رابطه حیا با دینداری
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
حضرت امام خامنه ای:
طبیعی است که اساس کار، تشکیلات است. شکی نیست که تا تشکیلاتی نباشد، هیچ چیزی بر اساس آن، نمیشود بنا کرد؛ لکن در ایجاد تشکیلات نباید خیلی معطل ماند.
۱۳۷۰/۰۷/۰۴
حضرت امام خامنه ای:
هر تشکیلاتی که بتواند بافت انقلابی را در خود حفظ کند و ارزشهای انقلابی را در تار و پود خود نفوذ دهد، قادر به انجام وظایف و کارهای بزرگی خواهد بود.
۱۳۷۶/۱۱/۲۰
یک “تلنگر” به منتظران
“زمانی اراده خدا بر این امر واقع شد که بر قومی عذاب نازل کنه “اما” بعد از مدتی مشاهده کردند که هیچ عذابی وارد نشد! و اوضاع آرامه… پیامبر قوم، از خدا پرسید: ماجرا چیست؟!
“خطاب آمد: « ای نبی من! عذابی بالاتر از اینکه لذت مناجاتم را از دل خلائق بیرون ببرم، در خزانه ی خود سراغ نداشتم و اکنون این جماعت را به همان عذاب مبتلا کرده ام».
[[ آهای جماعت!!! در این روزگار هم بزرگترین عذاب و شکنجه ی خدا اینه که “یاد امام زمان(عج)” در دل ما، جایی نداره و خلائق، صاحبشون رو فراموش کردند…]]
(روز عالم سوز/ص۲۸۴)
حجت الاسلام قرائتی:
حضرت زهرا (عليها السلام) وصيت مىكند كه شب مرا غسل دهيد و به خاك بسپاريد!
او میخواهد با دنيا حرف بزند و بگويد: مگر من دختر نبوت، همسر ولايت، مادر امامت نبودم!؟ چرا بايد قبرم مخفى باشد؟
مگر من تنها يادگار محمد (صلى الله عليه و آله) كه وارث ابراهيم و نوح و موسى و عيسى است، نيستم؟
مگر من مصداق آيهى تطهير و سورهى كوثر و سيدة نساء العالمين نبودم؟
مگر پدرم نفرمود: فاطمه پارهى تن من است، هر كه او را آزار دهد مرا آزرده و هر كه مرا بيازارد خدا را به غضب آورده است؟!
(الغدير، ج 7، ص 232)
دیدارمان با امام کمی متفاوت با بقیهی دیدارها شده بود. قیافه و سر و وضع بچهها بیشتر به نیروهای آماده برای عملیات شبیه بود تا ملاقات کنندگانِ امام. طبیعی هم بود؛ تازه از میدان نبرد برگشته بودیم و به مناسبت پیروزی بزرگ در «عملیات فتحالمبین» موافقت شده بود تا با امام ملاقات کنیم. وقتی صحبتهای امام شروع شد، بچهها از شدت شور و اشتیاقی که به امام داشتند شروع به گریه کردند و صدای گریهشان چند باری صحبت امام را قطع کرد.
امام همانطور که به حال و هوای فرزندانشان نگاه میکردند جملهای فرمودند که نشان از تواضع ایشان در برابر رزمندگان بود و با شنیدنش صدای گریهی بچهها بلندتر شد. امام فرمودند: “ما افتخار میکنیم، از هوایی استنشاق میکنیم که شما در آن هوا استنشاق میکنید.”
کتاب کوثر روح الله، ص۴۸-۴۹