میتوانیم بگوییم...
*میتوانیم بگوییم که قرار گرفتن مذاهب به عنوان مبنای توزیع حقوق و وظایف و به تعبیر دیگر نظام مذهبی موجود در کشور به زیان دین تمام شد.*
آنان عبادتها، مسیر خداوند، تعالیم دینی و شعارهای معنوی را به ابزار کسب منافع مادی تبدیل کردند، هرچند آن منافع، حق باشد. اما آنان ارزش این شعارها و شعایر را تنزل دادند و به تعبیر دیگر زندگی دینی و معابد دینی و شعارهای دینی را از محتوای حقیقیشان تهی کردند. محتوایی مادی جانشین آن کردند که با نتایج سنجیده میشود. در چنین وضعی شأن انسان مؤمن در این کشور به اندازهی نتایجی است که میتواند محقق کند. زیرا در هر مذهب، کسی ظهور میکند که برای مذهبش بیشترین حد ممکن از منافع مادی و نه معنویت و تقرب به خدا را کسب میکند. در این وضعیت، دین به چیزی تبدیل میشود که خدا بدان رضایت نمیدهد. هر چند ما معتقدیم که خداوند دنیای مردم را نادیده نگرفته است، اما آن را از طریق تعالی روحی و شیوههای خاص تأمین میکند و به هیچ شکل رضایت نمیدهد که نام او و پیامبران و شعایر و خانههایش دستمایهی تجارت قرار گیرد. بنابراین، در درجهی نخست میتوانیم بگوییم که قرار گرفتن مذاهب به عنوان مبنای توزیع حقوق و وظایف و به تعبیر دیگر نظام مذهبی موجود در کشور به زیان دین تمام شد. در کشور نام دین را فراوان مییابیم ولی وضعیت واقعی دین چگونه است؟ سخنی از پیامبر اکرم محمد بن عبدالله (علیه و آله الصلاة والسلام) به یادم آمد که دربارهی امت خود یعنی مسلمانان چنین گفته است:«به زودی زمانی فرا خواهد رسید که از اسلام جز نشانی و از قرآن جز خطوطی باقی نمیماند. مساجدشان از نظر بنا آباد و از نظر هدایت ویران است.» آبادی دین به هدایت است و نه به بناها. محتوای قرآن، حقیقت اسلام است و نه صحفههای تذهیب شده و جلدهای فاخر و صندوقچههای پرنقش و نگار. خدای سبحان اعتنایی به این امور نمیکند، هرچند نعمتی که خداوند به انسان میدهد، نزد خدا ارزشمند است و خداوند دوست دارد اثر نعمتی را که به بندهاش بخشیده است ببیند. اما این وضعیت اساساً تحریف و تغییری خطرناک است که دین بدان رضایت نمیدهد.
امام موسی صدر، موسوعه،چ۱، ج۲، ص۳۶۳، ١٩۷۰/۴/۱۲