رابطه حیا با دینداری
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
«كميل از على(عليهالسلام) پرسيد: حقيقت چيست؟
حضرت فرمودند: تو به حقيقت چه كار دارى؟ البته كسى كه همراه على(عليهالسلام) است و على را دارد همه چيز را دارد زيرا ايشان همه آنچه كه كميل بخواهد هستند.
كميل پرسيد: آيا من از اصحاب راز شما نيستم؟
حضرت فرمودند: بله هستى! ولى صبر كن! رشحات درياى علم من هنگامى كه به جوش آيد و لب ريز شود، بر تو تراوش خواهد كرد.
كميل دوباره اصرار نمود و گفت: كسى مانند شما، سائل را نااميد نمى كند و انتظار دارم پاسخ مرا بدهيد.
حضرت فرمودند: حقيقت، مشاهده بى حجاب أنوار جلال سلطان أحديّت است بدون اشاره به مظاهر جمال.
»
حقيقت، زمانى واضح و روشن مى گردد كه شخص متوجه شود آنچه برايش پيش مى آيد از جانب خداوند است.
رازقيّت، مالكيّت، علم و همه چيز را بايستى از ناحيه خداوند دانست و باطناً متوجه او بود. وقتى ايمان انسان زياد شد و هدف تنها خدا گرديد و تمام اهداف جزيى ديگر همچون اسم، مادّيّات، شهرت و دنيا كنار گذارده شد، آن گاه اگر خداوند بخواهد به تدريج خودش و فعلش را براى شخص ظاهر مى نمايد و شخص متوجه مى شود كه همه چيز به دست خداى تعالى است.
(برگرفته از شرح دعای صباح، از مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سیدعلی محمد دستغیب
ذکر همه شیوههایی که قرآن کریم اشاره نموده است در ظرفیت این نوشته نیست، به ناچار به بخشی از آن اشاره مینماییم.
الف. ایجاد تردید و حیرانی:
تردید و ایجاد سرگشتگی برای انسان از جمله ابزارهای مهم دشمنان است که از این طریق زمینه پذیرش انحرافات برای انسان میشود. تردید در مؤمنان عمدتاً با وسوسه شروع میشود. وسوسه میتواند مؤمنان را نسبت به باورهای خود سست نموده و راه را برای تردید و حیران شدن فراهم نماید و کسی که به این درجه از باور برسد، نمیتواند مطیع اوامر الهی باشد. بنابر این، به سوی انحراف از حق کشیده خواهد شد. قرآن در سوره ناس میفرماید «مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ* الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاس»؛[ناس ۴ و ۵] از شر وسواس خناس که در سینههاى انسانها وسوسه مىکند.
ب. ایجاد اختلاف بین مؤمنان:
اختلاف و تفرقه نیز از دیگر ابزارهای دشمنان است. این ابزار که بسیار کارآمد نیز میباشد، باعث شکستن صفوف مستحکم مؤمنان شده و دشمنان نیز از آن برای انحراف مؤمنین استفاده میکنند. قرآن درباره چگونگی ایجاد اختلاف انداختن شیطان، این دشمن قسم خورده انسان، میفرماید: «إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاة»؛[انعام ۹۱] شیطان مىخواهد در میان شما به وسیله شراب و قمار عداوت ایجاد کند، و شما را از ذکر خدا و از نماز باز دارد. و یا درباره تفرقه افکنی کفار میفرماید: «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیَعا»؛[قصص ۴ ] فرعون در زمین برترىجویى کرد و اهل آنرا به گروههاى مختلفى تقسیم نمود.
ج. جنگ روانی:
از دیگر شیوهای کلی دشمنان جنگ روانی است. در قرآن موارد مختلفی را میتوان یافت که دشمنان با هدف ضربه زدن به جامعه اسلامی از آن استفاده میکنند. مواردی از قبیل تحقیر مؤمنان و بزرگنمایی مخالفان، توجیه، شایعه، تضعیف باورهای دینی، اظهارات دروغین و یا ریاکارانه، وعدههای دروغین، فریب و.. از جمله آنها میباشد. هدف دشمنان از چنین رفتارهایی القای یأس و ناامیدی در مردم و روی برگرداندن از اولیاء الله و دستورات الهی است. به عنوان مثال میتوان به شگرد فریب اشاره کرد که معمولاً با کذب و دروغ همراه است. قرآن درباره منافقان که دشمن مهم مؤمنان هستند، میفرماید: «إِذا جاءَکَ الْمُنافِقُونَ قالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَ اللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقِینَ لَکاذِبُون»؛[منافقون۱] هنگامى که منافقان نزد تو آیند مىگویند: ما شهادت مىدهیم که به یقین تو رسول خدایى! خداوند مىداند که تو
رسول او هستى، ولى خداوند شهادت مىدهد که منافقان دروغگو هستند. و یا در باره شیطان هشدار میدهد که او دروغ میگوید تا بتواند مؤمنان را فریب دهد و به انحراف بکشاند. قرآن در این باره میفرماید: «یَعِدُهُمْ وَ یُمَنِّیهِمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاَّ غُرُورا»؛[نساء۱۲۰] شیطان به آنها وعدهها (ى دروغین) مىدهد و به آرزوها، سرگرم مىسازد در حالىکه جز فریب و نیرنگ، به آنها وعده نمىدهد.
سلام دوستان خوب خدای مهربان
غروب زندگی نزدیک است
غروب عمر آدمی درست همانند سپیده زدن زمانه می باشد؛ چطوراست که در اول روز ، سپیدی جوانه میزند و کم کم این سپیده ، روز میشود و همه جا را روشن می کند ؟!
ریشهای سر و صورت ، موها و زلفها هم اول یکی یکی سپیده میزنند و در یک چشم به هم زدن می بینیم که این سپیدی ، به طور کامل خودنمایی می کند و خورشید پیری را بر ما مسلط می کند؛
«حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَكُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ» (بقره/187)،
«وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْباً» (مریم/4).
شهید سید مرتضی آوینی:
امروز اما تکنولوژی مدرن زمینه را آن چنان فراهم داشته است که جهان بتواند
مجموعهی واحدی باشد، یکپارچه و هماهنگ، با یک فرهنگ و تاریخ مشترک؛
با یک حکومت واحد اگر چه در کف استکبار و این استکبار جدید نه در فردی
چون چنگیز و یا تیمور، بلکه در نظامی استکباری چون آمریکا تحقق یافته است.
با صرف نظر از آنکه ما نظام آمریکا را شیطانی بدانیم و یا خیر،
این واقعیتی است انکارناپذیر
کتاب آغازی بر یک پایان / صفحه ۴۵
دکتر مجتبی مطهری، فرزند استاد: قبل از آنکه امام(ره) از هواپيما پياده شوند، خواستار ورود شهيد مطهری به هواپيما شدند. شهيد مطهری نمی خواستند تشخصی براي خود قائل شوند و جلو نرفته بودند، ولی وقتی امام(ره) امر کردند، به ناچار پيش رفتند.
در هواپيما شهيد مطهری در چند دقیقه امام را از اوضاع مطلع کردند و برنامه ها را توضيح دادند، آنگاه امام از پلکان هواپيما پايين آمدند و پشت سر ايشان شهيد مطهری قرار داشت. لذا برخی خيال می کنند شهيد مطهری از پاريس همراه امام وارد ايران شدند، در حالی که چنين نيست.
استاد مطهری از نگاه خانواده، ص20