رعایت حقوق مردم در نماز جماعت
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
حضرت امام در طول مدّتی که در نجف اشرف اقامت داشت ، سالی چند بار به مناسبت زیارتهای ویژه امام حسین علیه السّلام به کربلا مشرّف می شد . آنجا در منزل محقّری که یکی از اهالی کویت در اختیار آن حضرت قرار داده بود سکونت می گزید . در کربلا ، مغرب ها بیشتر در حسینیه مرحوم آیه ا . . . بروجردی و ظهرها در همان منزل ، نماز جماعت به امامت امام اقامه می شد . نماز جماعت منزل ، بیشتر با شرکت جمع معدودی از دوستان در اتاق بیرونی و گاهی که جمعیت بیشتر می شد ، در حیاط منزل برگزار می شد . مساحت حیاط حدود 50 متر بود و فرش هم به اندازه کافی نبود از این رو افراد عباهایشان را تا می کردند و به عنوان سجاده و زیرانداز روی آن به نماز می ایستادند . وقتی حضرت امام از اتاق اندرونی که پشت به قبله بود برای اقامه نماز وارد حیاط می شدند ، برای رسیدن به جلوی جمعیت می بایست از میان صفوف جماعت عبور کنند ، تمام افراد حاضر بی گمان افتخار می کردند که عبایشان با قدم مبارک امام متبرک شود و علی القاعده امام نیز به این نکته واقف بودند . با این حال هنگام عبور ، چه از پشت صفوف که کفشها بود و چه در مسیر که عباها پهن بود ، با حرکتی احتیاطآمیز و برداشتن گامهای مناسب ، با دقت سعی می کردند که به هیچ وجه پایشان را نه روی کفشها بگذارند و نه روی عباهای دیگران . بدین گونه عملاً رعایت دقیق حق مردم را به مقلّدان و پیروان خود می آموختند
در سایه آفتاب ، ص 50 و 51، خاطره به نقل از حجه الاسلام محمد حسن رحیمیان
داستان دوم:
تقسیم گلها
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
وقتی امام خمینیقدس سره در نوفللوشاتو به سر میبرد در شب تولد حضرت مسیحعلیه السلام پیامی برای مسیحیان جهان دادند که خبرگزاریها پخش کردند و در کنار آن دستور دادند تا هدایایی مثل گز، آجیل و شیرینی که از ایران آورده بودند را بین مردم نوفل لوشاتو تقسیم کنند.
هدایا تقسیمبندی شد و همراه یک شاخه گل به هر خانوادهای دادند. این کار برای غربیها که اثری از این عاطفهها و محبتها نمیدیدند بسیار تازگی داشت، و در حیرت فرو رفته بودند که چگونه یک رهبر مسلمان غیر مسیحی برای مسیحعلیه السلام پیام میدهد و یارانش به این گستردگی در شب تولد آن حضرت، به منازل مسیحیها شیرینی و گل تقسیم میکنند.
یکی از خانمهایی که به درب منزل آمده بود تا هدیه امام را دریافت کند چنان هیجانزده شده بود که اشک از چشمانش فرو میریخت.
به دنبال این حرکت اخلاقی امام بود که یکی از افراد آنجا به نمایندگی از سایر اهل محل درخواست ملاقات با امام کرد. امام هم بیدرنگ وقت دادند و روز بعد پانزده نفر از اهالی محل با شاخههای گل به محضر امام آمدند. امام به مترجم فرمودند که احوال آنها را بپرسد و ببیند که آیا نیاز و یا کار خاصی دارند که آنها پاسخ دادند ما کاری نداریم فقط آمدیم خدمت امام برسیم، او را از نزدیک ببینیم و این شاخههای گل را به عنوان هدیه آوردیم. امام هم با تبسم شاخههای گل را یکی یکی از دست آنها گرفتند و در میان ظرفی که در کنار او بود قرار دادند و آنها هم خیلی خوشحال از حضور امام مرخص شدند.(1)
امام صادقعلیه السلام فرمود:
ثَلاثَةٌ تُورِثُ الْمَحَبَّةَ: الدّینُ و التَّواضُعُ وَ الْبَذْلُ.
سه چیز سبب محبّت میگردد: دین، تواضع و بخشش.(2)
1) سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی، ج 1 ، ص 50
2) تحف العقول