عوامل درونی نشاط
4. پرهیز از گناه
لذت و خوشی، همیشه در انجامدادن نیست؛ زمانی هم در «پرهیزکردن» است. گاهی اتفاق میافتد که با انجام کارهایی که عادتاً باید لذتبخش باشند، هیچ لذتی به انسان دست نمیدهد؛ حتی عذاب روانی و وجدانی هم میآورد؛ چرا که روح و وجدان، آماده لذت بردن نیست. یک غذای لذیذ، رابطۀ جنسی و خانۀ بسیار زیبا، اگر حرام و نامشروع و غصبی باشد، برای انسان سالم و طبیعی، تلخ و ناگوار است.
اساساً روح انسان، بهگونهای است که از «پرهیز» و «ریاضت معقول»، سرخوش میشود و به شادی و نشاطی میرسد که با هیچ یک از شادیهای دیگر قابل مقایسه نیست. به قول شيخ بهائي:
اگر لذت ترک لذت بدانی دگر لذت نفس، لذت نخوانی
انسانی در زندگی به شادی واقعی دست مییابد که از گناه پرهیز کند و حدود الهی را رعایت نماید و ارادهای در جهت «پرهیز» در خود به وجود آورد. ارضای تمایلات به هر گونه و هر شکل، شادیآور نیست.
از عوامل دیگر شادمانی درونی، میتوان به: کرامت نفس، شُکر، حُسن ظن (خوشبینی) و داشتن نگرش عقلانی، اشاره کرد. هر یک از اینها، به سهم خود، میتوانند سفیر شادمانی در روح و جان ما باشند و زندگی را در مسیر سعادت عاقلانه، پیش ببرند.