شیوههای مبارزه دشمنان از منظر قرآن
ذکر همه شیوههایی که قرآن کریم اشاره نموده است در ظرفیت این نوشته نیست، به ناچار به بخشی از آن اشاره مینماییم.
الف. ایجاد تردید و حیرانی:
تردید و ایجاد سرگشتگی برای انسان از جمله ابزارهای مهم دشمنان است که از این طریق زمینه پذیرش انحرافات برای انسان میشود. تردید در مؤمنان عمدتاً با وسوسه شروع میشود. وسوسه میتواند مؤمنان را نسبت به باورهای خود سست نموده و راه را برای تردید و حیران شدن فراهم نماید و کسی که به این درجه از باور برسد، نمیتواند مطیع اوامر الهی باشد. بنابر این، به سوی انحراف از حق کشیده خواهد شد. قرآن در سوره ناس میفرماید «مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ* الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاس»؛[ناس ۴ و ۵] از شر وسواس خناس که در سینههاى انسانها وسوسه مىکند.
ب. ایجاد اختلاف بین مؤمنان:
اختلاف و تفرقه نیز از دیگر ابزارهای دشمنان است. این ابزار که بسیار کارآمد نیز میباشد، باعث شکستن صفوف مستحکم مؤمنان شده و دشمنان نیز از آن برای انحراف مؤمنین استفاده میکنند. قرآن درباره چگونگی ایجاد اختلاف انداختن شیطان، این دشمن قسم خورده انسان، میفرماید: «إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاة»؛[انعام ۹۱] شیطان مىخواهد در میان شما به وسیله شراب و قمار عداوت ایجاد کند، و شما را از ذکر خدا و از نماز باز دارد. و یا درباره تفرقه افکنی کفار میفرماید: «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیَعا»؛[قصص ۴ ] فرعون در زمین برترىجویى کرد و اهل آنرا به گروههاى مختلفى تقسیم نمود.
ج. جنگ روانی:
از دیگر شیوهای کلی دشمنان جنگ روانی است. در قرآن موارد مختلفی را میتوان یافت که دشمنان با هدف ضربه زدن به جامعه اسلامی از آن استفاده میکنند. مواردی از قبیل تحقیر مؤمنان و بزرگنمایی مخالفان، توجیه، شایعه، تضعیف باورهای دینی، اظهارات دروغین و یا ریاکارانه، وعدههای دروغین، فریب و.. از جمله آنها میباشد. هدف دشمنان از چنین رفتارهایی القای یأس و ناامیدی در مردم و روی برگرداندن از اولیاء الله و دستورات الهی است. به عنوان مثال میتوان به شگرد فریب اشاره کرد که معمولاً با کذب و دروغ همراه است. قرآن درباره منافقان که دشمن مهم مؤمنان هستند، میفرماید: «إِذا جاءَکَ الْمُنافِقُونَ قالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَ اللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقِینَ لَکاذِبُون»؛[منافقون۱] هنگامى که منافقان نزد تو آیند مىگویند: ما شهادت مىدهیم که به یقین تو رسول خدایى! خداوند مىداند که تو
رسول او هستى، ولى خداوند شهادت مىدهد که منافقان دروغگو هستند. و یا در باره شیطان هشدار میدهد که او دروغ میگوید تا بتواند مؤمنان را فریب دهد و به انحراف بکشاند. قرآن در این باره میفرماید: «یَعِدُهُمْ وَ یُمَنِّیهِمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاَّ غُرُورا»؛[نساء۱۲۰] شیطان به آنها وعدهها (ى دروغین) مىدهد و به آرزوها، سرگرم مىسازد در حالىکه جز فریب و نیرنگ، به آنها وعده نمىدهد.