مائده آسمانی
باران که میبارد
به همه چیز جان میدهد
درختها و سبزهها و گلها و …
درختهای مرده را حتی زنده میکند؛ به شرطی که زمینش، زمین باشد!
دل من و تو هم اگر زمینش، زمین باشد
پند و اندرزها زندهاش میکنند، اگر مرده باشد!
(وَالْبَلَدُ الطَّیبُ یخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِی خَبُثَ لاَ یخْرُجُ إِلاَّ نَكِدًا كَذَلِكَ نُصَرِّفُ الآیاتِ لِقَوْمٍ یشْكُرُونَ)؛ «و زمین پاك [و آماده] گیاهش به اذن پروردگارش برمى آید و آن [زمینى] كه ناپاك [و نامناسب] است [گیاهش] جز اندك و بىفایده برنمى آید، این گونه آیات [خود] را براى گروهى كه شكر مى گزارند گونه گون بیان مى كنیم».
من و تو هر چقدر هم که تلاش کنیم
خودمان را خسته کنیم
سه شیفت گاه حتی کار کنیم
مدام اضافه کاری بایستیم
باز روزیمان همانقدری است که او برایمان مقدر کرده
نه اندکی کم و نه اندکی زیاد!
خودش هوای مخلوقاتش را دارد
چرا که کلید گنجهای آسمان همه به دست خودش است و بس
خودش هم وعده داده اگر بنده خوبش باشیم
اهل تقوا باشیم
روزی بیحساب میدهد بهمان
از آنها که با منطق دنیایی جور در نمیآید!
پس به جای حرص زدن برای به دست آوردن و اندوختن مال بیشتر
به او توکل کنیم، در کنار تلاشمان برای کسب روزی
بنده خوبش باشیم ….
(وَكَأَین مِن دَابَّةٍ لَا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ یرْزُقُهَا وَإِیاكُمْ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ)؛ «و چه بسیار جاندارانى كه نمى توانند متحمل روزى خود شوند، خداست كه آنها و شما را روزى مى دهد و اوست شنواى دانا».
(لَهُ مَقَالِیدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یشَاءُ وَیقْدِرُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَیءٍ عَلِیمٌ)؛ «كلیدهاى آسمانها و زمین از آن اوست، براى هر كس كه بخواهد روزى را گشاده یا تنگ مى گرداند، اوست كه بر هر چیزى داناست».
(و من یتّق الله یَجعل لَه مَخرجاً وَ یرزقه مِن حَیثُ لا یَحتسِب)؛ «و هر كس از خدا پروا كند [خدا] براى او راه بیرون شدنى قرار مى دهد و از جایى كه حسابش را نمى كند، به او روزى مىرساند».
شاید جالب تر از یک فیلم و سریال برایمان، پشت صحنههایش باشد
گاهی وقتی پشت صحنهای یک فیلم یا سریال پخششده را نشان میدهند
مخاطب بیشتری دارد تا خود فیلم و سریال!
فکر میکنم زندگی من و تو هم همینگونه است ها
خدا دارد از لحظه لحظة پشت صحنة زندگی من و تو فیلمبرداری میکند و بعد یک روز هم همهاش را نشانمان میدهد
فکر میکنم آن روز من و تو چقدر از این دیدن این پشت صحنهها لذت میبریم!؟
(وَ وُضِعَ الْكِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا فِیهِ وَیقُولُونَ یا وَیلَتَنَا مَالِ هَذَا الْكِتَابِ لَا یغَادِرُ صَغِیرَةً وَلَا كَبِیرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا یظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدً)؛ «و كارنامة [عمل شما در میان] نهاده مىشود، آنگاه بزهكاران را از آنچه در آن است، بیمناك مىبینى و مى گویند اى واى بر ما این چه نام هاى است كه هیچ [كار] كوچك و بزرگى را فرو نگذاشته، جز اینكه همه را به حساب آورده است و آنچه را انجام داده اند حاضر یابند و پروردگار تو به هیچ كس ستم روا نمى دارد».
(اقْرَأْ كَتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْیوْمَ عَلَیكَ حَسِیبً)؛ «نامهات را بخوان كافى است كه امروز خودت حسابرس خود باشى».
گاهی بیآنکه بخواهیم
تلخ میشویم و تند و گزنده!
آنچنان که از جادة صواب خارج میشویم…
دلی میشکنیم
قلبی جریحهدار میکنیم
روحی را آسیب میزنیم
و…
این تکه گوشتِ گاه اینقدر ویرانگر را
زندانی باید!
«اِحبِس لِسانَكَ قَبلَ أَن یطیلَ حَبسَكَ وَیردىَ نَفسَكَ فَلا شَى ءَ أَولى بِطولِ سَجنٍ مِن لِسانٍ یعدِلُ عَنِ الصَّوابِ وَیتَسَرَّعُ إِلَى الجَوابِ؛ پیش از آنكه زبانت تو را به زندان طولانى و هلاكت درافكند، او را زندانى كن؛ زیرا هیچ چیز به اندازة زبانى كه از جادة صواب منحرف مىشود و به جواب دادن مىشتابد، سزاوار زندانى شدن دراز مدّت نیست».
این یک اصل است
که اگر میخواهی در چیزی تغییر ایجاد کنی
اول باید از خودت شروع کنی
باید عالم با عمل باشی
وگرنه حکایتت میشود همان زنبور بیعسل معروف
که سعدی از آن سخن میگوید
اصلاح و اصلاحگری میطلبی
اول باید از خودت شروع کنی…
«إنَّ سَمَت هِمَّتُكَ لإِصلاحِ النّاسِ فَابدَ بِنَفسِكَ ، فَإِنَّ تَعاطیكَ صَلاحَ غَیرِكَ وَأَنتَ فاسِدٌ أَكبَرُ العَیبِ؛ اگر همّت والاى اصلاح مردم را در سردارى، از خودت آغاز كن؛ زیرا پرداختن تو به اصلاح دیگران، در حالى كه خود فاسد باشى، بزرگترین عیب است».
هر نفسمان
یک گام است
و هر گام
ما را بیشتر به آن نزدیک میکند
و هیچ آماده نشدهایم برای رودر رو شدن با آن
و به ناگاه فرا میرسد…
هیهات…
«نَفَس المَرءِ خُطاهُ إلى أجَلِهِ؛ نَفَسهاى آدمى گامهاى او به سوى مرگ است».