وفای به عهد
به یقین وفای به عهد مهم ترين سرمايه يک ملت، اعتمادى است كه افراد به يکديگر دارند. هر چيزى كه اين اعتماد و هم بستگى را تقويت كند، مايه سعادت و پيشرفت جامعه است و هرچه بر آن لطمه وارد كند، عامل شكست و بدبختى است. از مهم ترين امورى كه اعتماد عمومى و خصوصى را شكوفا مى كند، وفاى به عهد است كه از فضائل مهم اخلاقى شمرده مى شود و به عكس، پيمان شكنى از بدترين رذايل اخلاقى است.
مصادیق وفای به عهد
در عصر ما موارد وفای به عهد، می تواند در تمام زندگی مان جریان داشته باشد؛ مثلاً شخصی چک یا سفته می دهد؛ اما عملاً آن را پرداخت نمی کند. یا وام گیرنده ای که پیمان می بندد اقساط خود را در موقع مقرر پرداخت کند و وام دهنده یا ضامن را در معرض فشار قرار ندهد؛ ولی به وعده اش وفا نمی کند.
وقتی کسی قول می دهد که به قوانین کشور پایبند باشد؛ اما در عمل بی اعتنایی می کند و می خواهد قانون را دور بزند، نوعی پیمان شکنی می کند؛ یا جوانی پیمان زناشویی می بندد؛ اما به حقوق شرعی و قانونی همسری پایبند نیست؛ یا فردی خانه ای اجاره می کند؛ ولی به موقع پول اجاره را پرداخت نمی کند؛ یا اجیر می شود به عنوان کارمند یا کارگر کاری را انجام دهد؛ ولی وفای به عهد نمی کند و یا کارفرمایی شخصی را استخدام می کند و با او قرارداد می بندد؛ اما در مقام عمل او را آزار می دهد. همه این ها در فهرست افراد عهدشکن قرار می گیرند که نه تنها به جایگاه خود در جامعه لطمه می زنند؛ بلکه روحیه بی اعتمادی را به آحاد جامعه گسترش می دهند؛ بدون این که جبران کرده یا حتی عذرخواهی نمایند.
اینگونه مسلمانان، خطابه های قرآنی را باید نصب العین خود قرار دهند که درباره صفات مؤمنین می فرماید: «المُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ اذا عاهَدُوا؛[1] (اهل ایمان) به عهد خود - هنگامى كه پیمان بستند - وفا مى كنند.»
و می فرماید: «وَالَّذِينَ هُمْ لِأماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ؛[2] و آن ها كه امانت ها و عهد خود را رعايت مى كنند.»
عهدشکنان نه تنها امنیت جامعه را تهدید می کنند، بلکه موجب تسلط دشمنان بر جامعه اسلامی هم می شوند. رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «إذا نَقَضُوا الْعَهْدَ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ عَدُوَّهُمْ؛[۳] هنگامى كه مردم پيمان شكنى كنند، خداوند دشمنانشان را بر آنان مسلط مى سازد.»
اين آيه هم عهدهاى الهى را شامل مى شود و هم پيمان هاى مردمى را؛ خواه در برابر مسلمانان باشد، يا غير مسلمانان.
عهدشکنی نقیض ایمان
اساساً خداوند انسان های پیمان شکن را در ردیف اهل تقوا نمی داند و وفاى به عهد را، يكى از شاخه هاى مهم تقوا قلمداد می کند؛[۴] بنابراین، افرادی که هر روز ده ها بار عهدشکنی می کنند و به وعده های خود عمل نمی کنند، با هر عهدشکنی از اهل ایمان و تقوا فاصله می گیرند. به این سبب امير مؤمنان، على(علیه السلام) فرمود: «ما أيْقَنَ بِاللَّهِ مَنْ لَمْ يَرْعَ عُهُودَهُ وَ ذِمَّتَهُ؛[5] كسى كه رعايت عهد خويش را نكند، به خدا يقين و ايمان پيدا نكرده است.» زیرا پيمان شكنان، منافع خويش را در نافرمانی خدا جستجو مى كنند و اين، دليل بر آن است كه پايه هاى اعتقادشان به توحيد افعالى متزلزل است.
فطری بودن وفای به عهد
لزوم وفاى به عهد، جزء سرشت و فطرت انسان هاست و از فطريات انكارناپذير. فطريات، امورى هستند كه هر انسانى آن را درک مى كند و مى پذيرد؛ بى آن كه نياز به دليل و برهانى داشته باشد. خوبى عدالت، زشتى ظلم و همچنين اهميت وفاى به عهد و ناپسند بودن پيمان شكنى، جزء واضح ترين فطريات هر انسان است كه با مراجعه به وجدان خويش، آن را درک مى كند.
قانونی فراتر از ملت و مکتب
قرآن کریم بر وفای به عقد و عهد تکیه می کند و آن را از برنامه های جهان شمول خود می داند. هرگاه انسان عقدی می بندد ـ خواه با شخص یا دولتی، چه مؤمن و مسلمان یا کافر ـ واجب الاطاعه و واجب الوفاست و نقض آن حرام است؛ از این رو قرآن به مؤمنان دستور می دهد، به عقد و عهدی که با مشرکان بسته اند، وفادار باشند.[6]
امام باقرہعلیه السلام) هم می فرماید: «ثَلاثٌ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ لِاحَدٍ فِيهِنَّ رُخْصَةً أداءُ الْامانَةِ إلَى البَرِّ وَ الْفاجِرِ، وَ الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ لِلْبَرَّ وَ الْفاجِرِ، وَ بِرُّ الْوالِدَيْنِ بَرَّيْنِ كانا أوْ فاجِرَيْنِ؛[7] سه چيز است كه خداوند به احدى اجازه مخالفت با آن را نداده است؛ اداى امانت، خواه صاحب امانت انسان نيكوكارى باشد يا بدكار، وفاى به عهد، خواه طرف مقابل نيكوكار باشد يا بدكار و نيكى به پدر و مادر، خواه آن دو نيكوكار باشند يا بدكار.»
اسوه های وفای به عهد
خداوند متعال، خود را وفادارترین به عهد معرفی کرده[8] و سپس پیامبران و اولیایش را هم از وفا کنندگان به پیمان الهی می شناساند.