زبانی برای انتقاد
مسخره کردن بر خلاف ظاهر ش زبان خشم جامعه است . وقتی راهی قانونمند و موثر برای نقد نباشد, ناچار استهزاء می تواند ابزاری قدرتمند و نافذ درخدمت افکار عمومی و برای انعکاس ضعف های اجتماعی و توجه به مشکلات مردم و جامعه باشد . در این صورت ، وظیفه ای است که اهل هنر برای بیان خواری و حقارتِ رفتاری و بررسی جایگاه مشکلات اجتماعی – سیاسی، اعم از مسائل اقتصادی، تبعیض ها، نابرابری ها و… استفاده می کنند.
حربه ای که فردوسی در شاهنامه اش به کار می گیرد و یا عبید زاکانی با زبان شعر فشار های سیاسی را می شکندو می گوید : “رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز، تا داد خود از کهتر و مهتر بستانی."یا دلقک دربار پادشاهان که زبان درد و رنج و حق گوی مردم می شد. یا چون بهلول که با دیوانه نمایی , زبانی تند و آتشین به کار می برد تا حاکمی ستمگر را سر جایش بنشاند .
اما هر روشی نیاز به رعایت خطوط قرمز و حد مرز دارد.
مثلا به جای نقد سیاسی و تمرکز بر خطاهای کاری و کم کاری ها و ستم ها توجه می شود به :
- تحقیر کردن با دست کاری عکس فرد .مثلا قرار دادن سر حیوان به جای سر فلان رئیس جمهور.
- تمسخر گرفتن فیلم خصوصی و لورفته ی فرد
- توجه به سن، چهره یا نحوه لباس پوشیدن فرد
- عدم رعایت حریم شخصی، حقوقی و خانوادگی افراد
- استفاده از نسبت های زشت و کلمات نا مناسب
- انتقاد از روی نا آگاهی و اشراف بر موضوع و صرفا همآهنگ شدن با دیگران
وقتی این حربه به یک ناهنجار اجتماعی بدل می شود از لطف کلام کاسته بلکه چون نیشتری به روان دیگران آسیب می زنند.
کلا اتفاق خیلی خوبی نیست !
#تمسخر