20 صفر 60 ﻫ . ق ؛ اربعین حسینی
چهـل روز می گـذرد، چهـل سپیــده ی گلگــون، چهــل غـروب پـر ز غــم، چهـل شـب حـزین. چهـل روز گذشتــه اســت از تکرار زخم های مکـرر و زمیــن هنـــوز بریــده بریــده است.
هنــوز صــدای ســمّ ضربه ی اسبـان تشـویش که در کربـلا سـرگـردان هستنـد، به گـوش می رسـد.
بـوی دود و خـون و خیـــمه های سوختــه.
دوبـاره صـدای زنـگ شتــرهای آشفتــه می آیــد.
گــودال قتـلگاه انتـظار می کشـد، انتـظار زینب را که دو زانــو بـر زمیـن بنشینــد و عطـر حسیـنش را استشمام کنــد، طــواف کنــد گــودال را و سعــی کنــد گـودال و علقمــه را.
بـا حسیـن زمـزمه کنــد، از شــام غـریبان کـوفه بگویــد که تـا انــتهای تــاریـخ ادامـه خواهـد داشـت. از ضـرب پتــک های سـرزنش، از زخــم های تـا استخـوان رسیـده، از دردهــای بـی درمــان، از شعاع بــلاهای تاریـک، از خــرابــه شــام، از خــواب دردنــاک دختـرکی کــه بیـدار نشـد.
زینب چلــه نشیــن درد اســت و زخــم های نـاســور کربـلا هنــوز التیـام نیافتــه اســت و هیچگاه نیــز التیـام نخــواهد یــافت.
فرا رسیدن سالروز اربعین شهادت امام حسین (ع) تسلیت باد.