توفيق بده تا دين تو به دست من زنده شود
آیت_الله_جوادی_آملی :
توفيق بده تا دين تو به دست من زنده شود
فرمود: «هو شهرٌ دُعيتم فيه إلي ضيافة الله» در اين ماه شما مهمان خدا هستيد. ميهمان بايد كاري كند كه صاحبخانه ميكند. روزهدار، ميهمان خدايي است كه «يُطعِمُ ولا يُطعَم» اطعام ميكند ولي خود اطعام نميشود؛ پس او هم ميتواند «يُطعِمُ ولا يُطعَم» باشد. اگر خداي سبحان ميبخشد و نميگيرد، انسان هم بايستي در اين ماه خويي پيدا كند كه ببخشد و نگيرد؛ چون هيچ دستي بهتر از دست بخشنده و هيچ دستي هم بدتر از دست بگير نيست. خوي گدامنشي را خداوند ناپسند دارد و خوي بخشش را ميپذيرد. اگر كسي تلاش و كوشش كرد كه ديگران در كنار سفرهٴ او به بهشت بروند، دست او دست بخشنده است و اگر كسي تلاش كرد كه به بركت ديگران به بهشت برود، او دست گيرنده دارد.
يكي از كلمات بلندي كه قبل از رسول خدا (ص) كسي نگفته است اين است كه: «اليد العُليا خيرٌ من اليد السُفلي». دست بالايي بهتر از دست زيرين است؛ زيرا انساني كه ميبخشد دستش بالاست، وقتي ميگيرد دستش پايين است.
در ضمن دعاهاي شبهاي ماه مبارك رمضان، داشتن چنين روحي بلند را به انسان توصيه ميكنند كه به خدا عرض كنيد: «خدايا تو كه دينت را حفظ ميكني و ممكن نيست دست از آن برداري، توفيق بده تا دين تو به دست من زنده شود» نه اينكه ديگران دين تو را زنده كنند و من كنار سفرهٴ دين بنشينم. بگذار، نماز و روزه به دست من و با خون من زنده شود كه ديگران ميهمان من باشند؛ نه اينكه ديگران بجنگند و خون بدهند و دين را احيا كنند و من نماز بخوانم و روزه بگيرم. «واجْعلنى ممّن تنْتصر به لدينك ولا تسْتبدل بى غيرى».
خداي سبحان عدهاي را تهديد كرده ميفرمايد: من از دينم حمايت ميكنم و دست از آن بر نميدارم، شما توفيق اجراي اين فيض را نيافتي به دست ديگري انجام خواهم داد: ﴿إنْ تتولّوا يسْتبدلْ قوماً غيْركم ثمّ لا يكونوا أمثالكم﴾. چنين نيست كه اگر ديگران در برابر اسلام صف بستند خداوند دست از اسلام بكشد. به طور يقين خدا دينش را حفظ ميكند. حال اگر حفظ دين با شما ممكن نشد، و خلوص را از دست داديد، شما را ميبرد و ديگران را جاي شما ميآورد.
بر اساس اين تهديد و تعليم قرآن كريم است كه فرمودهاند: در شبهاي ماه مبارك رمضان بگوييد: خدايا تو كه دينت را حفظ ميكني، اين توفيق را بده كه دين تو به دست من حفظ و زنده شود. اين را دست بخشنده و همّت بلند ميگويند.
(منبع : #حکمت_عبادات صفحه ۱۴۵ تا ۱۴۷)