سوژه منبر
28 بهمن 1394 توسط بهرامی
حاجآقا قرائتی نقل میکنند:
مرحوم اشراقی از وعّاظ نامی و ملای قم بود. میگفت: برای سخنرانی به مجلسی میرفتم، دنبال موضوع سخن بودم، که صف الاغهایی که شن و ماسه می بردند نظر مرا به خود جلب کرد؛
الاغ جلویی ایستاد و بقیه هم ایستادند. خَرَکچی شروع به زدن الاغ آخری کرد. من گفتم: عمو! این خرِ آخری تقصیری ندارد. اشکال، از خرِ اوّلی است. اوّلی را حرکت بده، بقیه حرکت می کنند. موضوع سخنرانی را پیدا کردم. رفتم بالای منبر گفتم: یک سری از فسادهای طبقه پائین زیر سر جلویی هاست. اگر پدر و مادر خوب باشند، فرزندان خوب میشوند. اگر معلّم خوب باشد، شاگرد خوب می شود. اگر کدخدا خوب باشد، اهالی ده خوب میشوند. و اگر . . .