رابطه حیا با دینداری
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «حیا، تمام دین است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص 565)
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که از مردم حیا نداشته باشد از خداوند نیز حیا نخواهد داشت. (میزان الحکمه، ج 2، ص 566)
امام سجاد عليه السلام فرمودند:
لَو ماتَ مَنْ بَیْنَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ لَمَا اسْتَوْحَشْتُ بَعْدَ أَنْ یَکُونَ الْقُرآنُ مَعى، وَ کانَ علیه السلام إذا قَرَءَ «مالِکِ یَوْمِ الدّینِ» یُکَرِّرُها، حَتّى کادَ أَنْ یَمُوتَ.
اگر تمام کسانى که در میان مشرق و مغرب هسـتند از دنیا بروند (و من تنها بمانم) و قرآن با من باشد وحشت مرا نمىگیرد (و نمىترسم). او چنین بود که وقتى جمله «مالک یوم الدین» را مىخواند آن را تکرار مىکرد تا جایى که نزدیک بود جـان دهد.
بحارالانوار، ج 46، ص 107.
4. زشتیزدایی از روابط دختر و پسر
در بیشتر جوامع، این امر پذیرفته شده است که ارتباط افسار گسیخته دختر و پسر، زشت و نکوهیده است. یکی از نتایج برنامههای ماهواره، زشتیزدایی از این ارتباط است؛ به عبارت دیگر، در جوامع سنّتی دو مانع برای ارتباط دختر و پسر وجود دارد؛ مانع اوّل، نگرانی از عصمت دخترانه و مانع دوم، نگرانی از بارداری است. بسیای از سریالهای ماهوارهای، به صورت مستقیم و غیر مستقیم روی این دو مسئله بهگونهای کار میکنند که نه تنها نگرانیها و حساسیتها را از ذهن دختر و پسر برطرف میسازند، بلکه دختران و پسران برای این کار جسورتر میشوند.
در بعضی از این سریالها به دختر آموخته میشود که نگرانی از عصمت دخترانه نداشته باش؛ زیرا انسانهای عقبمانده نگران آن هستند. نتیجه این امر، زیادشدن ارتباطات، بارداریهای نامشروع و سقط جنین است. در بعضی کشورها، سالیانه پانصد هزار کودک نامشروع به دنیا میآید و این، یک فاجعه بزرگ است. از این رو، خیلی از کشورهایی که برای ما برنامه میسازند، خودشان دنبال راهکاری هستند که با این فاجعه چگونه برخورد کنند. هماکنون صدای افراد مقدس جامعههای غربی نیز در آمده است.
حقیقت این است که روابط خارج از چارچوپ عقل و شرع دختر و پسر، پیامدهایی سوئی دارد؛ از جمله: افت تحصیلی، خودکشی، بدبینی، اضطراب و عدم استقبال از تشکیل خانواده. یکی از این پیامدها، عفتزدایی است.
از همه مهمتر اینکه عادىسازى روابط دختر و پسر، التهابهاى جنسى را فزونى مىبخشد و هوس جانشین عشق، تنوعطلبى به جاى وفادارى، و سركشى و هرزگى دل، جایگزین دلدادگى و تعهد مىشود. چه بسیار دخترانى كه تنها به جهت دلدادگی یا وعده ازدواج، با پسرى ارتباط برقرار میکنند و بعد از آنكه عفت آنان، خدشهدار شد، پسر، دل در گرو دیگرى نهاده و دختر را در عرصه بدنامى و با دنیایى از اندوه رها نموده، به دنبال طعمه دیگرى میرود. اگر سرى به هفتهنامهها و مجلات خانوادگى بزنیم، سرشار از غمنامههایى است كه دخترها و پسرها از دوستىها و ازدواجهاى ناكام خود نوشتهاند.
افزون بر این، جوانى كه با دختران متعددى ارتباط داشته، به هنگام ازدواج، نسبت به هر دخترى با دیده شك مینگرد و انتخاب همسر برایش مشكل مىشود و به دنبال دخترى است كه پاك و عفیف باشد. پسر جوانى مىگوید: «من هیچ وقت امكان ندارد با دخترى كه دوست هستم، ازدواج كنم.» جوان دیگرى اذعان مىدارد: «به نظر من، اگر پس از ایجاد ارتباط ازدواجى صورت گیرد، مشكلآفرین مىشود؛ چون پسرهایى كه با دخترى دوست مىشوند، تا مشكلى در زندگى پیش مىآید، مىگویند: آره، تو همان كسى بودى كه با من دوست شدى و… .»
2. حرمتشکنی والدین
شبکههای ماهوارهای، بعد از قداستزدايی از حریم خانواده، گام دیگری برمیدارند و آن، حرمتشکنی و ناهمگونی فرزندان با والدین است. در خانوادههای دینی، والدین جایگاه ویژهای دارند و فرزندان برای آنان احترام خاصی قائل هستند. حال، اگر در خانوادهای، جایگاه پدر و مادر متزلزل شود، بنیانهای آن نیز متزلزل میگردد؛ زیرا آنان رکن خانواده هستند و حال اينكه در معمول فیلمها و سریالهای ماهوارهای، مادر به عنوان آشپز و پدر به عنوان کارگر معرفی میشود. تا زمانی که پدر پول در میآورد و مادر آشپزی میکند و نیاز فرزند برآورده میشود، احترام حداقلی وجود دارد؛ ولی همین که این نیاز برآورده شد، جایگاه پدر و مادر متزلزل میشود.
متأسفانه، تبلیغات ماهواره، در نگرش برخی فرزندان ما نیز اثر گذاشته است؛ زیرا آنان میپندارند احترام به والدین، به جامعههای عقبگرا و سنّتی مربوط است. از این رو، وقتی که از برخی جوانان در خصوص احترام والدین سؤال میشود، میگویند: دیگر گذشت آن زمان که فرزندان به والدین احترام میگذاشتند، غافل از اینکه احترام به والدین، از گزارههای متغییر نیست و شرایط زمان و مکان در آن اثر ندارد؛ به عبارت دیگر، احسان و نیکی به پدر و مادر، همانند عدالت در هر زمانی ارزش دارد.
از منظر اسلام، والدین کسانی هستند که خداوند حقوق آنان را در کنار توحید قرار داده است: «وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَاناً؛ و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر [خود] احسان كنيد.» امام رضا میفرماید: «بر تو باد که از پدرت اطاعت کنی و به وی نیکی نمایی. در مقابل او خضوع و تواضع کن و تکریم و تعظیمش نما. سعی کن صدای خود را همیشه از صدای او پایینتر بیاوری؛ زیرا پدر اصل و ریشۀ تو است و تو شاخهای از آن اصل هستی. اگر پدر نبود، تو به وجود نمیآمدی. پس، برای پدر و مادرتان جان و مال و مقام خود را بذل کنید.»
در روایتی آمده است: «اَنتَ وَ مالُکَ لاَبیکَ؛ تو و اموالت برای پدرت هستی.» امام سجاد نیز از خداوند میخواهد که وی را در احسان به والدین کمک نماید.
در اینجا به نمونهای اشاره میکنیم که تفاوت رویکرد غربی و اسلامی را بهخوبی نشان میدهد. شهید مطهری مینویسد: «مرحوم محققی که از طرف آیتالله العظمی بروجردی( به آلمان رفته بود، داستانی نقل کرده است. او میگوید: از جملۀ اشخاصی که در زمان ما مسلمان شد، پروفسوری بود عالم و دانشمند. او زیاد پیش ما میآمد و ما هم میرفتیم؛ اما بعد از مدتی، دچار سرطان گردیده و در بیمارستان بستری شد. ما به همراه مسلمانان دیگر به عیادت او میرفتیم. روزی زبان به شکایت گشوده، گفت: من بعد از آنکه مریض شده و در بیمارستان بستری گردیدم و دکترها تشخیص دادهاند که سرطان دارم، پسرم و زنم آمدند و به من گفتند: معلوم شد که شما سرطان دارید و به این زودی خواهی مرد. هر دو خداحافظی کردند و رفتند. آنان توجه نکردند که در این شرایط سخت، این بیمار لاعلاج نیاز به محبت و مهربانی دارد.
مرحوم محققی در ادامه میگوید: ما مکرر به ملاقات او میرفتیم و روزی که بیمارستان خبر داد این شخص مرده است، ما برای کفن و دفن آن مسلمان آلمانی رفتیم. در آن روز، پسرش آمده بود؛ ولی کمی که منتظر ماندیم تا مراسم مذهبی را انجام دهیم، متوجه شدیم که پسرش جنازه را از پیش به بیمارستان فروخته است و حالا آمده جنازه را تحویل داده و پولش را بگیرد و برود.»
قالَ لُقمانُ لابنِهِ: «یا بُنَيَّ کُن ذا قَلبَیْنِ: قَلبٌ تَخافُ بِهِ اللهَ خَوفاً لا یُخالِطُهُ تَفریطٌ؛ وقَلبٌ تَرجُو بِهِ اللهَ رَجاءً لا یُخالِطُهُ تَغریرٌ». (تنبیه الخواطر، ص 41)
فرزندم دارای دو دل باش . با یک دل از خدا بترس , ترسی که با کوتاهی در نیامیزد و با دل دیگر به خدا امیدوار باش امیدی که با فریب در نیامیزد .
1. قداستزدایی از خانواده
از منظر اسلام، خانواده، محبوبترین بنای زندگی است؛ چنانکه رسول خدا(ص) فرمود: «ما بُنِیَ فِی الاسلامِ بِناءٌ اَحَبُّ اِلی اللهِ عزّوجلّ مِنَ التَزويجِ.» در خانواده، سعادت انسانها تأمین شده و آرامش روانی زن و مرد شکل میگیرد: «وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا.» از این رو، خِردمندان و شارع مقدس، بر قداست خانواده حکم مینمایند.
متأسفانه، برخی کشورهای غربی، برای رسیدن به اهداف خود، خانوادهها را نشانه گرفته و در قالبهای مختلف، آن را متزلزل میکنند. یکی از ابزارهای مهم این ویرانگری، شبکههای زنجیرهای ماهواره است. در این برنامهها وا نمود میگردد که قداست خانواده، مربوط به زمانهای گذشته و سنّتی است؛ زیرا در این نوع خانوادهها، قیدوبندهای بسیاری وجود دارد که با آزادی انسانها منافات دارد. به اعتقاد اینان، امروزه نیازهای خانواده اقتضا مینماید که محدودیتها کاهش یابد و جوانان آزادانه ازدواج کنند و حتی این ازدواج میتواند قبل از ازدواجهای قانونی انجام شود. گزارش ذیل، قداستزدایی خانواده و پیامدهای آن را نشان میدهد:
در دهه نود، حدود 60 درصد از زوجهایی که در امریکا زندگی میکنند، کسانی هستند که مدتها قبل بدون ازدواج قانونی با هم زندگی میکردند. یکی از رؤسای اروپایی، از شریک ـ نه همسر ـ زندگیاش جدا شده است. این نوع زندگی در غرب، به هنجار تبدیل شده است. یکی از رئیس جمهورهای کشور اروپایی هم به این صورت زندگی میکرد. وزیر امور خارجه آلمان که یک مرد است، با یک مرد ازدواج کرد و مسئولان کشورش هم به او تبریک گفتند. آنها به اندازهای از مفهوم مقدس خانواده دور شدهاند که آن را به یک فرهنگ تبدیل کردهاند و میخواهند این فرهنگ را از طریق ماهواره، به ما تزریق کنند.