من وقتی حسود هستم یک مشکلی در ایمانم هست،
حضرت آیتالله جاودان؛
من وقتی حسود هستم یک مشکلی در ایمانم هست، اگر متکبر هستم یک مشکلی در ایمانم هست، اگر بخیل هستم یک مشکلی در ایمانم هست، اگر بخل من معالجه بشود، ایمان من معالجه شده است، ایمان من زخمی بود، ایمان من مریض بود، مشکلش حل شد. بخل حل شد، مشکل ایمان من حل شد. من حسادت را کنار گذاشتم مشکل ایمان من حل شد. ببینید اگر من گناه میکنم ایمان من مشکل دارد، اگر حسادت میورزم ایمان من مشکل دارد، اگر من تکبر میورزم ایمان من مشکل دارد، اگر بخل میورزم ایمان من مشکل دارد، وقتی اینها حل بشود تازه ایمان من درست میشود و شیطان راهی به آدم ندارد، به آدمی راه ندارد مگر از طریق صفات بدی که دارد. شهوت بر من غالب است یک راهی است برای نفوذ شیطان، غضب بر من غلبه دارد یک راهی است برای نفوذ شیطان بر من، بخل بر من غالب است یک راهی است برای نفوذ شیطان و همینطور. وقتی ایمان من درست است، شیطان راهی برای ورود ندارد، معلوم میشود که این مشکلات من حل شده است، دیگر بخل بر من غالب نیست، من وظایف مالی خودم را به راحتی انجام میدهم؛ آنجا که مثلا باید تواضع بکنم تواضع میکنم، مثلا من باید از شما که شاگرد من هستی و از من کوچکتر هستی یک مسئله بپرسم، خب میپرسم، سخت نیست برای من، وقتی متکبر هستم این برایم سخت است؛ نمیتوانم. یک مسئله را، مثلا نمازم را همینجور باطل میخوانم برای اینکه مسئله نپرسم، این میشود تکبر، تکبری که من را به جهنم کشانده است. وقتی همچنین تکبری در من وجود ندارد من وظیفهام را انجام میدهم؛ باید بروم مسئله بپرسم، از شاگردم، از نَوهام، خب میپرسم. بخل بر من غلبه ندارد، هر وظیفه مالی که باید انجام بدهم انجام میدهم تا برسد به اینکه یک وقت باید از خودم بگذرم، از خودم میگذرم.