، اما ایشان قبول نمیکرد و میگفت: ما از پناه امام هشتم(ع) به جای دیگری نمیرویم.
یکی از شاگردان علامه طباطبایی میگوید: «وقتی وارد صحن حرم حضرت رضا(ع) میشدند، بارها میدیدم که دستهای مرتعش را روی آستانه در میگذاشتند و با بدن لرزان از جان و دل آستانه در را میبوسیدند. گاهی از محضرشان التماس دعا درخواست میشد. میگفتند: بروید از حضرت بگیرید. ما اینجا کارهای نیستیم؛ همه چیز آنجاست!.
یک بار علامه میخواستند به روضه رضوی مشرف شوند. به ایشان عرض شد: آقا! حرم شلوغ است؛ وقت دیگری بروید! گفتند: خب، من هم یکی از اين شلوغيها! و رفتند. مردم هم ایشان را نمیشناختند تا راهی برایشان بگشایند و در نتیجه، هر چه سعی کردند دستشان را به ضریح مبارک برسانند، نشد و مردم ایشان را به عقب هل دادند. وقتی بازگشتند، اطرافیان پرسیدند: چطور بود؟
گفتند: خیلی خوب بود! خیلی لذت بردم!
حجتالاسلام معزی در رابطه با يكي از پابوسيها نقل میکند: یک بار در ایام طلبگی به مشهد رفته بودم و در صحنهای حرم رضوی قدم میزدم و به بارگاه امام مینگریستم. ناگهان دست مهربانی بر روی شانههایم قرار گرفت و با لحنی آرام گفت: حاج شیخ حسن! چرا وارد نمیشوی؟! نگاه کردم و دیدم علامه طباطبايی است. عرض کردم: خجالت میکشم با این آشفتگی روحی بر امام رضا علیه السلام وارد شوم. من آلوده کجا و حرم پاک ایشان کجا! آنگاه مرحوم علامه گفت: طبیب برای چه مطب باز میکند؟ برای اینکه بیماران به وی مراجعه کنند و با نسخه او تندرستی خود را بیابند. اینجا هم دارالشفای آل محمد(ع) است. داخل شو که امام رضا(ع) طبیب الاطباست