هَل رأیتَ رَبَّک؟
حضرت آیتالله جاودان؛
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ائمه همیشه خدای خودشان را کریم می بینند. ما هم اسمش را می شنویم. می گوییم خدا کریم است. می گوییم. فقط می گوییم. یقین هم نداریم. اگر به کریمی خدا یقین داشتیم، از در و دیوار بسته عبور می کردیم. مثال عرض کردم. خدای آنها همیشه کریم مشهود است. این مفهوم است یا مفهوم نیست؟ اگر مفهوم نیست که حرف را تعطیل کنیم و یک چیز دیگر بگوییم. ببینید فرمایش امیرالمومنین است. بارهای قبل هم برایتان عرض کرده ام. حضرت فرمودند سوال کنید از من قبل از اینکه من را نبینید. آن قبلی ها می گفتند سوال نکنید. ایشان می فرمود سوال بکنید. تا من هستم از من سوال کنید. هرچه می خواهید سوال کنید. از فرق آسمان… خب. حالا یک بار فرموده بود از من سوال کنید قبل از اینکه من را نبینید. یک نفر بلند شد. از سران خوارج بود. ظاهرا آدم درستی نبود. این گفت هَل رأیتَ رَبَّک؟ این روایت هم در کتاب های اهل سنت هست و هم در کتاب های شیعه. هَل رأیتَ رَبَّک؟ آیا پروردگار خودت را دیده ای؟ اینجوری. شهود که می گوییم یعنی این. هَل رأیتَ رَبَّک؟ فرمود من خدایی را که نبینم عبادت نمی کنم. خدای من همیشه برای من مشهود است. این حرف سختی است. اما سعی کنیم بفهمیم. ان شاء الله یک چیز خوبی فهمیدیم. هَل رأیتَ رَبَّک؟ فرمود که من خدایی را که نبینم، عبادت نمی کنم. من همیشه خدای خودم را شاهد هستم. او برای من مشهود است. حالا چکار کنیم؟ ما… متاسفانه اینها حرف های خیلی اساسی دین است. ما دنبالش هم نبودیم و کسی هم برای ما نگفته. حالا در هر صورت. آنها خدای متعال را در کمالِ، ببینید در کمالِ خدایی خودش مشاهده می کرده اند. نه فقط خدای رازق را. همه صفات الهی برایشان مشهود بوده است. ببینید از صفت بالاتر نه ها. کسی را به از صفت بالاتر راه نیست. صفات الهی برایشان مشهود بوده است. خدا را رازق می دیدند. می دیدند. خدا را کریم می دیدند. نه می شنیدند. خدا را رحیم می دیدند. خب آنها آمدند که ما را هم همانجا ببرند. آنجایی که خورشید طلوع کرده است. از ازل تا ابد.