رابطه حیا با دینداری
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
شهيد سيروس براتى:
از ريختن خون شهدا ناراحت نباشيد و به همه بگوييد، [که] ما چرا شهيد میدهيم و اين قدر شهيد میدهيم، تا ظهور حضرت مهدى(عج).
امام خامنه ای: صادق هدایت “نقاط قوّتی” دارد؛ اما “نقاط ضعفی” هم دارد. صادق هدایت که جزو نویسندگان بزرگ دنیا نیست.
اگر شماصادق هدایت را با نویسندههای معروف دنیا مقایسه کنید - چه نویسندههای روسی، چه نویسندههای فرانسوی، چه نویسندههای انگلیسی؛ اینهایی که رمانهای معروف را خلق کردند و داستانهای بزرگ را نوشتند - در مقابل آنها بچهی کوچکی است!
البته او در ایران “جایگاهی” دارد؛ اما در “همان حد” باید او را “تفخیم” کرد، و نه بیشتر؛
امام خامنه اي در بيانات روز اول سال نو در حرم مطهر رضوي :
در همین توافقی هم که با آمریکایی ها کردیم در قضیه هسته ای؛در این قضیه هم آمریکایی ها، به انچه وعده دادند عمل نکردند. کاری که باید انجام می دادند را انجام ندادند. به تعبیر وزیر خارجه ما روی کاغذ کارهایی را انجام دادند ولی از راه های انحرافی متعدد جلوی تحقق مقاصد جمهوری اسلامی را گرفتند.
آدم غربزده شخصیت ندارد. چیزی است بی اصالت. خودش و خانهاش و حرفهایش بوی هیچ چیزی را نمیدهد. بیشتر نماینده همه چیز و همه کس است. نه اینکه «کوسمو پولیتَن» باشد یعنی دنیا وطنی. ابداً. او هیچجایی است. نه اینکه همهجایی باشد. ملغمهای است از انفراد بیشخصیت و شخصیتِ خالی از خصیصه. چون تأمین ندارد تقیه میکند [محافظهکار است]. و در عین حال که خوش تعارف است و خوش برخورد است به مخاطب خود اطمینان ندارد. و چون سوء ظن بر روزگار ما مسلط است، هیچوقت دلش را باز نمیکند. تنها مشخصه او که شاید دستگیر باشد و به چشم بیاید، ترس است. و اگر در غرب، شخصیت افراد فدای تخصص شده است؛ اینجا آدم غربزده نه شخصیت دارد و نه تخصص. فقط ترس دارد. ترس از فردا. ترس از معزولی. ترس از بی نام و نشانی. ترس از کشف خالی بودن انبانی که به عنوان مغز روی سرش سنگینی میکند.
جلال آل احمد، غربزدگی، (چاپ اول، تهران: انتشارات رواق، ۱۳۴۱)، صفحه ۱۴۶.
بصیرت وحی نیست که در سینه هر کسی نازل شود،بصیرت با حرف زدن،با توضیح دادن با تبیین کردن به وجود می آید.شما بروید ببینید این خطبه های امیرالمومنین در نهج البلاغه،همه اش در راه بصیرت زایی است.شما میدانید که همه ی این خطبه ها و نامه ها و کلمات قصار،برای همین چهار سال و نه ماه حکومت امیرالمونین است.همه ی خطبه ها همین است،یعنی شما باید تبیین کنید جامعه را،به جامعه بصیرت بدهی بعد نگاه کنی که چه میکنند.وقتی ما این کار را نکردیم چه توقعی دارید؟الان واقعا راه انقلاب کدام است؟الان مثلا ما از مردم مظلوم سوریه اگر حمایت کردیم این راه انقلاب است یا نه؟به درد انقلاب میخورد یا نه؟به درد دنیا و آخرت ما میخورد یا نمیخورد؟این را باید به مردم بگوییم.توضیح دهید